هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت قرآن کریم - سوره الرحمن - استاد پرهیزکار
هدایت شده از عطر گل یاس
Tartil-Parhizgar-3T (55).mp3
9.3M
ترتیل سه بار تکرار سوره الرحمن
استاد پرهیزگار
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 11
اكمام: كم (بفتح اول): پوشاندن و به كسر اول غلافى است كه گل يا ميوه را مىپوشاند، جمع آن اكمام است.
👈معانی کلمات آیه 12
عصف: برگ. طبرسى فرمايد: عصف به معنى برگ است و چون خشكيد و كوبيده شد كاه مىگردد
ريحان: گل. در مجمع فرموده: اكثر مفسران آن را روزى معنى كردهاند حسن و ابن زيد گل بوئيدنى گفتهاند.
👈معانی کلمات آیه 13
الاء: نعمتها. مفرد آن الى است (بر وزن جسر، شرف و عنب) است.
👈معانی کلمات آیه 14
صلصال: گل خشك شده طبرسى فرموده «الطين اليابس» راغب گويد: «الطين الجاف» جوهرى گويد: گل آميخته به خاك است كه چون بخشكد صدا دهد و چون بپزند فخار گويند.
فخار: سفال. (گل پخته شده).
👈معانی کلمات آیه 15
جان: جن و جان هر دو يك چيز هستند (قاموس قرآن) طبرسى و زمخشرى و ابن اثير و غيره جان را پدر جن گفتهاند كه خواهد آمد.
مارج: آميخته شعله بىدود نيز گفتهاند، اصل مرج به معنى آميختن است.
👈معانی کلمات آیه 17
«رَبُّ»: خبر مبتدای محذوف است: هُوَ رَبُّ. «الْمَشْرِقَیْنِ ... الْمَغْرِبَیْنِ»: مراد از دو مشرق و دو مغرب، خاور خورشید و ماه، و باختر خورشید و ماه، و یا این که تنها اشاره به خورشید است که با توجه به حداکثر میل شمالی آفتاب، و میل جنوبی آن، خورشید دو مشرق و دو مغرب عمده دارد. اما باید دانست که خورشید و ماه، و بطور کلی خورشیدها و ماههای متعدد جهان هستی، هر روز از نقطهای طلوع و در نقطهای غروب میکنند، و به تعداد روزهای سال، مشرق و مغرب دارند، پس چه بسا مراد از تثنیه مشرق و مغرب، جمع باشد. چرا که در سورههای دیگر قرآن مشارق و مغارب آمده است.
👈معانی کلمات آیه 19
«مَرَجَ»: سر داده است. حرکت داده است. روان کرده است.
«الْبَحْرَیْنِ»: مراد از دو دریا، آبهای شیرین و شور و یا آبهای گرم و سرد رودهای عظیمی است که در سراسر اقیانوسهای جهان جریان دارنداز قبیل گلف استریم.
«مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ»: دو دریا را به سوی هم سر داده است و در کنار همدیگر روان کرده است. دو دریا را در وقت برخورد، به موج و تکان انداخته تا یکدیگر را دفع کنند و برانند و آمیزه هم نشوند
👈معانی کلمات آیه 20
برزخ: واسطه، حائل.
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»
🦋و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»
🦋پس (اى جنّ و انس)، كدام نعمت پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
📝نکته ها👇
«أنام»👈 به معناى آفريدهها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روى زمين است.
«فاكِهَةٌ» 👈به هر نوع ميوه و «ريحان» به هر گياه خوشبو گفته مىشود.
«اكمام» 👈جمع «كم» به معناى پوششى است كه ميوه را در برمىگيرد، همان گونه كه «كم» به معناى آستين است كه دست را مىپوشاند و «كمه» بر وزن قُبّه به كلاهى گفته مىشود
📚جلد 9 - صفحه 383
كه سر را مىپوشاند. شايد مراد از «اكمام» در آيه، اليافى باشد كه همچون الياف روى نارگيل، دور درخت خرما را فرامىگيرد.
«حب»👈 به معناى دانه
«عصف» 👈به معناى برگها و اجزايى است كه از گياه جدا مىشود و لذا به كاه نيز «عصف» گفته مىشود.
«آلاءِ» 👈جمع «الى» به معناى نعمت است.
تكرار سؤالهاى پى در پى همراه با انتقاد، دليل آن است كه هر نعمتى براى خود تصديق و تكذيبى دارد.
در حديث مىخوانيم: كسىكه سوره مباركه الرّحمن را مىخواند، هر بار كه به آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» مىرسد، بگويد: «لا بشىء من آلائك رب اكذب» «1» يعنى اى پروردگار من! هيچ يك از نعمتهاى تو را تكذيب نمىكنم.
✨بحث تكرار
در اينجا به مناسبت اولين مورد از موارد تكرار آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» در اين سوره، بحثى پيرامون تكرار ارائه مىگردد.
✨تكرار مثبت:
براى ايجاد يك فرهنگ، تكرار مسايل، مهم و ضرورى است.
رسولخدا صلى الله عليه و آله بارها فرمود: «انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى» تا رابطه قرآن و عترت را در ميان مردم محكم سازد.
پس از نزول آيه «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» «2» تا چند ماه رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام صبح در خانه فاطمه زهرا عليها السلام مىآمد و مىفرمود: «الصلاة الصلاة» «3» تا به مردم اعلام كند اهل بيت من همان كسانى هستند كه در خانه على و فاطمه هستند.
در حديث مىخوانيم: دليل چهار مرتبه تكرار «الله اكبر» در آغاز اذان، آن است كه مردم از
📚«1». بحار، ج 92، ص 306.
📖«2». طه، 132.
📚«3». بحار، ج 35، ص 207.
📚جلد 9 - صفحه 384
غفلت درآيند ولى هنگامى كه متوجّه شدند، باقى جملات به دو بار تقليل مىيابد. «1»
گاهى حضرت على عليه السلام به خاطر ايجاد حساسيّت در مردم، الفاظى را تكرار مىكردند. چنانكه به فرزندانش وصيّت مىكند: الله الله فى الايتام ...، «الله الله فى جيرانكم»، «الله الله فى الصلاة»، الله الله فى القرآن ... «2» كه لفظ جلاله «الله» تكرار شده است.
تكرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است كه هر روز گامى به خداوند نزديك شويم. كسى كه از پلههاى نردبان بالا مىرود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مىدهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مىگذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مىزند، در ظاهر كارى تكرارى مىكند، ولى در واقع با هر حركت، عمق چاه بيشتر مىشود. انسان با هر بار نماز و ذكر و تلاوت آيهاى گامى به خدا نزديك مىشود تا آنجا كه درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» «3» چنان به خدا نزديك شد كه به قدر دو كمان يا نزديكتر شد.
تكرار سفارش به تقوا در هر يك از خطبههاى نماز جمعه در هر هفته، بيانگر نقش تكرار در تربيت دينى مردم است.
اصولا بقاى زندگى با تنفس مكرر است و كمالات، در صورت تكرار حاصل مىشود. با يك بار انفاق و رشادت، ملكه سخاوت و شجاعت در انسان پيدا نمىشود، همان گونه كه رذائل و خبائث در صورت تكرار، در روح انسان ماندگار مىشوند.
✨دلايل تكرار در قرآن
تكرار، گاهى براى تذكّر و يادآورى نعمتهاى گوناگون است. نظير تكرار آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»*
📚«1». علل الشرايع، ج 1، ص 259.
📚«2». نهجالبلاغه، نامه 47.
📖«3». نجم، 9.
📚جلد 9 - صفحه 385
🔹گاهى براى هشدار و تهديد خلافكاران است. نظير تكرار آيه «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* «1»
🔹گاهى براى فرهنگسازى است. نظير تكرار «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»* در آغاز هر سوره.
🔹گاهى براى اتمام حجّت است. نظير تكرار آيه «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»* «2»
🔹گاهى براى انس بيشتر و نهادينه شدن است. نظير تكرار آيه «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً» «3»
🔹گاهى براى بيان دستورات جديد است. نظير تكرار «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..»*
هدایت شده از عطر گل یاس
🔹گاهی به منزله قطعنامه براى هر فراز از مطلب يا سخنى است. چنانكه در سوره شعراء پس از پايان گزارش كار هر پيامبرى، مىفرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»*
🔹گاهى تكرار، نشان دهنده وحدت هدف و شيوه است. در سوره شعراء بارها جمله «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»* از زبان پيامبران متعدد تكرار شده كه بيانگر آن است كه شعار و هدف همه آنان يكى بوده است.
هدایت شده از عطر گل یاس
📝پیام ها🔰
🔸1- تمام هستى يك مدبّر دارد، نه آن گونه كه بعضى مشركان براى هر يك از آسمان و زمين يك مدبّر خاص مىپنداشتند. السَّماءَ رَفَعَها ... وَ الْأَرْضَ وَضَعَها
🔸2- زمين براى كاميابى و بهرهبردارى همه موجودات زمينى و از جمله انسان است. «وَضَعَها لِلْأَنامِ»
🔸3- قرآن، ابتدا نعمتهاى معنوى و سپس نعمتهاى مادّى را شمارش مىكند. عَلَّمَ الْقُرْآنَ ... عَلَّمَهُ الْبَيانَ ... فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ
🔸4- ميوه، نقش مهمى در تغذيه انسان دارد. بعد از آفرينش زمين، نام ميوه آمده است. وَ الْأَرْضَ ... فِيها فاكِهَةٌ
🔸5- در ميان ميوهها، ارزش خرما از بقيه جداست. فِيها فاكِهَةٌ ... وَ النَّخْلُ
🔸6- پوسته و حتّى غلاف دور نباتات، نعمت است. «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ»
🔸7- بوى خوشِ گياهان، يكى از نعمتهاى الهى است. «وَ الرَّيْحانُ»
🔸8- تكذيب آيات الهى، سرزنش را به دنبال دارد. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
🔸9- جن نيز مثل انسان، مسئول، مكلّف و بهرهمند از نعمتهاى زمين است. «فَبِأَيِ
📖«1». مرسلات، 15.
📖«2». قمر، 17.
📖«3». احزاب، 41.
📚جلد 9 - صفحه 386
آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
🔸10- خداوند نعمتها را براى رشد و تربيت همه جانبه انسان و جن آفريده است. «آلاءِ رَبِّكُما»
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ «14» وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ «15» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «16»
🦋انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال آفريد و جن را از شعلهى آتشى بى دود آفريد، پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
📝نکته ها👇
«صَلْصالٍ»👈 به معناى گِل خشكيده،
«فخار» 👈به معناى سفال (گل پخته شده) و «مارِجٍ»👈 به معناى شعله است.
قرآن در مورد منشأ آفرينش انسان تعبيرات گوناگونى دارد كه ممكن است اين تعبيرات به مراحل مختلف آن اشاره داشته باشد:
⭐️1. خاك. «فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ» «1»
⭐️2. خاك آميخته با آب. «خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ» «2»
⭐️3. گِل بدبو. «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»* «3»
⭐️4. گِل خشكيده. «مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ» «4»
🔥🌪جنّ، موجودى ناپيدا است و در قرآن، برخى ويژگىهاى آن بيان شده است، از جمله اينكه
مبدأ آفرينش او، باد و آتش است، «خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ» در حالى كه مبدأ آفرينش انسان آب و خاك است. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ»
خلقت او پيش از خلقت انسان بوده است، «وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ» «5» و همچون انسان؛
📖«1». حج، 5.
📖«2». انعام، 2.
📖«3». حجر، 28.
📖«4». الرّحمن، 14.
📖«5». حجر، 27.
📚جلد 9 - صفحه 387
🔹مؤمن و كافر، مذكّر و مؤنث، توالد و تناسل، علم و شعور و قدرت تشخيص حق از باطل را دارند و قادر به انجام كارهايى هستند كه از عهده بشر خارج است و همچنين مرگ و رستاخيز و كيفر و پاداش دارند.
📝پیام ها🔰
🔸1- نگاه به گذشته، سبب شكوفايى ايمان و تواضع بشر مىگردد. خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ ...
🔸2- خداوند از مادّه سرد بىروح «صَلْصالٍ» و مادّه گرم بىروح «مارِجٍ»، موجودات زنده مىسازد. خَلَقَ الْإِنْسانَ ... خَلَقَ الْجَانَ ...
🔸3- سرچشمهى به وجود آمدن انسان، مادّهاى ناچيز و بىارزش است. «صَلْصالٍ» (نكره آمدن مىتواند نشانه ناچيز بودن باشد.)
🔸4- جنّ، موجودى واقعى است، نه خرافى، گرچه ما به آن دسترسى نداشته باشيم.
«خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ»
🔸5- جنّ و انس، هر دو موجودى زمينىاند و از عناصر مادّى آفريده شدهاند. خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ ... خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ
🔸6- تكذيبِ نعمت، سبب سرزنش است، از هر كه باشد. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🦋رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ «17»
پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «18»
🦋پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
📝نکته ها👇
🔹گرچه خورشيد در هر روز از سال، طلوع و غروبى دارد، ولى با توجّه به قوس صعودى و قوس نزولى حركت آن، در حقيقت دو مشرق و دو مغرب دارد و بقيه در ميان اين دو است و
📚جلد 9 - صفحه 388
🔹ايننظام، باعث پيدايش فصول مختلف و تغيير ساعات شبانه روز در طول سال مىشود. امّا بعضى مفسّران، مشرقَين و مغربَين را طلوع و غروب هريك از ماه و خورشيد دانستهاند. «1»
🔹حضرت على عليه السلام در خطبهاى بعد از تلاوت آيه رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ ... فرمود: مشرق زمستان در محدوده خود و مشرق تابستان در محدوده خود است. «2»
📝پیام ها🔰
🔸1- احاطه خداوند به شرق و غرب عالم يكسان است. رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ ... رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ
🔸2- قرآن، انسان را به كيهانشناسى دعوت مىكند. الْمَشْرِقَيْنِ ... الْمَغْرِبَيْنِ
🔸3- قرآن، بشر را به شناختِ آفاق و انفس، هر دو توجّه مىدهد. خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ ... رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ ... الْمَغْرِبَيْنِ
🔸4- پديدههاى طبيعى، هم براى انسان نعمت است و هم براى جن. «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما»
🔸5- حركت زمين به گونهاى است كه مشرق و مغرب پديد مىآيد و اين از نعمتهاى الهى است. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ «19» بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ «20» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «21»
🦋دو دريا (ى شور و شيرين) را روان ساخت كه به هم مىرسند. (اما) ميان آن دو فاصلهاى قرار داد كه به هم تجاوز نكنند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ «22» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «23»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 389
🦋از هر دو (دريا)، مرواريد و مرجان بيرون مىآيد، پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ «24» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «25»
🦋و در دريا، كشتىهاى ساخته شده همانند كوه، براى اوست. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
📝نکته ها👇
«مَرَجَ»👈 به معناى رها ساختن است
«بَرْزَخٌ» 👈به حدّ فاصل ميان دو چيز گفته مىشود.
«لؤلؤ»👈 به معناى مرواريدى است كه درون صدف پرورش يابد
«مرجان»، 👈هم به مرواريدهاى كوچك گفته مىشود و هم نوعى حيوان دريايى كه شبيه شاخه درخت است و صيّادان آن را صيد مىكنند.
«بحر»👈 به آب زياد گفته مىشود، خواه دريا باشد يا رودخانه و مقصود از «بحرين»، آبهاى شور و شيرين است. معمولًا آب رودخانهها شيرين و آب درياها شور است. چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ» «1» دو دريا يكسان نيستند، يكى آبش گوارا، شيرين و نوشيدنش خوشگوار است و يكى شور و تلخ است. آب شور براى حفظ حيات جانداران دريايى است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسانها و حيوانات كه در خشكى زندگى مىكنند.
✅عبارتِ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» دو بار در قرآن آمده است: يك بار در سوره فرقان آيه 53 و يك بار در اين سوره. در آنجا ابتدا از جهاد بزرگ با كفار سخن مىگويد. «فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً» و به دنبال آن مىفرمايد: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً» ولى در اين سوره، ابتدا سخن از ميزان و حساب و عدل
📖«1». فاطر، 12.
📚جلد 9 - صفحه 390
است، «وَضَعَ الْمِيزانَ- أَقِيمُوا الْوَزْنَ- لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ»، و پس از آن مىفرمايد: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ. بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ» يعنى آب شور و شيرين به هم تجاوز نمىكنند، زيرا عدم تجاوز با عدل تناسب بيشترى دارد. به دنبال آن مىفرمايد: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» آرى اگر عدالت بود و تجاوزگرى نبود، زيبايىها پيدا مىشوند.
🔹دين اسلام، دين فطرى است و خداوند گرايشها و نيازهاى فطرى بشر را تأمين كرده است، كه يكى از آنها گرايش به زيبايى و زينت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مرواريد كه از دريا استخراج مىشود.
🔹قرآن، در بيان ساير نعمتها كلمه «له» را بكار نبرد، ولى در مورد كشتى فرمود: «وَ لَهُ الْجَوارِ» شايد به خاطر آن باشد تا بگويد ساخته دست شما نيز از اوست. زيرا فكر و طرح و قدرت جسمى شما براى ساخت و مواد و آثار آنها همگى از اوست.
🔹هنگامى كه امام على عليه السلام اين آيات را تلاوت فرمود: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» از آن حضرت پرسيدند: پس چرا شما از اين نعمتها استفاده نمىكنيد؟ آن حضرت فرمود: خداوند بر رهبران عادل واجب كرده كه زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگيرند كه فقر بر فقرا سخت نباشد. «1»
🔹امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ» فرمود: «على و فاطمة عليهما السلام بحران عميقان، لا يبغى احدهما على صاحبه، يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ، الحسن و الحسين عليهما السلام» «2» على و فاطمه عليهما السلام دو درياى عميقاند كه هيچيك بر ديگر تجاوز نمىكند و از اين دو دريا، لؤلؤ و مرجانى چون حسن و حسين عليهما السلام خارج مىشود.
هدایت شده از عطر گل یاس
📝پیام ها🔰
🔸1- هستى كلاس توحيد است؛ آسمان و زمين و دريايش. وَ السَّماءَ رَفَعَها ... وَ الْأَرْضَ وَضَعَها ... مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ ...
🔸2- دريا، براى همه انسانها و جنّيان نعمت است، گرچه همه در كنار دريا زندگى
📚«1». تفسير كنزالدقائق.
📚«2». تفسير قمى.
📚جلد 9 - صفحه 391
نمىكنند. مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ ... فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما
🔸3- آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چيز هويداست. آب درياى شور با آب درياى شيرين تلاقى و برخورد مىكند، از كنار هم مىگذرند و در يكديگر داخل نمىشوند. «بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ»
🔸4- بهرهبردارى از نعمتها، نياز به تلاش و كوشش دارد. يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ ...
🔸5- آب و خاك، بستر و منبع تأمين نيازهاى بشر است. فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ... وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ ... يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ
🔸6- نقش دريا در حمل و نقل مسافر و بار، به عنوان معبرى رايگان و آماده و وسيع و گسترده، از ديرباز مورد توجّه بشر بوده است و خداوند در اين آيات، انسان را به آن توجّه مىدهد. «الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ»
🔸7- نعمت دريا و آفريدههاى آن، از نعمتهاى بزرگى است كه خداوند، تكذيب كننده آن را سرزنش مىكند. جمله «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» سه بار در اين آيات تكرار شده است.
هدایت شده از عطر گل یاس
32.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 تفسیر نور (استاد قرائتی)
🔺سوره الرحمن
آیات 10 تا13
✅ تکرار در قرآن