هر ادمی بالاخره یه جا دست میکشه از توضیح دادن،از ثابت کردن خودش ، از تلاش برای نگه داشتن دیگران ؛هر ادمی بالاخره یه روز عمیقاً خسته میشه.
امان از حرف نزدن، وقتی حرف نمیزنی از دغدغههای ذهنیت، اروم اروم یکی از پایههای مهم رابطه نابود میشه، و نتیجش میشه دوتا ادمی که نمیدونن چیشد یهو کار به اینجا رسید.
ترجیح میدم هر زمان که حالم بد شد از خودم فاصله بگیرم، چون تبدیل به بیقلبترین فردی خواهم شد که تا به حال ملاقات کردی.
همیشه بهم غز میزدی که بد اخلاقم، ولی تا حالا به این فکر کردی که همهی بد اخلاقیهای من بخاطر این بوده که دلتنگت بودم!؟
همیشه یه جوری خودمو از زندگی بقیه حذف میکنم که انگار مقصر من بودم و راه برگشتی نمیزارم نمیدونم چرا ولی به نظرم ادم یا نباید بره یا وقتی میره دیگه پشت سرشم نگاه نکنه.