eitaa logo
‌-خنثے-
70 دنبال‌کننده
141 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من از خیابونایِ شهر خسته شدم بسکه تورو یادم میاد(:
صدای خندهاش هنوز تو گوشمه صداییی که صدام میکرد  نفساش گرمای دهنش که دستامو ها میکرد سردم نشه الان گوشه گوشه دستام نفساش قایم شدن عکس چشماش تو چشمامه صداهاش توی دونه دونه سلول های مغزمه خودش نیست ها ، اما هست(:
اولین بارونِ پاییز(:
مجبورم که درستش کنم ، من همیشه مجبور بودم ، مجبور به صبر ، تحمل ، سکوت ، قسمت سخت ترش اونجاس که مجبورم خودمو نگه دارم با تمام سنگینی که رو دوتا کتفمه ، تا یه وقت این زانوها خم نشه ، بگن عه!؟ دیدی چه زود جا زد! دیدی نخواست!؟ولی من خواستم ، به خدا که دارم تمام زورمو میزنم که زانوهام خم نشه ، ولی توانی دیگه نمونده ، صبری نمونده ، به قول آریانفر؛ من مجبور بودم چون راهی نبود که بخوام ازش برم . یه راه نبود و یه چاه ، دوتا چاه بود.
از ما که گذشت! به شما اگر رسید، به جای ما روزی هزار وعده دوستش داشته باشید.
برایِ تو چه بگویم!؟ بگویم زخمم آنقدر عمیق شده که میتوان در ان درختی کاشت!؟ بگویم غمگینم و مرگ کاری نمیکند!؟
کاش مردن فقط همون یکباری بود ک میذارنمون زیر خاک.
هدایت شده از هیچ²
مرامی یه دو نفر میدید هیچ؟
مفت بزرگ نشدیم ک اینقد راحت زیر پاتون کوچیکمون میکنید.
کاش وقتی غم میاد سراغتون یاد من نیوفتید(: