🌙⭐️#قصه_شب
یکی بود یکی نبود
توی یه جنگل بزرگ، با درختان بلند و سرسبز یه عالمه حیوون زندگی میکردن.
فصل بهار بود و بوی گل هاو علف های تازه که بارون شب قبل اونا رو شاداب تر کرده بود، حال هر حیوونی رو خوب میکرد.🌧🌈
توی جنگل ما یه خرسی زندگی میکرد به اسم خرسی. خرسی قصه ما هر وقت می دید حیوونی به کمک نیاز داره، بهش کمک میکرد.🐻
مثلا یه روز دید یه فیلی روی زمین کنار بوته گل سرخ🌹 نشسته و قیافه اش یه جوریه که انگار جایی از بدنش درد میکنه. 🐘خرسی رفت پیشش و گفت فیل جون سلام. چرا ناراحتی؟ جاییت درد میکنه؟
فیل گفت سلام خرسی جون. یه تیغ رفته توی پام و درد داره. اگه بلند شم و روی پام وایسم، دردم میگیره. اما نمیتونم کف پام رو ببینم و پیداش کنم.😔
خرسی لبخند زد و گفت من برات پیدا میکنم. رفت کنار فیل روی زمین نشسته و کف پای فیل را نگاه کرد و تونست خار کوچیک رو پیدا کنه و با یه کم فشار درش آورد.🐻
فیل قصه ما یه کم دردش اومد اما وقتی دید روی دوتا پاهاشو میتونه وایسه، کلی خوشحال شد و از خرسی تشکر کرد.🐘
به روز دیگه که داشت تو جنگل قدم میزد دید که یه سنجاب روی یه تیکه سنگ نشسته و داره گریه میکنه. 🐿خرسی رفت پیشش و گفت سلام سنجاب کوچولو. چرا ناراحتی؟
سنجاب قصه ما گفت سلام خرسی جون. من یه عالمه گردو و بادام جمع کرده بودم تو لونه ام. میخوام لونه ام رو عوض کنم. چون بارون دیشب یه قسمتی از لونه ام را خراب کرده. الان لونه جدید پیدا کردم اما نگرانم که تا من بخوام این گردو و بادام ها رو جا به جا کنم، لونه ام کلا خراب بشه و حالا نمیدونم با این همه گردو و بادام چه کار کنم.🐿😭
خرسی سنجاب را ناز کرد و گفت نگران نباش. من کمکت میکنم که همه گردو و بادام هات رو ببری لونه جدید.🐻
سنجاب خیلی خوشحال شد و از خرسی حسابی تشکر کرد.😊
یه روز که تولد خرسی بود، خرسی یه کم ناراحت بود. چون فکر میکرد کسی روز تولدش رو یادش نیست. همینجوری که تو لونه خودش نشسته بود، صدای در اومد.
وقتی رفت جلوی در دید که حیوون هایی که خرسی بهشون کمک کرده بود، با یه کیک بزرگ و خوشمزه و بادکنک های قرمز و زرد و آبی و سبز و شمع و هدیه اومدن جلوی در و همه با هم فریاد زدن
تولدت مبااااااااااارک🎊🎉🎈🎈🎈🎂
خرسی خیلیییییی خوشحال شد و همه را به لونه اش دعوت کرد.
خرسی شمع ها رو فوت کرد و هدیه ها رو باز کرد، کیک رو برید و همه با هم کیک خوشمزه را خوردن و کلی با بادکنک ها بازی کردن و بالا و پایین پریدن...😍
اون روز به همه حیوون ها خیلی خوش گذشت و بعد از اون همه حیوون ها به خرسی قصه ما می گفتن خرس مهربون...🐻😊
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
✅#بازی تقویت #هوش_ریاضی_منطقی
🧩 الگو سازی
🔻هدف : سنجش هوش سیال
🔻روش اجرا :
دوبرگ مقوا با رنگ های متفاوت تهیه کنید( مثلا یکی سبز و دیگری آبی ). از هر مقوا تعداد ۱۰ یا ۲۰ شکل هندسی ساده ی هم اندازه و شبیه هم تهیه کنید( مثلا ۲۰ دایره ی آبی و ۲۰ دایره ی سبز ) .
🔻دایره های رنگی را یکی در میان کنار هم و در راستای یک خط بچینید.مثلا اولین دایره سبز و دومین دایره آبی و دایره سوم دوباره سبز و دایره چهارم دوباره آبی باشد.
🔻به همین ترتیب شکلها را ادامه دهید تا حدود ۱۰ دایره کنار هم قرار گیرند. بقیه ی دایره ها را به کودک بدهید و به او بگویید به آنها نگاه کند و شبیه آنها را درست کند.باید توجه داشته باشید که از هیچ گونه راهنمایی و توضیحی نباید استفاده کنید.
👈مثلا نگویید یکی را سبزو یکی را آبی کند.کودک خودش باید بتواند تشخیص دهد.
در مرحله بعدی همین بازی را انجام دهید اما این بار دو دایره ی سبز و یک دایره ی آبی را پشت سرهم بگذارید و این کار را تا آخر ادامه دهید( به تعداد ۱۰ دایره کنار هم بگذارید)
ادامه دارد...
#هوش #هوش_ریاضی #هوش_ریاضی_منطقی
#بازی #آیی_کیو
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
تربیت 6 Mixdown 1.mp3
13.62M
#مشکلات_با_فرزندان
🎙استاد روح الله شریفینژاد
قسمت 6⃣
📌برچسب زنی
#تربیت_فرزند
#رشد_فردی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🖤حضرت امام در خصوص تربیت فرزندان معتقد بودند:
🌿«با بچه ها روراست باشید تا آنها هم روراست باشند. الگوی بچه پدر و مادر هستند. اگر با بچه درست رفتار کنید بچه ها درست بار می آیند. هر حرفی را که به بچه ها زدید به آن عمل کنید».
#امام_خمینی
#قیام_پانزدهم_خرداد
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
❗️❗️والدین دلسوز و مهربان
❓❓آیا میدانید...🧐
#آیا_میدانید
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀اجازه بدهید حسّ کنجکاوی کودکان با خراب کردن اسباببازی هایشان، پاسخ داده شود تا آرام آرام، جذّابیت این کار برای آنها از بین برود.
برخی معتقدند باید مراقبت از وسایل شخصی را از همان ابتدا به فرزند یاد داد؛ امّا این دسته از دو نکته غافلاند که:
🔸اوّلاً کودک، بویژه در سنین دو یا سه سالگی و پایینتر از آن، مراقبت از اشیای شخصی را در سالم نگهداشتن آنها نمیداند. او دوست دارد از وسایلش استفاده کند و خراب کردن اسباببازی را هم نوعی استفاده از آن میداند.
🔹ثانیاً کودکان هر اندازه به هفت سالگی نزدیکتر میشوند، حسّ مراقبت از وسایل در درونشان قویتر میشود
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 موضوع : بهترین بازی ها برای فرزند
"استاد تراشیون"
#تربیت_فرزند
#بازی
#کلیپ
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی دو نفره هیجان انگیز😍
#بازی
#بازی_ساختنی
#تقویت_هوش_بین_فردی
#تقویت_هوش_جنبشی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
💕به نام خدای قصه های قشنگ 💕
یکی بود یکی نبود، غیر ازخدا هیچ کَس نبود😊
یه جنگل داریم مثل تمام جنگلای دنیا قشنگ و پر از درخت.🌲🌳🌳🌴🌲🌳🌲
حیوونهای زیادی توی جنگل ما زندگی می کنن، که اسم یکی از اونها تانا است.
تانا یه گنجشکِ خیلی قشنگیه به طوریکه هر حیوونی اونو می بینه ازش تعریف می کنه و به به و چه چه راه میاندازه.🐤
قصّه از اون جا شروع شد که...
تانا یه گل سر خیلی قشنگ داشت وهر روز که از خواب بلند می شد اونو به سرش می زد و این طرف و اون طرف جنگل پرواز می کرد.
گل سر تانا سفید بود و یه نگین طلایی روش داشت.
همه ی حیوونهای جنگل تانا رو به خاطر زیباییش تحسین می کردن.
یه روز صبح تانا وقتی از خواب بیدار شد با تعجب دید که گل سر،سر جاش نیست همه جای اتاقش رو گشت ولی پیدا نشد که نشد…😔
تانا با ناراحتی به پیش مادرش رفت.مادر در حال آماده کردن صبحانه بود.تانا به مادرش گفت:مادر جون ،گل سر منو ندیدی؟
مادر گفت؟سلامت کو عزیزم؟
تانا خیلی ناراحت بود با این حال از مادر عذر خواهی کرد و گفت:مامان جون سلام من خیلی ناراحتم چون گل سرم نیست.
مامان باتعجب گفت یعنی گمش کردی؟😳
تانا با ناراحتی سرش رو تکون داد.😔
مادر با مهربونی دخترش رو بغل کرد وگفت:برو توی جنگل و از دوستات بپرس شاید اونا دیده باشن من مطمئنم که حتماً پیداش می کنی.
تانا به سمت جنگل پرواز کرد. اول از همه پیش سنجاب، یکی از دوستاش که همیشه با هم بازی می کردن، رفت.🐿
اسم سنجاب نانی بود.نانی وقتی تانارو دید فکر کرد که مثل همیشه اومده تا با هم بازی کنن ولی تانا خیلی ناراحت بود.
وقتی نانی رو دید بدون معطلی سلام کرد و گفت:نانی تو گل سر منو ندیدی؟
نانی با تعجب گفت:مگه گمش کردی؟
تانا با ناراحتی گفت:با خودم حدس زدم شاید دیروز که این جا بازی می کردیم گمش کرده باشم.😔
نانی گفت من این جا ندیدیمش ولی اگه پیداش کردم بهت خبر میدم.
تانا از نانی تشکر کردو دوباره شروع به پرواز کرد.یاد دوست دیگه اش خرگوش افتاد .اسم خرگوش پِتی بود.🐇
پتی مشغول تمیز کردن دورو بر خونه اش بود تا چشمش به تانا افتاد دست از کار کشیدو به سمت اون رفت.
تانا به دوستش سلام کرد و بدون معطلی پرسید؟
پتی تو وقتی داشتی این جا رو تمیز می کردی گل سر منو ندیدی؟
پتی گفت: همون که رنگش سفیدِ و خیلی برق میزنه؟
تانا گفت:آره درسته همونه، دیروز گمش کردم.
پتی با ناراحتی گفت:چه حیف شد خیلی قشنگ بود.😢
خلاصه تانا گشت و گشت ولی خبری از گل سر نبود.
جغد دانا تانا رو دید و دلیل ناراحتیش رو پرسید.🦉
تانا هم خیلی مفصل همه چیز رو برای اون تعریف کرد.
جغد دانا لبخندی زد و گفت:من فکر کنم که بدونم گل سر براق تو کجا باید باشه.😊
تانا خندید و باخوشحالی پرسید:واقعا میگی جغد دانا؟ کجاست؟ بیا بریم هر چه زودتر پیداش کنیم.
جغد دانا لبخندی زد و گفت: پس پرواز کن و دنبال من بیا.🦉
دوتایی پرواز کردن و رفتن هر چی جلوتر رفتن تانا دید که دارن به مغازه ی کلاغ پر سیاه نزدیک میشن.🐧
تانا با تعجب پرسید:برای چی ما اومدیم این جا؟
جغد دانا گفت: وقتی بهم گفتی گل سرت برق میزنه فهمیدم که گل سرت باید پیش کلاغ پر سیاه باشه چون کلاغ فقط چیزای براق و دوست داره و همیشه تو جنگل می گرده و این وسائل رو جمع می کنه.👌
وارد مغازه ی پرسیاه شدن و دیدین که پرسیاه داره مغازشو تمیز می کنه.
هر دو به پرسیاه سلام کردن.🐤🦉
پرسیاه گفت: سلام خیلی خوش اومدین اگه از چیزی خوشتون اومده بگید براتون بیارم.
جغد دانا لبخندی زد و گفت: پرسیاه جان تانا گل سرش رو گم کرده، می خواستم ببینم تو وقتی صبح داشتی توی جنگل چرخ میزدی، پیداش نکردی؟
پر سیاه خودش رو کمی تکون داد و ابروهاشو تو هم کشید و گفت:این گل سر چه شکلی بود؟🧐
تانا گفت:یه گل سر سفید بود که روش یه نگین براق داشت.
پر سیاه گفت :پس اون گل سر قشنگ مال تو بود؟
من اونو پایین درخت توت پیدا کردم.
تاناخیلی خوشحال شد و گفت: آره خودشه بالای درخت توت خونه ی ماست.😊
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#کوتاه_و_ساده_برای_والدین
#نکته_شصت_و_هشت
✍🏻منصف باشید، تا فرزندتان عدالت را بیاموزد.
📚هاله گنجوی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀 اصل پرهیز از افراط و تفریط
🔺برخی از والدین این توصیه را که با فرزندانمان باید دوست باشیم را بهدرستی دریافت نکردهاند و دچار سوءتعبیر شدهاند؛
🔻آنها فکر میکنند برای دوست شدن با نوجوان باید با او همصدا و همرنگ شد و هرچه او خواست، آنها هم باید بخواهند،
✅درحالیکه این شیوهی دوست شدن درست نیست؛ باید نوجوان را با اصول و ارزشها و هنجارها آشنا کرد.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀 رفتار والدین با نوجوان
⛔️نوجوانان احساس می کنند عشق والدین به آنان مشروط است (اگر مطابق خواسته های آنان عمل کنم مرا دوست دارند).
✅ این حس آسیب زننده است و نوجوان را دچار سرخوردگی و مقاومت بیشتر می کند.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀موضوع : مُدگرايي و آسيب هاي اجتماعي
📍قسمت اول
🎙"استاد تراشیون"
#تربیت_فرزند
#نوجوان
#کلیپ
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
پیامر اکرم -صلی الله علیه و آله- میفرمایند:
🌹خداوند به پدر و مادر پاداش فراوانی عنایت میکند.
آنان با شگفتی می پرسند:
پروردگارا،این همه بزرگواری درباره ما برای چیست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نیست.
〽️در جوابشان گفته می شود:
این همه نعمت و عنایت ،پاداش شماست که به فرزند خود قرآن آموختید و او را به دین اسلام بصیر و بینا گرداندید.
#حدیث
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝