هدایت شده از عطر گل یاس
Tartil-Parhizgar-3T (36).mp3
16.1M
ترتیل سه بار تکرار سوره یس
استاد پرهیزگار
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 77
نطفة: آب كم و آب صاف شده (فاطر/ 11).
خصيم: كسى كه در مخاصمه و مجادله اصرار دارد كثير المخاصمه و المجادلة.
👈معانی کلمات آیه78
رميم: استخوان پوسيده. در ماده فعيل مذكر و مؤنّث و جمع و مفرد يكسان آيد، لذا وصف العظام، رميم آمده است.
👈معانی کلمات آیه 79
«أَنشَأَهَا»: آنها را آفرید و پدیدار کرد.
«هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ»: خدا بسیار آگاه از اعمال و اقوال هر مخلوقی است. خدا هر نوع آفرینشی را بسیار خوب میداند، و در بازآفرینی کسی در نمیماند.
👈معانی کلمات آیه 80
توقدون: و قد: افروخته شدن آتش،
ايقاد: افروختن آتش.
«توقدون»: ميفروزيد
👈معانی کلمات آیه 81
«أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ»: این که به گونه سابق و به شکل پیشین بسازد و بیافریند.
«الْخَلاّق»: صیغه مبالغه خالق است. آفریدگار.
👈معانی کلمات آیه 83
ملكوت: حكومت، تدبير، اداره. طبرسى فرموده: ملكوت مانند ملك (بر وزن قفل است) ولى از آن ابلغ و رساتر مىباشد، زيرا واو و تاء براى مبالغه اضافه مىشوند، اين لفظ چهار بار در قرآن مجيد آمده است: انعام/ 75 اعراف/ 185، مؤمنون/ 88. يس/ 83
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ «77»
🦋آيا انسان نديد (و نيانديشيد) كه ما او را از نطفهاى (بى مقدار) آفريديم؟ پس اينك ستيزه جويى آشكار شده است.
وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ «78»
🦋و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد؛ گفت: چه كسى اين استخوانها را در حالى كه پوسيده است زنده خواهد كرد؟
📚تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 562
قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ «79»
🦋(به او) بگو: همان كسى كه بار اول آن را آفريد، (بار ديگر) آن را زنده خواهد كرد و او بر هر آفريدهاى آگاه است.
الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ «80»
🦋(اوست) آن كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد پس هرگاه بخواهيد از آن آتش مىافروزيد.
📝نکته ها👇
🔹يكى از مشركان، قطعه استخوان پوسيدهاى را در برابر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كرد و بر زمين ريخت و گفت: چه كسى اين استخوانهاى پوسيده را زنده مىكند؟ اين آيات در پاسخ اين شبهه و سؤال نازل شد. «1»
🔹مقصود از درخت در اين آيه، دو نوع چوب آتش زنه به نام مَرخ و عَفار است كه عربها با زدن يكى به ديگرى جرقه توليد مىكردند، درست مانند كبريتهاى امروزى. «2»
تهيه آتش از درخت سبز، مثالى است كه عوام مىفهمند ودانشمندان نيز به خاطر ذخيره شدن انرژى در درخت، راه علمى آن را به دست مىآورند. «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
📝پیام ها🔰
1- اگر انسان به ياد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنكشى نمىكند. «أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ»
2- توجّه به آفرينش انسان از نطفه، ايمان به معاد را در انسان تقويت مىكند. «مِنْ نُطْفَةٍ»
3- بدتر از اصل خصومت، آن است كه خصومت شديد و آشكارا باشد. «خَصِيمٌ مُبِينٌ»
📚«1». تفسير نورالثقلين.
📚«2». تفسير راهنما.
📚جلد 7 - صفحه 563
4- ستيزهجوئى انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت آور است. «فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ» (كلمه «اذا» براى كار غير منتظره به كار مىرود.)
5- نقل و بيان افكار باطل براى پاسخگوئى به آن مانعى ندارد. «ضَرَبَ لَنا مَثَلًا»
6- ريشهى بسيارى از اشكالات در مورد قدرت خداوند، توجّه نكردن به نمونههاى مشابه و فراموش كردن سوابق است. «وَ نَسِيَ خَلْقَهُ»
7- منكران معاد برهان ندارند، هر چه هست استبعاد است. «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ؟»
8- آزادى در اسلام به قدرى است كه منكران خدا و معاد با كمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را مىزنند. «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ»
9- سؤال مانعى ندارد، آن چه بد است انگيزههاى لجوجانه و مغرورانه است. «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ»
10- ريشهى بعضى از اشكالات عقيدتى، مقايسه ميان قدرت انسان با خداوند است. «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ»
11- شبهات عقيدتى بايد پاسخ داده شود، گرچه القاى شبهه از يك نفر باشد. قالَ ... قُلْ
12- معاد جسمانى است. «يُحْيِ الْعِظامَ»
13- معاد به دو چيز نياز دارد: يكى قدرتِ خدا در آفريدن دوباره انسانها و ديگرى علم او به عملكرد مردم. اين آيه به هر دو اشاره مىكند؛ «أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ» نشانهى قدرت او و «هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»* نشانهى علم اوست.
14- خداوند جمع ميان اضداد مىكند، آب و آتش كه با يكديگر سازگارى ندارند. «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
📚تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 564
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «81»
🦋آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، توانا نيست كه مثل آنها را بيافريند؟ آرى، (مىتواند) و او آفريدگار بسيار داناست.
📝نکته ها🔰
🔹انسان مركّب از جسم و روح است؛ جسم انسان با مرگ متلاشى مىشود و در حال حيات نيز دائماً در حال تغيير است، ولى روح و شخصيّت انسان ثابت است. در قيامت روح انسان همان روح دنيوى است، ولى جسم انسان در قالبى مشابه قالب جسم دنيوى او مىباشد.
«يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ»
📝پیام ها🔰
🔸1- گاهى بايد سؤال را با سؤال جواب داد. مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ ... أَ وَ لَيْسَ الَّذِي ...
🔸2- سؤال راهى است براى بيدار كردن وجدانها. أَ وَ لَيْسَ الَّذِي ...
🔸3- در گفتگو با منكران، از مسائل كوچك آغاز كنيم تا به مسايل بزرگ برسيم.
(مثال اول نطفه بود، مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرينش آسمانها.)
«خَلَقَ السَّماواتِ»
🔸4- چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كسى كه آسمانها و زمين را آفريد مىتواند انسانها را هم مىآفريند. خَلَقَ السَّماواتِ ... بِقادِرٍ
🔸5- كار او خلق كردن است، چه در دنيا و چه در قيامت. «هُوَ الْخَلَّاقُ»
🔸6- دليل معاد، علاوه بر حكمت و عدالت الهى، داشتن قدرت و علم او بر اعمال انسانهاست. «هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ»
📚تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 565
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «82»
🦋چون چيزى را اراده كند، فرمانش اين است كه بگويد: «باش» پس بى درنگ موجود مىشود.
فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «83»
🦋پس منزّه است كسى كه حاكميّت و مالكيّت همه چيزى به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشويد.
📝نکته ها👇
🔹از آن جا كه ايمان به معاد بايد بسيار جدى و قوى باشد، هر گونه شبههزدايى از آن بايد طورى انجام گيرد كه ذرهاى خلل در ذهن باقى نماند. خداوند در پاسخ كسى كه استخوان پوسيدهاى را خورد كرد و به زمين ريخت، چندين جواب داد كه آخرين آن اين آيه است. إِنَّما أَمْرُهُ إِذا ...
🔹تحقّق فرمان و ارادهى الهى زمان نمىخواهد، به اصطلاح مثل يك چشم به هم زدن است. «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» «1»
🔹خداوند حتّى نياز به گفتن كلمه «كُنْ» ندارد، زيرا اين خود نياز است و در شأن او نيست، بنابراين مراد از كلمه «كُنْ» همان اراده و حكم اوست. به فرمودهى حضرت على عليه السلام «لا بصوت يقرع و لا بنداء يسمع» «2».
📝پیام ها🔰
🔸1- براى خداوند، آفرينش همه اشيا يكسان است. «إِذا أَرادَ شَيْئاً»
🔸2- خداوند در آفرينش هستى، نه وسيله مىخواهد نه كمك و نه كسى كه موانع را بر طرف كند. «كُنْ فَيَكُونُ»
🔸3- ميان ارادهى خدا و انجام كار فاصلهاى نيست. «كُنْ فَيَكُونُ»
📖«1». قمر، 50.
📚«2». نهجالبلاغه، خطبه 186.