eitaa logo
اِسکول‌فان | school fun
2.2هزار دنبال‌کننده
260 عکس
226 ویدیو
0 فایل
اینجا‌قراره‌کلی‌خاطرات سمی‌ ازدوران‌مدرسه‌ازهم‌بشنویم😂💣🗿 خاطراتتون‌به‌اشتراک‌بزارید👀🦥 https://daigo.ir/secret/9726414532 کپی‌ازمحتوای‌ساخت‌کانال‌بدون‌ذکرمنبع‌‌ممنوعه‌❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من نهمم و هفته پیش امتحان علوم داشتیم و امروز جواب برگه هارو داد که ۱۷ شده بودم و دوستم ۱۸ و زنگ بعدیش زبان داشتیم که جواب آزمون دوهفته قبل و داد و فقط از کل کلاس من ۲۰ شدم و خیلی ذوق کردم و دوستم که دختر دبیر بود ۱۹ شده بود😂😂😂حتی زرنگ های کلاس هم ۱۹ شده بودن😂😂😂😂 بهترین حس دنیارو داشتم و همه نفرینم میکردن😅خیلی باحال بود _برای منم همچین اتفاقی افتاده بود😂
https://eitaa.com/nashena_school یه سری پیام ها اینجا گذاشته میشه اگر‌دیدید اینجا نفرستادیم قطعا تو چنل دومون گذاشتیم
تازگیا پیش معلما سوتی های بدی میدم کلاس ما از اون کلاسای خودشیرینه ولی پایه ان بعد برا اینکه پیش همه معلما عزیز باشیم یه نیمچه خودشیرینی داریم بعد دبیر عربی مون که پارسالم بود منو میشناسه و مامانم و... سره اون باهاش رودرواسی دارم امروز زنگ اول عربی داشتیم قرار بود زنگ بعدش مرآت بدیم سره اون هم خوابم میومد هم سرم درد میکرد و... بعد نشستیم نمونه سوال حل کردیم همین که تموم شده بلند گفتم آخیش بالاخره تموم شد حالم داره از عربی بهم میخوره و شاید باورتون نشه من این حرفو به دوستم گفتم و همچنین کل کلاس داشت حرف میزد اما یه لحظه ساکت شد و همان‌جا بود که عذاب الهی نازل شد دبیر گفت فلانی جان خسته شدی؟؟😡 بعد منم دیدم سوتی دادم دستمو گذاشتم سرم گفتم یه ذره سرم درد میکنه _دبیر‌دینی‌ما‌که‌سم‌بود🗿
اِسکول‌فان | school fun
تازگیا پیش معلما سوتی های بدی میدم کلاس ما از اون کلاسای خودشیرینه ولی پایه ان بعد برا اینکه پیش ه
بعد دیدم خیلی بد سوتی دادم گفتم واییی خانم تب و لرز دارم اینایی که گفتم هزیونه هاا شما جدی نگیر اینا گفتم کل کلاس رف هوا خداروشکر یا خنده بچه ها دبیرمون چیزی نگفت دیگه😂😔 _خوب‌پیچوندید😂😂
یکی از پستات که پاک کردیو سیو داشتم فرستادم برا یکی که ببینه ولی فرستاد تو کانالش و نمیدونس نباید بفرسته اشکال نداره؟ _موردی‌نداره‌ولی‌دیگه‌حواس‌هاجمع‌باشه😅😂
امروز که مرآت داشتیم ،بعد مرآت کلا همه چه خرخون چه غیر خرخون داشتن به هم میگفتن من ادبیات رو 100%زدم تو90%زدی یا شیمی رو تو 100%زدی من90%😑 حالا منو دوستم ادبیات چند درصد زدی ؟ دوستم:گند زدمممم😭😭 من: من 50%رو زدم امااا بعد امتحان اونایی که 100%بودن 50% زدن و مایی که گند زدیم 100%زدیم🤣✨ + زمان ما که مرآت یه اسید خالص بود😑 از کنکورم سخت تر بود😤
من یازدهمم و توی مدرسه خودم وپدر مادرم رو خیلی میشناسن و کلا خیلی سرشناس و مودبم حالا من جدیدا از اول سال عادت کردم زنگای تفریح هی میرم درب کوچیک حیاط رو باز میکنم یه نگاه ميندازم توی خیابون و میام چون مدرسمون خیابون اصلیه امروز زنگ تفریح اول طبق معمول با رفیقم رفتیم سمت در و آروم در رو باز کردم و سرم رو بردم بیرون و با صحنه ای که دیدم بلند گفتممم وایییی خاک به سرممم و در رو محکم کوبیدم و فرا ر کردم 😂مدیرمون دقیقا پشت در روی اون سرازیری که ماشین میاد توی حیاط توی ماشینش نشسته بود داشت با تلفن حرف میزد و نگاهش خیره به درب حیاط بود ما در حیاط مدرسمون با ریموت باز میشه مدیر منتظر بود معاون از توی دفتر با ریموت در رو براش باز کنه واییییی خیلی ترسناک بود حالا رفیقم هی داشت می‌خندید 😂😐 + نه تو هم زل میزدی تو چشاش که بفهمه رئیس کیه😂
https://eitaa.com/Khateratsami/7047 یه سئوال مرآت چیه؟😂😂😂 + یه آزمون که بعضی مدارس برگزار میکنن و بینهایت چرته مال ما که تاثیر مستقیم توی مستمرم داشت😒
من یازدهمم امروز زنگ آخر فهمیدیم دبیر فلسفه که صبح تو مدرسه بوده رفته مث اینکه کاری براش پیش اومده بود من و دوتا از رفیقا رفتیم توی حیاط داشتیم قدم میزدیم یه خانومی با فرم اداری و چادر و خلاصه خیلی مرتب اومد و شروع کرد پرسیدن درمورد مدرسمون که چجوره و اینا ما هم چون مدرسمون نمونه است و دیگه جز مدارس خاصِ شروع کردیم تعریف کردن فکر کردیم واسه دخترش میخواد که گفت من میخوام اگه بشه بیام اینجا معاونت بگیرم معاون پرورشی دارید منم گفتم آره گفت آها الان معاون هم میخواید من گفتم نه معاون نمیخوایم گفت خب باشه عزیزم ممنون فرستادمش رفت 😂 یکی نبود بهم بگه تو مدیری معاونی اصلا تو کی هستی که فرستادیش رفت حالا خوبه اینو مدیر درخواست داده باشه من ردش کردم 😂😂 به نظرت چه سرنوشتی در انتظارمه؟😂😂
دیروز تو راهپیمایی چنتا از دوستام که تو اون یکی مدرسه درس میخونن رو دیدم وایی همشون گوشی آورده بودن. نمیدونم چه دل و جرئتی دارن 😬
سلام. دیروز مطالعات داشتیم معلممون که درسو هفته پیش داد و گفت سوالارو جلسه بعد میگم. دیروز سوالارو گفت. یه بار گفت بخونید بپرسم. یه بار گفت پس اگه نمیخونید حرف نزنید. منم گفتم خانم میشه من بخونم از من بپرسید؟ اونم گفت باشه خوندم و رفتم پرسید بیست گرفتم ولی یکی از دوستام چون گلوش در میکنه چای آورده بود تو قمقمش بعد میخواست بپاشه روم اونو از حرص😤😅
امروز کارنامه مهر ماهمونو دادن بعد گفتن باید بدید باباهاتون ببینن بعد تو گروه ویس بفرستن که آره من کارنامه دخترم و دیدم و اینا😑منم ندادم بابام دادم پسر خالم 😂بعد بهش گفتم صداتو یکم کلفت کن نفهمن شبیه گوریل حرف میزد😂منم اونور داشتم از خنده پاره میشدم ، اونم اینقدر سوتی داد یه بار گفت معلمان عزیز😂😂ولی خب تهش مجبور شدم بدم بابام😔
سلام‌روزتون‌رو‌بااین‌سم‌شروع‌کنید🤣🤝
خب برسیم به بحث جذاب راهپیمایی دیروز آقا ما کلا تو راه بودیم ۱ساعت رفت ۱ساعت برگشت 😒 رسیدیم اونجا قشنگ پره پسر بود می‌رفتی چپ دبیرستان... راست حوزه علمیه پسران.... بالا پسرانه....پایین فنی حرفه ای...👩🏻‍🦯 بعد معاون و مدیر ما حساس همه پسرام زوم کردن روما قشنگ رفتیم وسط شعار دادیم 😂دورتادورمون دبیرستانای پسرا بود مدیر تحمل نکرد گفت برگردین 😑 _مدیر‌غیرتی😂
سلام میشه خاطره منم بزارید تو چنل امروز یکی از دوستام با یکی از بچه سر پول دعوا شون شد بعد که به دفتر کشید رفتیم تو دفتر من شاهد بودم مدیر به دختره گفت تو غلط کردی چیز اوردی فروختی چون الویه آورده بود میفروخت بعد زد زیر گریه دختره ۳ سال نهم رو افتاده تایمی که من هفتم بودم اون نهم بود تایمی که من هشتم بودم نهم بوده تایمی که من نهم اونم نهمه میتونسته شهریور بیاد امتحان بده نیومده افتاده زد زیر گریه که من بخاطر عمل شکمم نتونستم بیاد با همه تو کلاس لج کرده بعد گفته منو میزن حالا بنظرتون سر چقدر داستان درست کرده سر ۵۰ هزار تومان دیروز به دوستم گفت فردا میارم فردا شد زیر لب گفته من ۲۰۰ هزار تومن جمع کردم لنگ ۵۰ هزار تومن اونم پول همراش نبوده بعد پشت دوستم میشینه 🤣🤣🤣 _نفهمیدم‌چیشد🦦
https://eitaa.com/Khateratsami/7064 حاجی این یارو خودشم نفهمید چی گفت _😂🦦
ما معلم پژوهشمون خیلی خفنه خودش هم پروفسور هست . داشت میگفت که الان چندتا دیونه و بیکاریان بازدید از مدرسه فقط ساکت باشید وگرنه بعدش من میدانم شما😂 حالا ما چندمیم؟ هفتم _🦦چرا‌نفهمیدم
https://eitaa.com/Khateratsami/7065 همین😐😂 _بازم‌فرستاد‌ه‌بازم‌نمیفهمم🦦
سلام علیکم امروز قرار بود یه شعر حفظی رو بخونیم بعد خیلی هم سخت نبود من یادم رفت حفظ کنم خلاصه رفتیم مدرسه دبیرمون گفتش که می‌خواد شعرها رو ازمون بپرسه بعد تا بخواد به اسم من برسه یه ربعی وقت بود بعد من نشستم تو اون فاصله حفظ کردم با اینکه یه ذره گیر داشتم ولی خب بد نبود دبیرمونم خیلی دبیر پایه ای و خوبیه یعنی ما تقلب می‌کنیم چیزمون نمیگه با اینکه می‌بینه می‌دونه‌ها ولی چیزی نمیگه بعد براش که خوندم بیستم داد 😂😂
سلام خوبید امروز ورزش داشتیم معلمه اومد گفت بچه ها پسرم مریضه حالم خوب نیست خواهشا شلوغ نکنید و از این حرفا بعد ما داشتیم گرم میکردیم یهو برگشت سمتمون با چشمای قرمز و اشکی بچه ها رفتن بغلش کردن اونم گریه میکرد خیلی ناراحت شدیم اول فکر کردیم مریضی معمولیه بعدش فهمیدیم بچه از ارتفاع افتاده از صبح خون بالا میاورده الانم بستری تو بیمارستان خیلی ناراحت شدیم خیلییییییی بچه کلا دو سه سالشه اینقدرم بامزه ست یه روز اورده بودتش مدرسه خودش میگفت احتمالش هست خدایی نکرده بچه مو از دست بدم خیلی بد بود امروز خواهشا براش دعا کنید + آخی خدا شفاش بده ان شاءالله🥲
سلام دوستان من کلاس هفتم و تازه زبان به کتابامون اضافه شده ما دبیر زبانو تیچر صدا میزنیم.دو روز در هفته هم زبان داریم. در این دو روز بعد از زبان، مطالعات و ادبیات داریم.من همیشه ناخودآگاه به دبیر مطالعات و ادبیات میگم تیچر.کلا قاطی میکنم .🤣 بعد بچه ها میزنن زیر خنده و دبیر ها هم چپ چپ نگاهم میکنن😅 +عادیه😂
سلام امروز امتحان ادبیات داشتیم، به دبیرمون گفتیم شما به ما نگفته بودید امتحان میگیرید و ماهم هیچی نخوندیم. دیگه خلاصه هیچی یه لحظه دبیر به عقل خودش شک کرد و گفت آهان یادم اومد به کلاس شما نگفته بودم که امتحان دارید.(با اینکه گفته بود)🤣🤣😅😂😆 + همه معلما آلزایمر دارن چرا😐🤣🤣
روز قبل ۱۳ آبان بود و من هم قرار بود برم دندونام و ارتودنسی کنم و دو تا امتحان داشتیم.یه دفه مدیر اومد گفت جایزه روز دانش آموز امتحانات فردا کنسل و ما از خوشحالی بال در آوردیم. فرداشم جایزه بهمون جوراب دادن🙃
ولی بدتر از این چیزی نیست که به دبیر آقا بگی خااااااااانم/: _خیلی‌سوتی‌بدیه‌🗿
سلام من امروز رفته بودم مدرسه بعد خیلی سرد بود بچه های مدرسه رفته بودن برا انتظامات شدن من رفتم پیش خانم ناظممون بعد یه دفعه مقنعه ام افتاد چون داشتم میدویدم ناظممون هن حساس بعد منو دوستمو بردن دفتر بخاطر اینکه مقنعه امون افتاده بود چقدر عالی ؟ هعییییی _نظری‌ندارم
https://eitaa.com/Khateratsami/7082 وااااااااای 😂😂 ما کل دبیرامون زن ن به غیر از یکیشون که مرده بعد ما بهش می‌گیم خانوم دیگه چیزی نمیگه عادت کرده طفلی 😂 _🗿🗿
سلام من دوره ششم بودم بعد چون مدرسمون نزدیک پارک بود دبیر علوم مارو برای تحقیق برد پارک خلاصه چون تحقیق رو زود انجام دادیم گذاشت یکم بازی کنیم واسه همین منو چندتا از بچه ریختیم رو الاکلنگ نصف بچه ها اونور نصفی هم اینور ما وزنمون زیاد تر بود واسه همین پایین بودیم بعد یهو یکی از چاقای کلاس اومد نشست رو اونطرف سمت ما رفت بالا و من افتادم بعد یارو بلند شدو الاکلنگ اومد پایین خورد تو کله من خلاصه که مسدوم برگشتم خونه _🦦خدارحم‌کرده