از لحاظ روحی دلم میخواد برم جنوب ایران .

عقربه‌ های ساعت به قبل برگشتند ، دریاها خشک شدند ، نهنگ‌ها در تُنگ جا شدند ، ستاره‌ ها از خورشید درخشان‌تر شدند ، ولی بازهم عشق درد داشت .. ؛

- و برایم به تو راه دگری هیچ اگر نیست ..

⩇⩇:⩇⩇‌‌

کسی از گفتن " دوستت دارم " نمیترسه ؛ همه از جوابی که قراره بهشون داده بشه میترسن ..

─‌

چرا دیگر نامه ای ننوشتی ؟ نامه رسان در راه مُرد یا من در قلبِ تو .. ؟

< عید امسال .. ؛ > سال ۴۰۳ رو نمی دونم دقیق باید چجوری توصیف کنم اما هر توصیفی هم براش داشته باشم ، توصیفِ قشنگی نیست .. پارسال و امسال اصلا سال خوبی نبود برام و امیدوارم سال جدید یه سال متفاوتی برام باشه : ) اما از اتفاقات خوبی که میشه توی ۴۰۳ بهش اشاره کنم این بود که تونستم برم کنسرت خواننده ی مورد علاقم ، تونستم با یه سری هاتون توی دنیای مجازی آشنا شم و بشین تورگی برام ، تونستم حالِ خوبِ تیم مورد علاقم رو تماشا کنم و از همه مهمتر این آخرای سال ، تونستم با یه شخصی آشنا بشم که زندگیم رو از این رو به اون رو کنه .. ( بماند ) * امیدوارم توی سال جدید به آرزو هام چند قدم نزدیک تر شم و اتفاقات بهتری حداقل برام رقم بخوره و توی ۴۰۴ دیگه هیچ غمی روی شونم تحمل نکنم : ) ؛ همچنین برای شما هم امیدوارم کلی اتفاقات خوب بیفته و تک تک شما به هدف ها و آرزوهای دور و نزدیکتون برسید 3> لحظه ی تحویل سال از من یادتون نره 🫠 ◝عزیزایِ‌دلِ‌من ، رفیقایِ‌مجازیم ⇢ ◝تورگی‌های‌ِ‌من ، رفیقایِ‌حضوریم ⇢ - ارادتمندِ همتون : وِستآ ؛