واقعا ناراحتم میکنی وقتی با ذوق و شوق از یه مسئلهای پیشت حرف میزنم و تو جوری جوابمو میدی که انگار اصلا مهم نیست.
حسِ اون لحظهم : من چرا دهنمو باز کردم و اینو به تو گفتم؟ :/
* وقتایی که هستم و خوبم که همه باهام حرف میزنن و رفیقن، اگه تو واقعا باهاشون فرق داری موقعی که ناراحتم بگرد دنبال حال خوبم!
امروز استادمون میگفت باید چنددقیقه قبل از خواب ذهنتون رو خالی کنید و به چیزی فکر نکنید تا خوابِ آرومی داشته باشید
نمیدونست من خوابیدنم رو از صدقه سرِ فکرکردن دارم، اینقدر فکر میکنم و خیال میبافم که خوابم ببره :]
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. بیمار درست نکنید
ما اومدیم تو این دنیا زندگی کنیم!
اینقدر دوست داشتنت برام مسخره بهنظر میرسه که بابتش برای خودم تأسف میخورم و گریه میکنم
* گریه میکنم چون نمیتونم تغییرش بدم.
دیگه برام مرزی بین اینکه واقعا خوشحالم یا دارم تظاهر میکنم وجود نداره.
اون کیه که چندتا سریال نصفه و نیمه تو گالریش داره و شروع میکنه به دیدن یه سریالِ جدید ؟ آفرین من.
* وابستگی یعنی در عین حال که فکر میکنی چهقدر بودنش خوب و قشنگه، ترسِ اینکه یه روزی نباشه خواب و خوراکو ازت میگیره و زندگیت پر میشه از این تناقض.
- از همهی رفیقام عذرخواهی میکنم اگه یه وقتایی پیامشونو دیر سین میزنم یا اونجوری که باید و شاید باحوصله جواب نمیدم ؛
درواقع توی اون لحظات من دارم با خودم و احساسم دست و پنجه نرم میکنم که چیزی از حال بدم پیششون لو نره.
یه شب همهی خاطراتت و دوست داشتنت رو با اشکِ چشام از قلبم بیرون ریختم و از اون لحظه تو دیگه برای من تموم شدی.