دراصل نسل سوخته ماییم که بهترین سال‌های زندگیمون توی خونه و به تنهایی گذشت همه‌ی انرژی و ذوقمون ازبین رفت و زودتر از سنمون بزرگ شدیم ماهایی که از شدت خونه نشینی و تنهایی و حجم درسای فهمیده نشده تبدیل شدیم به یه سری نوجوونِ سن بالای استرسی .

پسری که بخواد بامن ازدواج کنه اولین و مهم ترین شرط برای قبول کردنش اینه که منو ببره رفیقای مجازیمو ببینم .

آره میفهمم میفهمم که ناراحتی و یه چیزی هست که اذیتت میکنه میفهمم ولی وقتی انکارش میکنی کاری از دستم برنمیاد و کلافه میشم.

-

خودم از این حجم بی توجهیم نسبت به آینده‌م عمیقا نگران و مضطرب میشم ولی بازم درصد کرخت بودنم بیشتر از این نگرانیه و باعث میشه همچنان هیچ اقدامی برای درس خوندن نکنم حتی وقتایی که وارد جمع منحوس فامیل و خانواده میشم و بهم میگن تو که سال آخری، حتما برا کنکور خیلی میخونی، چقدر تست میزنی و.. ؛ فقط سکوت میکنم و با یه لبخند احمقانه زل میزنم بهشون .

حرفات یه کتابه عکسای رنگی داره :) [خواننده زن] *شبتون آروم .

- ای کاش میشد بخوابم و وقتی بیدار شدم ببینم همه چی فقط یه کابوس بوده . #ای‌کاش

مامانمو درک نمیکنم که چرا انقدر برای همه چی عجله داره -بدو لباس بپوش مهمونی دیر شد -پاشو ساعت یازدهه مدرسه‌ت دیر شد -وای غذا درست نکردم دیر شد -به فلانی زنگ نزدم دیر شد -تو چرا نمیمیری پس؟ دیر شد/: بابا یکم آروم باش مادر من😐😂🧘🏻‍♀

من، اگه گیف بودم.

-

+من یه معذرت‌خواهی بهت بدهکارم -بابت چی؟ +بابت حرفا و فحشایی که توی مغزم بهت گفتم و تو هیچوقت نشنیدی، چون حوصله نداشتم به زبون بیارم - /: