┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
امروز به نیابت از شهید
دکتر مسعود علیمحمدی
به امام حسین علیهالسلام سلام میکنیم و ثواب مادرانههای امروزمان را به این شهید عزیز هدیه میکنیم.
#دوپینگ_مادرانه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
سلاااامممم از پنجاهمین روز از پاییز هزار رنگ🍁🍂🍁🍁
اصلا چیه این پاییز...
همش با آدم خاطره بازی میکنه😇
یکی از دوست داشتنیترین خاطرات من از پاییز، وقتایی بود که بعد از ظهری بودم و وقتی از مدرسه میرسیدم خونه، همیشه یه قابلمه روی چراغ علاءالدین بود.
گاهی توش شلغم بود
گاهی لبو
و گاهی هم هویج
و من عاشق اون لحظهای بودم که اون بخارِ خوشبو به صورت یخ زدهام میخورد...😊
یه لحظههایی رو دیگه هیچ جوره نمیشه تجربه کرد.😔
مثل لحظهی کودکی هر بچه برای پدر و مادر...
یادمه یه بار وقتی هنوز محمدحسین به دنیا نیومده بود، با علیرضا و یه توپ رفته بودیم پارک
عاشق این بود که یه توپ رو به قول فوتبالیستها بکاره روی زمین، بره عقب و بعد با شتاب بیاد و توپ رو محکم شوت کنه⚽️
یه بار قبل از شوت کردنِ علیرضا، یه پسر بچه با سرعت اومد و توپ رو شوت کرد.
علیرضا بعد از اینکه از بُهت دراومد، با شدت شروع به گریه کرد.
هر چی بهش میگفتم اشکال نداره، بیا دوباره شوت کن و... فایدهای نداشت و گریهش آروم نشد.
بالاخره با وعده خوراکی و تاب بازی ساکت شد و برگشتیم خونه.😮💨
این ماجرا تقریبا فراموشم شده بود تا چند وقت قبل که شبیه این اتفاق برای محمدحسین افتاد.
اما اینبار من مامان پروین چهار پنج سال قبل نبودم و مجهز بودم به سلاح آگاهی...
پس بهش نگفتم: گریه نکن
نگفتم: عیبی نداره
نگفتم: دوستت بود
در حالی که بغلش کرده بودم، فقط گفتم: حق داری مامان جان ناراحت باشی، منم جای شما بودم ناراحت میشدم.
بهتر بود اون پسر بچه ازت اجازه بگیره و بعد به توپت شوت بزنه😊
و خیلی زودتر از اون چیزی که باید گریهاش تموم شد و قطعا حالش خوب بود از درک شدن😊
شبیه این ماجرا با چالشهای متفاوت برای هممون اتفاق افتاده و اتفاق میافته...
اما اون چیزی که مثل یه آچار فرانسه همه جا میتونه به کمکمون بیاد، فهمیدن زبون کودکه
و خبر عاااالی اینکه قراره توی کارگاهی که امروز جلسهی دومشه، ارتباط با کودک یا همین زبان کودک رو یاد بگیریم...
اگه دلیل رفتارای کوچولوت رو نمیدونی، یادت نره بری پیوی ادمین جان😉
شناسه ادمین:
@kidiyo_admin
✍مامانِ اسفند ماهی😉
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
اگر به دنبال پرورش کودکی هوشمند و خلاق هستید این کارگاه برای شماست: 🟣 کارگاه ارتباط موثر با
دوستان گلم کمتر از یک ساعت دیگه به شروع جلسه دوم از کارگاه «ارتباط موثر با کودک» باقی مونده
اگه هنوز ثبت نام نکردی، دست بجنبون که وقت کمه😊
@kidiyo_admin
انتخابات ریاست جمهوری.mp3
13.28M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟣 خاطره هایی شنیدنی از زبان آقای ظهریبان در مورد شهید رئیسی
🟡 رقبای آقای رئیسی برای اینکه ایشون رأی نیاره، تهمت میزدن و میگفتن: اون آدم های بی گناه رو کشته😱😱😱
#شهید_جمهور_رئیسی
#قسمت_نهم
🔹قصه قهرمان ها🔸
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
امروز به نیابت از شهید
سید احمد پلارک
به امام حسین علیهالسلام سلام میکنیم و ثواب مادرانههای امروزمان را به این شهید عزیز هدیه میکنیم.
#دوپینگ_مادرانه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
سلام سلام سلام
خوبین؟
چه خبر از روزگار؟
راستی شماها بلدین یه کاری کنین که بهتون خوش بگذره؟
به قول استاد خدابندهلوی عزیز توی کارگاه دیروز، بلدین غم رو تبدیل به رنج نکنین؟
ایشون دیروز توی جلسهی دوم کارگاه «ارتباط موثر» گفتن: بی پولی غم هست، اما یه مامان باید بلد باشه غمِ بی پولی تبدیل نشه به رنجِ بیپولی...
یادمه وقتی بچه بودم و بی دلیل شروع به گریه می کردم، مامانم میرفت پشت پنجره و حیاط رو نگاه میکرد و هر دفعه یه چیزی تعریف میکرد...
یه بار میگفت: این گربه روی دیوار، میخواد غذا ببره برای بچههاش، من دیدم سه تا بچه داره، ببین چه جوری داره اینجا رو نگاه میکنه، حتما فکر کرده اینجا غذاست و ...
و منی که گریه یادم رفته بود، با کنجکاوی میرفتم کنارش و مامانم هنرمندانه همینجوری صحبتاش رو ادامه میداد...😅
یا یه بار میگفت اون گنجشک روی درخت...
اون هواپیمای توی آسمون...
و مامان من مثل همهی مامانای نسل من، با توجه به فطرتش مادری میکرد و هدایت ذهنی رو بدون یاد گرفتن از کلاس یا مشاور یا کارگاهی، انجام می داد😊
گفتم هدایت ذهنی
تا حالا توی صحبتامون و پاسخ به سوالات مخاطبین عزیز، خیلی خیلی از واژهی هدایت ذهنی استفاده کردم
امروز میخوام با هم راجع به همین موضوع صحبت کنیم.😊
دیروز پسر کوچولوم برای خواب بعد از ظهر مقاومت میکرد، در صورتی که میدونستم به خاطر مصرف داروهای سرماخوردگی خوابآلود هست، بهش گفتم میدونی وقتی خیلی کوچولو بودی و خوابت میاومد چی می گفتی؟ (میدونم عاشق اینه که بدونه وقتی کوچکتر بود یا به قول خودش نینی بود، چه کار میکرد😅)
با هیجان گفت: نه، چه کار؟
با ادا و اصولی که هر مامانی به خوبی بلده، بهش گفتم: اینجوری میشستی روی زمین و با دستای کوچولوت اینجوری چشمات رو می مالیدی و میگفتی: ماما پا لالا😂
غش غش خندید و گفت: یعنی چی؟
گفتم: یعنی مامان من خوابم مییاد، بیا منو بذار روی پاهات تا بخوابم 😅
و در حین ردوبدل شدن این جملات، پسر کوچولوم رو برای خواب آماده کردم و این خاطره رو چندین بار براش به مدلهای مختلف تعریف کردم تا خوابش برد😮💨
حتما شما هم توی مادری هاتون چندین بار از این روش استفاده کردین، اینجا برام تعریف کنین👇
https://harfeto.timefriend.net/17313015361433
اگه چند تا مورد خوب تعریف کنین، می یام و اصل مطلب رو بهتون میگم😉
تا بعد🙋♀
✍مامانِ اسفند ماهی😉
#هدایت_ذهنی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
رئیس قوهقضائیه.mp3
9.78M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟣 ماجرای قبول کردن مسئولیت قوه قضائیه⚖ توسط آقای رئیسی
🟡 آقای رئیسی اون روزی که میخواست از آستان قدس برود به تولیت بعدی آقای مروی گفت: اگر میشود یک قبر برای من در حرم در نظر بگیرید
#شهید_جمهور_رئیسی
#قسمت_دهم
🔹قصه قهرمان ها🔸
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
امروز به نیابت از شهید
دکتر مجید شهریاری
به امام حسین علیهالسلام سلام میکنیم و ثواب مادرانههای امروزمان را به این شهید عزیز هدیه میکنیم.
#دوپینگ_مادرانه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
سلاااامممم از سهشنبه سرد آبان ماهی
الهی که دلهاتون گرمِ گرم باشه...
من همیشه عاشق خونه های قدیمی بوده و هستم😊
انقدر دلم میخواد از همچین دری وارد یه خونه قشنگ قدیمی بشم، توی حیاط باصفا و پر درختش قدم بزنم، به اتاقها سر بزنم و ...
کلا به نظرم زندگی توی اون خونهها، حتی اگه خالی باشه، یه جور قشنگ جریان داره😍
چه میکنین با هدایت ذهنی؟
قبول دارین یه راهحل دم دستی و ساده است برای وقتی که این وروجکهای دوست داشتنی، هیچ مدله از موضع خودشون کوتاه نمییاند؟
تنها ابزار این راه حل کاربردی، کمی خلاقیت و کمی داستان سرایی هست و تامام😅
یه بار آخر شب یکی از روزهایی که علیرضا رو تازه از پوشک گرفته بودم و هیچ رقمه حاضر نمیشد بره سرویس بهداشتی، شروع کردم براش از بچگیهام حرف زدن و خونه قدیمیمون که سرویسش بیرون ساختمون و توی حیاط بود.
انقدر براش جالب بود که اصلا متوجه نشد چه جوری کارش رو انجام داد و اومدیم بیرون😉😅
و تعریف خاطراتی از بچگیهای خودم که بچهها به اسم پروین کوچولو میشناسن، در مورد هر دو تا پسرم جواب داده و همچنان جواب میده...
و نقش مامانم توی این تعریفها بسیار پررنگ میکنم و نکاتی رو که خودم میخوام به بچهها بگم، از زبون مامانم به پروین کوچولو میگم.
و هزار راه حل دیگه که به تعداد هر مامان خلاقی، چندین راه حل وجود داره😎
پس هدایت ذهنی، یعنی با توانمندی، ذهن کودکت رو ببری سمت یه ماجرای واقعی و جالب، تا کودکت رو از چالش با ماجرای اصلی نجات بدی😊
و این راهکار به نظر من از بچه یک ساله جواب میده تا ۹۹ ساله 😉
بانوی خلاق، بیا اینجا و از هدایت ذهنی های خودت برام بگو، قول میدم عالیهاش رو همینجا ارسال کنم😉
پس دست به کار شو👇
https://harfeto.timefriend.net/17313015361433
✍مامانِ اسفند ماهی😉
#هدایت_ذهنی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
مبارزه با فساد.mp3
11.21M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟣 ماجرای مبارزه شبانه روزی سید ابراهیم رئیسی با فساد مسئولین
🟡 وقتی آقای رئیسی شبانه روزی کار میکرد یک عده که وظیفهشون بود کارخانه ها🏦 رو راه اندازی کنن به ایشون تیکه و کنایه مینداختن و میگفتن....
#شهید_جمهور_رئیسی
#قسمت_یازدهم
🔹قصه قهرمان ها🔸
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
امروز به نیابت از شهید
عبدالکریم حسینزاده
به امام حسین علیهالسلام سلام میکنیم و ثواب مادرانههای امروزمان را به این شهید عزیز هدیه میکنیم.
#دوپینگ_مادرانه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝