به‌نظرم نگرانی رو فقط 'سیدعلی‌صالحی' تونست قشنگ توصیف کنه ؛ اون‌جا که گفت : - اگر مُرده‌ای بیا و مرا ببر ، و اگر زنده‌ای هنوز لااقل خطی، خبری، خوابی، خیالی، بی‌انصاف ..!

:>>>

چندبار تاحالا گفتی مهم نیست و بعدش زدی زیر گریه ؟

- Im ok😂! * اسم فیلم : The Leftovers Series

نقطه‌ی آخر جمله‌ها و کلمه‌ها یعنی دعوا. یعنی خودتو از جلو چشمام محو کن. یعنی دیگه ادامه نده وگرنه اتفاقای بدی میفته. یعنی من خیلی عصبانی‌ام ازت.

- سگِ سیاهِ نگرانی -

همه‌ی قفلیا تکراری میشن ، همشون به جز آهنگای وانتونز.

دلم میخواد هرچه زودتر نوه‌هامو ببینم و این روزا و اتفاقا رو براشون تعریف کنم(=

- دیدید بعضیا با یه کلمه، با یه حرف یهو از چشمتون میفتن😂؟ همون . .

* از اون اتفاق خوبایی که هربار یادش میفتم یه لبخندِ قشنگ می‌شینه رو لبم :)

「🎧😻」

وقتی یه نفر ترکم میکنه ؛ بیشتر از غمِ از دست دادنش حسّ ترس بهم دست میده ترسِ نبودنش توی زندگیم و جای خالیش، ترسِ اینکه دیگه نمیتونم باهاش حرف بزنم ، ترسِ نگرانی‌هایی که باید دورادور نسبت بهش داشته باشم .. - پس بدون که نبودنت ترسناکه ، خیلی !