بعضی وقتا فکر میکنم فقط زدن یه ادم اونم در حد مرگ‌میتونه ارومم کنه. یعنی فکر نمیکنم مطمئنم که همینه.

حس عجیبیه ؛ اینکه دیگه با شنیدن اسمت چشمام برق نمیزنه دیگه با مرور خاطراتت چشمام خیس نمیشه ، حتی به سختی میتونم بگم ناراحت میشم... دیگه وقتی کسی راجبت حرف میزنه گوشام تیز نمیشه ببینم چی میگه و اگه بدتو میگه ازت دفاع کنم دیگه عکساتو نگاه نمیکنم دیگه دنبال این نیستم ببینم من که نیستم با کیا میگردی و کیا دورتو گرفتن بهت گفته بودم خرابش نکن بهت گفته بودم اینبار فرق داره بهت گفته بودم بزار خوب تموم شه حالا خوب شد!؟

بزرگ میشی [یارت] میره!

یه روز ادمیکه میترسی نباشه رو خودت حذف میکنی!

نیاز دارم برم یه جایی گمو گور شم که هیچ ادمی نباشه‌. نیاز دارم اونقدر بخوابم ک وقتی از خواب پاشدم خیلی چیزا تغییر کرده باشه. نیاز دارم یکی از ته دل دوسم داشته باشه و واقعا براش مهم باشم. نیاز دارم بهترین پلی لیست دنیا مال من باشه. نیاز دارم هر چیزی ک تو مغزم بهش فکر میکنم واقعی‌شه.

به ماهم یه چندتا ممبر بدین ببینم بلاخره طلسم شکسته میشه یا چی

_

‏پلی لیستمو که گوش میدم خودمم سردرگم میشم؛ نمیدونم عاشقم یا شکست عشقی خوردم، نمیدونم اون که رفته برام مهم نیس یا هنوز درگیر خاطراتشم!

دلمونو گرم کردیم به حرفای سرد کسی که دوستش داریم!

‏چقدر بود و نبودمون بی‌اهمیته واسه کسایی که برامون با اهمیتن(:

لحظه‌هایی تو زندگی هست که هیچکس ازش خبر نداره، حتی امن ترین ادم‌های زندگیت، لحظه‌هایی که نه میشه ازش گفت، نه نوشت و نه فراموش کرد.

به خودت اهمیت بده؛ وگرنه لابه لای غمای زندگی از بین میری هیشکی هم نمیفهمه