eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 6⃣ وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره ♦️ تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود و خواست الهی فرا رسد و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد و زمين را به شدت بلرزاند و تكان سخت دهد، كه كوهها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگاری بر يكديگر كوبيده و متلاشی شده و با خاك يكسان گردد سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده درآورد و پس از فرسودگی تازه شان گرداند و پس از پراكنده شدن همه را گردآورد، سپس برای حسابرسی و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد؛ به گروهی نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد، امّا فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جای دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانه ای كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند و حالات زندگی آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بيماری ها در آنها نفوذ نخواهد كرد، خطراتی دامنگيرشان نمی شود و سفری در پيش ندارند تا از منزلی به منزل ديگر كوچ كنند و اما گنهكاران را در بدترين منزلگاه درآورد و دست و پای آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد، جامه های آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابی كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روی آنها بسته و صدای شعله ها هراس انگيز است قرار دهد. جايگاهی كه هرگز از آن خارج نگردند و برای اسيران آن غرامتی نپذيرند و زنجيرهای آن گسسته نمی شود، مدتی برای عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدی تا فرا رسد. 7⃣ پارسايی پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) دنيا را کوچک شمرد و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد ديگران خوار و بی مقدار معرّفی فرمود و می دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت و آن را برای ناچيز بودنش به ديگران بخشيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از جان و دل به دنيا پشت کرد و ياد آن را در دلش ميراند. دوست می داشت که زينت های دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهيّه نسازد يا اقامت در آن را آرزو نکند. و برای تبليغ احکامی که قطع کننده عذرهاست، تلاش کرد و امّت اسلامی را با هشدارهای لازم نصيحت کرد و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنّم پرهيز داد. 8⃣ ويژگی های اهل بيت (علیهم السلام) ♦️ ما از درخت سرسبز رسالتيم و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کينه توزان ما در انتظار کيفر و لعنت خداوند به سر می برند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜خطبه فدکیه ✅ ای مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در پایان نیز میگویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمی در آن نیست،پیامبری از میان شما برانگیخته شد که رنجهای شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است. پس اگر نسبت او را بجویید او را بشناسید در می یابید که او پدر من است، نه پدر زنان شما، برادر پسر عموی من است، نه برادر مردان شما و چه نسبت نکویی است نسبت او با رسول خدا(ص)؛ شما بر کناره پرتگاهی از آتش قرار داشته، و مانند جرعه‌ای آب بوده و در معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، همچون آتشزنه‌ای بودید که بلافاصله خاموش می‌گردید، لگدکوب روندگان بودید، از آبی می‌نوشیدید که شتران آن را آلوده کرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده میکردید، خوار و مطرود بودید، می‌ترسیدند که مردمانی که در اطراف شما بودند شما را بربایند، تا خدای تعالی بعد از چنین حالاتی شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنکه از دست قدرتمندان و گرگهای عرب و سرکشان اهل کتاب ناراحتی‌ها کشیدید هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یاوه سرایی های مشرکین آغاز می شد، پیامبر برادرش را به رویارویی آنان می فرستاد، و او تا زمانی که سرآنان را به زمین نمیکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمیکرد، باز نمیگشت، فرسوده از تلاش در راه خدا، کوشیده در امر او، نزدیک به پیامبر خداصلی الله علیه وآله بود، سروری از اولیاء الهی، دامن به کمر بسته، نصیحتگر، تلاشگر، و کوششکننده بود، و در راه خدا از ملامت ملامت کننده نمی هراسید. و این در هنگامه‌ای بود که شما در آسایش زندگی می‌کردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر میبردید تا ناراحتی‌ها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقب گرد می‌کردید، و به هنگام نبرد فرار می‌نمودید.  آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید،علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه گشت،و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبه گان با قدر و منزلت گردیده، و شتر ناز پرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه‌های تان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید،و برای فریب خوردن آماده‌اید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانی این کار را انجام میدهید،شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید،و بر چیزی که سهم شما نبود وارد شدید. این در حالى بود که زمانى نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه مى‌‏هراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته‏‌اید، و براستى جهنم کافران را احاطه نموده است. این کار از شما بعید بود، و چطور این کار را کردید، به کجا روى مى‌‏آوردید، در حالى که کتاب خدا رویاروى شماست، امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولى آن را پشت سر انداختید، آیا بى‌‏رغبتى به آن را خواهانید؟ یا بغیر قرآن حکم مى‌‏کنید؟ که این براى ظالمان بدل بدى است، و هرکس غیر از اسلام دینى را جویا باشد از او پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜خطبه فدکیه ✅ ای مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در پایان نیز میگویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمی در آن نیست،پیامبری از میان شما برانگیخته شد که رنجهای شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است. پس اگر نسبت او را بجویید او را بشناسید در می یابید که او پدر من است، نه پدر زنان شما، برادر پسر عموی من است، نه برادر مردان شما و چه نسبت نکویی است نسبت او با رسول خدا(ص)؛ شما بر کناره پرتگاهی از آتش قرار داشته، و مانند جرعه‌ای آب بوده و در معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، همچون آتشزنه‌ای بودید که بلافاصله خاموش می‌گردید، لگدکوب روندگان بودید، از آبی می‌نوشیدید که شتران آن را آلوده کرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده میکردید، خوار و مطرود بودید، می‌ترسیدند که مردمانی که در اطراف شما بودند شما را بربایند، تا خدای تعالی بعد از چنین حالاتی شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنکه از دست قدرتمندان و گرگهای عرب و سرکشان اهل کتاب ناراحتی‌ها کشیدید هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یاوه سرایی های مشرکین آغاز می شد، پیامبر برادرش را به رویارویی آنان می فرستاد، و او تا زمانی که سرآنان را به زمین نمیکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمیکرد، باز نمیگشت، فرسوده از تلاش در راه خدا، کوشیده در امر او، نزدیک به پیامبر خداصلی الله علیه وآله بود، سروری از اولیاء الهی، دامن به کمر بسته، نصیحتگر، تلاشگر، و کوششکننده بود، و در راه خدا از ملامت ملامت کننده نمی هراسید. و این در هنگامه‌ای بود که شما در آسایش زندگی می‌کردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر میبردید تا ناراحتی‌ها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقب گرد می‌کردید، و به هنگام نبرد فرار می‌نمودید.  آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید،علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه گشت،و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبه گان با قدر و منزلت گردیده، و شتر ناز پرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه‌های تان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید،و برای فریب خوردن آماده‌اید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانی این کار را انجام میدهید،شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید،و بر چیزی که سهم شما نبود وارد شدید. این در حالى بود که زمانى نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه مى‌‏هراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته‏‌اید، و براستى جهنم کافران را احاطه نموده است. این کار از شما بعید بود، و چطور این کار را کردید، به کجا روى مى‌‏آوردید، در حالى که کتاب خدا رویاروى شماست، امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولى آن را پشت سر انداختید، آیا بى‌‏رغبتى به آن را خواهانید؟ یا بغیر قرآن حکم مى‌‏کنید؟ که این براى ظالمان بدل بدى است، و هرکس غیر از اسلام دینى را جویا باشد از او پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود. ادامه دارد...
📜خطبه فدکیه آن گاه آن قدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد، و کشیدن آن سهل گردد، پس آتش‏گیره‏ ها را افروخته‌‏تر کرده، و به آتش دامن زدید تا آن را شعله‏‌ور سازید، و براى اجابت نداى شیطان، و براى خاموش کردن انوار دین روشن خدا، و از بین بردن سنن پیامبر برگزیده آماده بودید، به بهانه خوردن، کف شیر را زیر لب پنهان می‌خورید، و براى خانواده و فرزندان او در پشت تپه‏‌ها و درختان کمین گرفته و راه مى‌‏رفتید، و ما باید بر این امور که همچون خنجر برّان و فرورفتن نیزه در میان شکم است، صبر کنیم. و شما اکنون گمان می‌برید که براى ما ارثى نیست، آیا خواهان حکم جاهلیت هستید، و براى اهل یقین چه حکمى بالاتر از حکم خداوند است، آیا نمی دانید؟ در حالى که براى شما همانند آفتاب درخشان روشن است، که من دختر او هستم. اى مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرند، اى پسر ابی قحافه، آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببرى و از ارث پدرم محروم باشم. امر تازه و زشتى آوردى، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر می اندازید، آیا قرآن نمی‌گوید «سلیمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر زکریا آنگاه که گفت: «پروردگار مرا فرزندى عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث برد»، و فرمود: «و خویشاوندان رحمى به یکدیگر سزاوارتر از دیگرانند»، و فرموده: «خداى تعالى به شما درباره فرزندان سفارش مى‌‏کند که بهره پسر دو برابر دختر است»، و مى‌‏فرماید: «هنگامى که مرگ یکى از شما فرارسد بر شما نوشته شده که براى پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید، و این حکم حقّى است براى پرهیزگاران». و شما گمان مى‌‏برید که مرا بهره‌‏اى نبوده و سهمى از ارث پدرم ندارم، آیا خداوند آیه‌‏اى به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا می‌گوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمی‌برند؟ آیا من و پدرم را از اهل یک دین نمی‌دانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک این تو و این شتر، شترى مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. چه نیک داورى است خداوند، و نیکو دادخواهى است پیامبر، و چه نیکو وعده‏‌گاهى است قیامت، و در آن ساعت و آن روز اهل باطل زیان می برند، و پشیمانى به شما سودى نمی‌رساند، و براى هرخبرى قرارگاهى است، پس خواهید دانست که عذاب خوارکننده بر سر چه کسى فرود خواهد آمد، و عذاب جاودانه که را شامل می‌شود. آنگاه رو به سوی انصار کرده و فرمود: اى گروه نقباء، و اى بازوان ملت، اى حافظان اسلام، این ضعف و غفلت در مورد حق من و این سهل‏ انگارى از دادخواهى من چرا؟ آیا پدرم پیامبر نمی‌فرمود: «حرمت هرکس در فرزندان او حفظ می‌شود»، چه به سرعت مرتکب این اعمال شدید، و چه با عجله این بز لاغر، آب از دهان و دماغ او فروریخت، در صورتى که شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن می‌کوشیم هست، و نیرو براى حمایت من در این مطالبه و قصدم می باشد. آیا می‌گوئید محمد صلى اللَّه علیه و آله بدرود حیات گفت، این مصیبتى است بزرگ و در نهایت وسعت، شکاف آن بسیار، و درز دوخته آن شکافته، و زمین در غیاب او سراسر تاریک گردید، و ستارگان بی‌فروغ، و آرزوها به ناامیدى گرائید، کوه‌ها از جاى فروریخت، حرمت‌ها پایمال شد، و احترامى براى کسى پس از وفات او باقى نماند. به خدا سوگند که این مصیبت بزرگتر و بلیّه عظیم‏تر است، که همچون آن مصیبتى نبوده و بلاى جانگدازى در این دنیا به پایه آن نمی رسد، کتاب خدا آن را آشکار کرده است، کتاب خدایى که در خانه‏‌هایتان، و در مجالس شبانه و روزانه‏‌تان، آرام و بلند، و با تلاوت و خوانندگى آن را مى‌‏خوانید، این بلائى است که پیش از این به انبیاء و فرستاده شدگان وارد شده است، حکمى است حتمى، و قضائى است قطعى، خداوند می فرماید: محمد پیامبرى است که پیش از وى پیامبران دیگرى درگذشتند، پس اگر او بمیرد و یا کشته گردد به عقب برمى‌‏گردید، و آنکس که به عقب برگردد به خدا زیانى نمی‌رساند، و خدا شکرکنندگان را پاداش خواهد داد». ادامه دارد...
📜خطبه فدکیه اى پسران قیله- گروه انصار- آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى که مرا می‌بینید و سخن مرا می شنوید، و داراى انجمن و اجتماعید، صداى دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهى دارید، و داراى نفرات و ذخیره‏ اید، و داراى ابزار و قوه‏ اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما می رسد ولى جواب نمی‌دهید، و ناله فریاد خواهیم را شنیده ولى به فریادم نمی رسید، در حالى که به شجاعت معروف و به خیر و صلاح موصوف می باشید، و شما برگزیدگانى بودید که انتخاب شده، و منتخباتى که براى ما اهل‏بیت برگزیده شدید! با عرب پیکار کرده و متحمّل رنج و شدت‌ها شدید، و با امتها رزم نموده و با پهلوانان به نبرد برخاستید، همیشه فرمانده بوده و شما فرمانبردار، تا آسیاى اسلام به گردش افتاد، و پستان روزگار به شیر آمد، و نعره‏ هاى شرک‏ آمیز خاموش شده، و دیگ طمع و تهمت از جوش افتاد، و آتش کفر خاموش و دعوت نداى هرج و مرج آرام گرفت، و نظام دین کاملاً ردیف شد، پس چرا بعد از اقرارتان به ایمان حیران شده، و پس از آشکارى خود را مخفى گرداندید، و بعد از پیشقدمى عقب نشستید، و بعد ایمان شرک آوردید. واى بر گروهى که بعد از پیمان بستن آن را شکستند، و خواستند پیامبر را اخراج کنند، با آنکه آنان جنگ را آغاز نمودند، آیا از آنان هراس دارد در حالى که خدا سزاوار است که از او بهراسید، اگر مؤمنید. آگاه باشید مى‌‏بینم که به تن‏آسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته‏‌اید، با راحت‌‏طلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیده‏‌اید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بى‌‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بى‏‌وفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه‏‌ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏‌دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله‌‏ور خدا که بر قلبها احاطه مى‌‏یابد متصل است. آنچه مى‌‏کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى‌‏دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را مى‏‌کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى‌‏بریم. پس ابوبکر جواب او را داد و گفت: اى دختر رسول خدا! پدر تو بر مؤمنین مهربان و بزرگوار و رئوف و رحیم، و بر کافران عذاب دردناک و عقاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگریم وى در میان زنانمان پدر تو، و در میان دوستان برادر شوهر توست، که وى را بر هر دوستى برترى داد، و او نیز در هر کار بزرگى پیامبر را یارى نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نم‌‏دارند، و تنها بدکاران شما را دشمن می‌‏شمرند. پس شما خاندان پیامبر، پاکان برگزیدگان جهان بوده، و ما را به خیر راهنما، و به سوى بهشت رهنمون بودید، و تو اى برترین زنان و دختر برترین پیامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پیشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهى شد و از گفتار صادقت مانعى ایجاد نخواهد گردید. و بخدا سوگند از رأى پیامبر قدمى فراتر نگذارده، و جز با اجازه او اقدام نکرده‏‌ام، و پیشرو قوم به آنان دروغ نمى‌‏گوید، و خدا را گواه مى‏‌گیرم که بهترین گواه است، از پیامبر شنیدم که فرمود: «ما گروه پیامبران دینار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمى‌‏گذاریم، و تنها کتاب و حکمت و علم و نبوت را به ارث مى‌‏نهیم، و آنچه از ما باقى مى‌‏ماند در اختیار ولىّ امر بعد از ماست، که هر حکمى که بخواهد در آن بنماید.» ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 1⃣ خداشناسی ♦️ستايش خدايی را سزاست که با آفرينش مخلوقات، بر انسان ها تجلّی کرد و با برهان و دليل خود را بر قلب هايشان آشکار کرد. مخلوقات را بدون نياز به فکر و انديشه آفريد که فکر و انديشه مخصوص کسانی است که دلی درون سينه داشته باشند و او چنين نيست که علم خداوندی ژرفای پرده های غيب را شکافته است و به افکار و عقايد پنهان احاطه دارد. (و از همين خطبه است که پيرامون پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:) 2⃣ وصف پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله وسلم) ♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از درخت تنومند پيامبران، از سرچشمه نور هدايت، از جايگاه بلند و بی همانند، از سرزمين بطحاء، از چراغ های برافروخته در تاريکی ها و از سرچشمه های حکمت برگزيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) طبيبی است که برای درمان بيماران سيّار است. مرهم های شفابخش او آماده و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده و با داروی خود در پی يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است. 3⃣ علل انحراف فرزندان اميه ♦️ بنی اميّه با نور حکمت جان و دل خود را روشن نساخته و با شعله های فروزان دانش قلب خود را نورانی نکرده اند. چونان چهارپايان صحرايی و سنگ های سخت و نفوذ ناپذيرند. به تحقيق رازهای درون برای صاحبان آگاهی آشکار و راه حق برای گمراهان نيز روشن است و رستاخيز نقاب از چهره برانداخت و نشانه های خود را برای زيرکان و آنان که طالب حقّند نماياند. 4⃣ نكوهش كوفيان ♦️ مردم کوفه! چرا شما را پيکرهای بی روح و روح های بدون جسد می نگرم؟ چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحيّت و بازرگانانی بدون سود و تجارت و بيدارانی خفته و حاضرانی غايب از صحنه، بينندگانی نابينا، شنوندگانی کر و سخن گويانی لال، مشاهده می کنم؟ پرچم گمراهی بر پايه های خود برافراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته؛ شما را با پيمانه خود می سنجند و سرکوب می کنند پرچم دارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهی ايستاده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 5⃣ خبر از كشتار و فساد بنی اميه ♦️ پس آن روز که بر شما دست يابند جز تعداد کمی از شما باقی نگذارند، چونان باقيمانده غذايی اندک در ته ديگ يا دانه های غذای چسبيده در اطراف ظرف، شما را مانند پوست های چرمی به هم پيچانده می فشارند و همانند خرمن شما را به شدّت می کوبند و چونان پرنده ای که دانه های درشت را از لاغر جدا کند اين گمراهان مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته، نابود می کنند. 6⃣ هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت (علیهم السلام) ♦️با توجّه به اين همه خطرات روش های گمراه کننده شما را به کجا می کشاند؟ تاريکی ها و ظلمت ها تا کِی شما را متحيّر می سازد؟ دروغ پردازی ها تا چه زمانی شما را می فريبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده به اينجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشيد که هر سرآمدی را پرونده ای و هر غيبتی را بازگشت دوباره ای است. مردم! به سخن عالمِ خداشناس خود گوش فرادهيد، دل های خود را در پيشگاه او حاضر کنيد و با فريادهای او بيدار شويد، رهبر جامعه بايد با مردم به راستی سخن گويد و پراکندگی مردم را به وحدت تبديل و انديشه خود را برای پذيرفتن حق آماده گرداند. پيشوای شما چنان واقعيّت ها را برای شما شکافت، چونان شکافتن مهره های ظريف و حقيقت را از باطل چون شيره درختی که از بدنه آن خارج شود بيرون کشيد. 7⃣ خبر از مسخ ارزشها در حكومت بنی اميه ♦️پس در آن هنگام که امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جای خود استوار شود و جهل و نادانی بر مَرکب ها سوار و طاغوت زمان عظمت يافته و دعوت کنندگان به حق اندک و بی مشتری خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناکی حمله ور شده و باطل پس از مدّت ها سکوت نعره می کشد. مردم در شکستن قوانين خدا دست در دست هم می گذارند و در جدا شدن از دين متّحد می گردند و در دروغ پردازی با هم دوست و در راستگويی دشمن يکديگرند و چون چنين روزگاری می رسد، فرزند با پدر دشمنی ورزد و باران خنک کننده گرمی و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر می کنند، نيکان و بزرگواران کمياب می شوند. مردم آن روزگار چون گرگان و پادشاهان چون درندگان تهی دستان طعمه آنان و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستی از ميانشان رخت بر می بندد و دروغ فراوان می شود. با زبان، تظاهر به دوستی دارند امّا در دل دشمن هستند. به گناه افتخار می کنند و از پاکدامنی به شگفت می آيند و اسلام را چون پوستينی واژگونه می پوشند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 📣( دربرخی از روزهای صفين، در سال ٣٧ هجری برای تشکر و تقویت روحیه سربازانش ایرادش فرمود. ) 🔹وصف نبرد ياران در صفين ♦️از جای کنده شدن و فرار شما را از صف ها ديدم، فرومايگان گمنام و بيابان نشينانی از شام، شما را پَس می راندند در حالیکه شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف می باشيد، برازندگی چشمگيری داريد و قلّه های سرفراز و بلند قامتيد. سرانجام سوزش سينه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما تسکين يافت که ديدم شاميان را هزيمت داديد و صَف های آنان را در هم شکستيد و آنان را از لشکرگاه خود رانديد، آنگونه که آنها شما را کنار زدند. می ديدم با نيزه ها آنان را کوفتيد و با تيرها آنها را هدف قرار داديد که فراريان و کشتگان دشمن روی هم ريختند و بر دوش هم سوار می شدند، چونان شتران تشنه ای که از آبشخورشان برانند و به هر سو گريزان باشند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─