eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
22.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
50 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید بچه ها😍😍 خیلی جذذذذابه🤩🤩 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین یه لبخند به کل دنیا می ارزه😊 حالا بماند که این بازی چقدر مفیده👌 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 راز اثرگذاری بر نوجوان ✅تکنیک ارتباط صحیح با فرزند نوجوانمان ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌀«خود رای» شدن نوجوانان نتیجه رفتارهای متضاد والدین ♦️در بعضی خانواده ها، والدین در تربیت نوجوان شان یک صدا نیستند. یعنی رفتار پدر و مادر با نوجوان شان شبیه هم نیست. در این خانواده ها نوجوان راه خودش را می رود و پدر و مادر هم به فکر مشکلات خودشان هستند. ♦️در این حالت والدین و فرزندان فقط یک «هم خانه بودن» را در کنار یکدیگر تجربه می کنند. ♦️در این خانواده ها به جای این که والدین در رفتار با نوجوان شان وحدت رویه داشته باشند، خود نوجوان موضوع اختلاف می شود. مثلا مادر می گوید فرزندش اصلا این کار را انجام ندهد و پدر نه تنها مخالفتی نمی کند بلکه آن کار را تایید هم میکند و نوجوان هم کاری را که دوست دارد، انجام می دهد. ♦️این موارد دست به دست هم می دهد تا نوجوان احساس آرامش نکند و به دوستان نامناسب پناه ببرد. اگر در یک خانواده بین اعضای خانواده، احترام متقابل برقرار باشد، نوجوان کمترین خطر را احساس می کند و در نتیجه رفتارهای پر خطر او هم به کمترین میزان ممکن کاهش می یابد. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌀‍ رفتار والدین با نوجوان ⛔️نوجوانان احساس می کنند عشق والدین به آنان مشروط است (اگر مطابق خواسته های آنان عمل کنم مرا دوست دارند). ✅ این حس آسیب زننده است و نوجوان را دچار سرخوردگی و مقاومت بیشتر می کند. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐به نام خدای قصه‌های قشنگ💐 یکی بود، یکی نبود. در یک حوض پر از آب، ماهی کوچکی زندگی می‌کرد.🐠 حوض در حیاط خانه‌ای بود که هیچ کس در آن خانه زندگی نمی‌کرد. ماهی کوچولو خیلی تنها و گرسنه بود. کسی نبود که برایش غذا بریزد.😔 یک شب، وقتی که ماه به حوض نگاه کرد، ماهی را دید که بازی نمی‌کند و شاد نیست.🌛 ماه پرسید: چرا بازی نمی‌کنی؟ ماهی گفت: همه مرا فراموش کرده‌اند و من تنها و گرسنه مانده ام. ماه گفت: خدا هرگز کسی را فراموش نمی‌کند. تو تنها نیستی. او همیشه به تو نگاه می‌کند. خوشحال باش و خدا را خوشحال کن. فردای آن روز کلاغی به کنار حوض آمد. تکه نان خشک بزرگی را به منقار گرفته بود.🐧 کلاغ تکه نان را در آب فرو کرد تا نان خشک، نرم شود. کمی از نان خیس شد و افتاد توی آب. ماهی کوچولو با خوشحالی به طرف آن رفت و نان خیس شده را با لذت خورد. نان خیلی خوشمزه بود و ماهی حسابی سیر شد. کلاغ هم بقیه نان را خورد و رفت. از آن روز به بعد، کلاغ، هر روز با تکه‌ای نان خشک به کنار حوض می‌آمد و آن را در آب حوض خیس می‌کرد. ماهی سهم خود را می‌خورد و کلاغ هم سهم خود را.🐧🐠 ماه به ماهی نگاه می‌کرد، می‌دانست که خدا به او نگاه می‌کند. ماهی تنها نبود، همان طور که کلاغ تنها نبود. خدا همیشه با آن‌ها بود.😊 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
✍🏻باایمان باشید، تا فرزندتان خدا را بشناسد. 📚هاله گنجوی ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا