🌃 شب بود، مَهدای کلاس اولی مشغول نوشتن تکالیفش بود. بابا وارد اتاق شد، نگاهی به دفترش انداخت و گفت: — چرا تا الان مشق‌هاتو تموم نکردی؟چرا این کلمه رو بدخط نوشتی؟ مَهدا با کلافگی پاک کنش را برداشت و شروع کرد به پاک کردن. چند ثانیه بعد، مامان در حالی که به بابا چشم غره‌ای می‌رفت وارد اتاق شد و گفت: — دختر گلم خیلی هم عالی پیش رفتی، اشکالی نداره، هر وقت خسته شدی استراحت کن، اون پاک کن رو هم بذار کنار. مگه معلم نگفته استفاده از پاک کن ممنوعه؟ مَهدا سردرگم شد. بالاخره چه کار باید می‌کرد؟ تندتر کار کند یا آرام‌تر؟ چجوری بنویسد؟

میدونستین پدر و مادر با فرستادن چنین پیامای متناقضی بچه‌ها رو در انتخاب مسیر درست دچار مشکل می‌کنن؟😔 این سردرگمی روی اعتمادبه‌نفس، رفتارها و حتی آینده اونها تأثیر می‌ذاره. چطور میشه انتظار داشت بچه در چنین فضایی احساس ثبات و امنیت داشته باشه؟😣

عزیزان دل، کارگاه روز چهارشنبه دقیقا در مورد همین چالش هستش☺️ پس سعی کنین اصلا و تحت هیچ شرایطی اونو از دست ندین که قراره نکات مهمی رو بهتون بگیم😎

کارگاه رایگان «هماهنگی والدین در تربیت» 🧕🏻مدرّس: مرضیه خدابنده‌لو (روانشناس و کوچ توسعه فردی) 🗓زمان برگزاری: چهارشنبه ۲۸ آذر | ساعت ۱۶ 🌱 محل برگزاری: آنلاین در اسکای روم جهت ثبت‌نام در این کارگاه رایگان کلمه «کارگاه» را برای ادمین جان بفرستید.👇 🆔 @kidiyo_admin

⚜مجموعه قصه‌های:#مدافعان_حرم⚜ ♦️قسمت اول♦️ 💙شهید مجید قربان‌خانی💙 👌مخصوص کودکان 5 تا 12 سال👦🏻👧🏻 📌بچه های ایرانی🇮🇷 اینجا میتونید قصه‌ی زندگی بقیه‌ی #قهرمان_های_شهید را هم بشنوید.

. ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⚜قصه های: #مدافعان_حرم⚜ 🔹قسمت اول🔹 ❤️شهید مجید قربان‌خانی❤️ (تحول مجید آقا و رفتن به سوریه) 🔴 مجید به هوش که اومد با گریه گفت: مگه من مرده باشم کسی بخواد برای دومین مرتبه حضرت زینب(س) رو اسیر کنه😭😭😭 🔹قصه قهرمان ها🔸 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن امروز به نیابت از شهید سیدجعفر سیدصالحی به امام حسین علیه‌السلام سلام می‌کنیم و ثواب مادرانه‌های امروزمان را به این شهید عزیز هدیه می‌کنیم. #دوپینگ_مادرانه ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

سلااااااممم از آخرین سه‌شنبه‌ی سرد پاییز جان که هوا شبیه چله‌ی زمستونه 🥶🥶🥶 خوبین؟ اینم از راهکارای یه مامانی که قراره پسر کلاس اولیش، به صورت مجازی نشانه‌ی جدید یاد بگیره و برای سرگرمی پسر کوچیکه، رو آورده به چسب و کاغذ و حبوبات😅 انصافا بعد از هر کلاس مجازی، من به علت سرو کله زدن با اولی برای کلاس و با دومی برای سرگرم شدن، شبیه یه سرباز جنگی، خسته و داغانم😵‍💫🥴

حالا فکر کن وسط این همه خستگی و شلوغی، یه دفعه بابا جان بگن: چرا چسب دست بچه است؟😠 اگه لباساس کثیف بشه چی؟😒 نریزه روی فرش؟😱 لوبیاها اسراف نمیشه؟🧐 و...😤 بله، می‌خوام بگم توی مسایل مربوط به بچه‌ها، هر جایی که مامان و بابا با هم هماهنگ بودن، یا حداقل ناهماهنگی رو جلوی بچه نشون ندادن، تونستن موفق‌تر باشن.