فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 بازی برای تقویت هماهنگی چشم و دست
رنگ آمیزی با دو دست، انواع خطوط و.... با اجرای این بازی آموزش داده می شود.
✅مناسب برای کودکان ۶ تا ۱۲ سال
#بازی
#بازی_ساختنی
#تقویت_دو_نیمکره_مغز
#تقویت_هوش_میان_فردی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀 اگر قرار است جیغ نزنم، داد نزنم، کتک نزنم، و… پس چکار کنم؟!
💠 انتظارات خود را تعدیل دهید. شادی کودکانه آن ها را فدای نظم و انضباط نکنید. بگذارید کودک درونتان با دیدن آن ها دوباره کودکی کند. در آخر سوال کنید «خب حالا چطور خونه رو به شکل اول برگردونیم؟
💠به فرزندتان یاد دهید از اشتباهاتش بیاموزد نه آن که به اشتباهاتش بیاویزد، اگر به خاطر هر اشتباه او داد بزنید تهدید کنید یا تنبیه کنید فرزندتان بخشندگی و مهربانی با خود و افراد زندگیش را نمی آموزد. گاهی اجازه دهید اشتباهات بی خطر کند و بعد بدون منت به او بیاموزید چگونه جبران کند.
#تربیت_کودک
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
آموزش مسئوليت به كودك:
آموزش مسئوليت به كودك از حدود يك سالگى ميتواند شروع شود. زمانى كه به كودك اجازه ميدهيد با دست غذا را برداشته و راه دهانش را پيدا كند و با ماليدن عذا به دهان و دستش غذا بخورد. يا به او اجازه دهيد جورابش را پايش دربياورد.
مسئوليت دادن به كودك بايد همراه با هيجان، شادي، تشويق كردن و مطابق با توانايى هاي كودك باشد.
بهتر است مادر اجازه دهد فرزندش كنارش در آشپزخانه باشد و كارهاي بسيار كوچك جالب مثل پوست كندن تخم مرغ بعد از دو سالگي، مخلوط كردن مواد كيك، يا چيدن قاشقها در جاي مخصوصش كمك كند.
ویا پدر در روزهاي تعطيل كنار فرزندش در آشپزخانه، اتاق يا حياط فعاليتهاي ساده و هيجانبخش داشته باشد مانند آب دادن گلها، كاشتن دانه گل، غذا يا كيك درست كردن.
كليد موفقيت در آرامش و تشويق والدين است.
اجازه دهيد فرزندتان اشتباهات بي خطر كند مثلا كفشهايش را اشتباه بپوشد. اگر به خاطر اشتباه فرزندتان، كندي او و دير شدن شما جلوي كارهاي او را بگيريد، كارها را شما انجام دهيد، يا مرتبا او را تصحيح كنيد موفق نخواهيد بود.
هورا كشيدن، تشكر كردن، و لبخند زدن در حاليكه با محبت او را نوازش ميكنيد بهترين تشويق براي فرزندتان خواهد بود. با روش درست شما و تشويق فرزندتان از سه سالگى ميتوانيد شاهد استقلال فرزندتان در انجام كارهاي شخصى اش باشيد.
مسئولیت دادن به کودک باعث افزایش اعتماد به نفس او درآینده خواهدشد🌺
#تربیت_کودک
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#قصه_شب 😴😴😴👶🧒👧👼
یکی بود و یکی نبود
توی یه جنگل سرسبز و قشنگ که کلی درخت بلند و کوتاه و سبز داشت، یه گربه با پدر و مادرش زندگی می کردن. اسم گربه ما پیشی ملوس بود.🐱
اونا تازه به این جنگل اومده بودن و پیشی ملوس هنوز با حیوونی دوست نشده بود.
یه روز صبح پیشی ملوس، بعد از خوردن صبحونه ازمامانش اجازه گرفت که بره تو جنگل و با حیوونای جنگل آشنا بشه و باهاشون بازی کنه.
اولین حیوونی که دید یه موش بود.🐭
رفت پیشش و گفت: سلام موش کوچولو، من تازه اومدم به این جنگل و اسمم پیشی ملوسه، می یای با من بازی کنی؟
موش کوچولو لبخند زد و گفت: سلام، خوش اومدی پیشی ملوس، اسم منم موش موشیه و بازی خیلی دوست دارم. چی بازی کنیم؟
پیشی ملوس یه دفعه موش موشی را قلقلک داد و بلند خندید و گفت: این بازی خوبیه. موش موشی که اصلا قلقلک را دوست نداشت، گفت نه پیشی ملوس. من این بازی را دوست ندارم. 😒
پیشی ملوس بدون توجه به حرف موش موشی دوباره اونو قلقلک داد و بلند خندید.
موش موشی که ناراحت شده بود، گفت: من دیگه باهات بازی نمیکنم.🤨
پیشی ملوس که هنوز داشت می خندید گفت: میرم با یه حیون دیگه بازی میکنم و از پیش موش موشی رفت.
همین طور که میرفت، یه سنجاب دید.🐿
رفت پیشش و گفت: سلام سنجاب کوچولو، من تازه اومدم به این جنگل و اسمم پیشی ملوسه، می یای با من بازی کنی؟
سنجاب کوچولو لبخند زد و گفت: سلام، خوش اومدی پیشی ملوس، اسم منم دم سفیده و بازی خیلی دوست دارم. چی بازی کنیم؟😊
پیشی ملوس یه دفعه دم دمسفید را کشید و بلند خندید و گفت: چقدر دمت نرمه. این بازی خوبیه و من دوسش دارم.
دم سفید که دردش گرفته بود، گفت: نه پیشی ملوس. من این بازی را دوست ندارم. 😒
پیشی ملوس بدون توجه به حرف دم سفید دوباره دمش رو کشید و بلند خندید.
دم سفید که هم دردش گرفته بود و هم ناراحت شده بود، گفت: من دیگه باهات بازی نمیکنم.🤨
پیشی ملوس که هنوز داشت می خندید گفت: میرم با یه حیون دیگه بازی میکنم و از پیش دم سفید رفت.
این دفعه سر راه یه فیل کوچولو رو دید. 🐘
رفت پیشش و گفت: سلام فیل کوچولو، من تازه اومدم به این جنگل و اسمم پیشی ملوسه، می یای با من بازی کنی؟
فیل کوچولو لبخند زد و گفت: سلام، خوش اومدی پیشی ملوس، اسم منم فیلیه و بازی خیلی دوست دارم. چی بازی کنیم؟😊
پیشی ملوس یه دفعه سوار خرطوم فیلی شد و بلند خندید و گفت: این بازی خوبیه. فیلی که دیگه نمی تونست جایی رو ببینه و این بازی را دوست نداشت، گفت نه پیشی ملوس. من این بازی را دوست ندارم. دارم اذیت میشم.
پیشی ملوس بدون توجه به حرف فیلی خرطوم فیلی را محکم گرفته بود و پایین نمی اومد و اون بالا بلندبلند می خندید.
فیلی که ناراحت شده بود، گفت: من دیگه باهات بازی نمیکنم.😒
پیشی ملوس که هنوز داشت می خندید از خرطوم فیلی پایین اومد و گفت: اشکال نداره، میرم با یه حیوون دیگه بازی میکنم و از پیش فیلی رفت.
یه میمون کوچولو را بالای درخت دید.🐵
رفت پایین درخت ایستاد و گفت: سلام میمون کوچولو، من تازه اومدم به این جنگل و اسمم پیشی ملوسه، می یای با من بازی کنی؟
میمون کوچولو که از بالای درخت همه چیز را دیده بود، گفت: سلام. نه من باهات بازی نمیکنم، حتما میخوای به جای بازی کردن دم منو بکشی و بلند بخندی. این بازی کردن نیست. هیچ حیوون دیگه ای هم دیگه باهات بازی نمیکنه.
پیشی ملوس ناراحت شد و بلند گفت: اشکال نداره، میرم خونمون و با اسباببازی هام بازی میکنم.
وقتی رسید خونه، در زد و مامانش در رو براش باز کرد و گفت: چه قدر کار خوبی کردی که زود برگشتی پیشی ملوس من، دوست من با پسرش میومیو اومدن خونمون. زود بیا تو تا با هم بازی کنین.
پیشی ملوس خوشحال شد و اومد تو و به مامان میومیو و خود میومیو سلام کرد و بعد رفت پیش میومیو. میومیو همون اول بازی چند بار دم پیشی ملوس رو کشید و خندید. پیشی ملوس دردش گرفت و بهش گفت: من این کارو دوست ندارم، دردم میگیره....
یه دفعه یاد چیزی افتاد، این جمله را امروز چندبار شنیده بود...
بله...فهمید ماجرا چیه.
سریع اومد پیش مامانش و گفت: مامان میشه برم بیرون؟ قول میدم زود برگردم.
مامان پیشی ملوس که متوجه شد قضیه جدیه، بهش اجازه داد و پیشی ملوس رفت سمت جنگل. دید همه حیوونا یه جا جمع شدن و دارن با هم بازی میکنن. رفت نزدیکتر و بلند گفت: سلام. من میدونم همتون از من ناراحتین و من اذیتتون کردم. من فهمیدم اشتباه کردم و الان پشیمونم. میشه منو ببخشین؟
حیوونا که دیدن پیشی ملوس واقعا پشیمونه بلند گفتن: بله پیشی ملوس. بخشیدیمت. حالا بیا با ما بازی کن.🐭🐿🐘🐵
پیشی ملوس خوشحال شد و گفت: الان باید برم، مهمون داریم. فردا صبح می یام و کلی با هم بازی می کنیم. ازشون خداحافظی کرد و رفت خونشون و برای میومیو هم توضیح داد که بازی کردن درست چه شکلیه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭.•╝
🧠#هوش_کودکان:
#هوش #هوش_بصری_فضایی (Visual-Spatial Intelligence)
🧩بازی نشون بده کجا بودی!
هدف:
تشخیص جهات و موقعیت، افزایش سرعت عمل، تقویت هوش منطقی ریاضی.
شرح فعالیت:
👈«نشون بده کجا بودی!» یک بازی جالب دیگر برای تقویت هوش تجسمی فضایی است. فردی گرداننده بازی میشود. گرداننده بازی، در مرکز فضای بازی میایستد. تعداد مساوی کودک، در چهار طرف گرداننده می ایستند
(روبرو، پشت، سمت راست و سمت چپ).
بازی شروع میگردد.
گرداننده بازی، میچرخد و رو به یک سمت میایستد.
👈کودکان چهار طرف، باید موقعیت قبلی خود را نسبت به نحوه قرار گرفتن فعلی گرداننده بازی حفظ کنند.
یعنی آنان که روبرو بودهاند، بیایند روبروی او قرار گیرند. به همین ترتیب سایر نفرات، خود را در موقعیت قبلی نسبت به گرداننده قرار دهند.
👈بازی به دفعات تکرار می شود؛ یعنی اینکه بازی گردان مرتب میچرخد و جهت ایستادن خود را تغییر میدهد.
نکات:
به تدریج، به بازی سرعت داده میشود.
👈در نوبتهای اولیه بازی، بهتر است از فردی با تجربه به عنوان گرداننده بازی استفاده شود.
👈برای هر نوبت بازی، یکی از کودکان میتواند گرداننده بازی باشد.
👈بهتر است بازی با تعداد نفرات اندک در هر سمت شروع شود و به تدریج به تعداد افراد و کودکان در هر جهت افزوده شود.
👈موسیقی مناسب، به بازی هیجان میدهد.
👈در گروه های خردسال به جای چهار جهت، یک یا دو جهت میتواند در دستور کار قرار گیرد.
#هوش #هوش_تصویری_فضایی #هوش_فضایی #هوش_تصویری #آیی_کیو #هوش_بصری
✅کپی با ذکر منبع جایز است✅
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀برخی از مادران برای اینکه کار خودشونو راحت کنند، بابای بیچاره رو برای فرزندشان لولو می کنند تا ازش بترسه
اگه شب بابات بیاد.... 😡
پدر و مادر نباید منشاء ترس باشند.
پدر و مادر مظهر امنیت و اقتدار هستند.😊
"استاد سلطانی"
#تربیت_فرزند
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝