😊چالش قشنگترین لبخند😊
🌹لبخند دختر گلمون آوینا خانم اقطایی ۲ ساله از مشهد مقدس
برای شرکت تو این چالش کافیه وقتی گل دخترتون میخنده، یه عکس خوشگل ازش بگیرین و به همراه سن دسته گلتون، برامون بفرستین😊👇
@kidiyo_admin
‼️توجه: سن شرکت در چالش، از یک روزگی تا نه سالگی😉👶👧
#چالش_لبخند
#روز_دختر
#ولادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
😊چالش قشنگترین لبخند😊
🌹لبخند دختر گلمون زهرا خانم کاکلی کلاس سوم مشکات
برای شرکت تو این چالش کافیه وقتی گل دخترتون میخنده، یه عکس خوشگل ازش بگیرین و به همراه سن دسته گلتون، برامون بفرستین😊👇
@kidiyo_admin
‼️توجه: سن شرکت در چالش، از یک روزگی تا نه سالگی😉👶👧
#چالش_لبخند
#روز_دختر
#ولادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
😊چالش قشنگترین لبخند😊
🌹لبخند دختر گلمون رونیا خانم حسنی در شب تولد یکسالگی از زنجان
برای شرکت تو این چالش کافیه وقتی گل دخترتون میخنده، یه عکس خوشگل ازش بگیرین و به همراه سن دسته گلتون، برامون بفرستین😊👇
@kidiyo_admin
‼️توجه: سن شرکت در چالش، از یک روزگی تا نه سالگی😉👶👧
#چالش_لبخند
#روز_دختر
#ولادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
32.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 ارزش و منزلت دختران و زنان به ایمان و حجاب و عفاف،علم و اخلاق خوب و خدمت به جامعه است.
▫️امام جمعه گناباد
🌺روز دختر گرامی باد.
#کلیپ
#تربیت_کودک
#روز_دختر
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🍄به نام خدای قصه های قشنگ 🍄
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
زیر گنبود کبود، یه شیر کوچولو بود. شیر کوچولو خیلی خسته شده بود ولی هر کاری میکرد نمیتونست بخوابه.🦁
به خاطر همین رفت پیش دوستش فیل کوچولو و گفت:
ـ سلام فیل کوچولو.🐘
ـ سلام شیر کوچولو.🦁
ـ من خیلی خوابم میاد، الان هم وقت خوابه، ولی هر کاری میکنم نمیتونم بخوابم، میتونی بهم یاد بدی چه جوری باید بخوابم؟
ـ خب برا اینکه خوابت ببره، باید بری خونتون و سرت رو بذاری روی بالشِت تا خوابت ببره.
شیر کوچولو از دوستش تشکر کرد و بعد خداحافظی کرد و رفت خونشون تا سرش رو بذاره روی بالش و بخوابه.
رفت توی اتاقش و سرش رو گذاشت روی بالشتش، از این ور شد، از اون ور شد، ولی هر کاری کرد خوابش نبرد.
به خاطر همین از جاش بلند شد و رفت پیش دوستش زرافه کوچولو و بهش گفت:
ـ سلام زرافه کوچولو.🦒
ـ سلام شیر کوچولو.🦁
ـ من خیلی خوابم میاد، الان هم وقت خوابه، ولی هر کاری میکنم نمیتونم بخوابم، میتونی بهم یاد بدی چه جوری باید بخوابم؟
ـ وقتی میخوای بخوابی، سرت رو میذاری روی بالش تا خوابت ببره؟
ـ بله زرافه کوچولو، این کار رو کردم ولی خوابم نبرد.
ـ خب ببینم، وقتی سرت رو گذاشتی روی بالش، چشاتو بسته بودی؟
ـ نه.
ـ خب اگه میخوای خوابت ببره باید چشاتو ببندی تا خوابت ببره.
شیر کوچولو از دوستش تشکر کرد و بعد هم ازش خداحافظی کرد و رفت خونشون تا سرش رو بذاره روی بالش و چشاش رو ببنده تا خوابش ببره.
این کار رو کرد، ولی هر چی این ور شد و اون ور شد، خوابش نبرد.
از جاش بلند شد و رفت پیش دوستش خرسی کوچولو و گفت:
ـ سلام خرسی کوچولو.🐻
ـ سلام شیر کوچولو.🦁
ـ من خیلی خوابم میاد، الان هم وقت خوابه، ولی هر کاری میکنم نمیتونم بخوابم، میتونی بهم یاد بدی چه جوری باید بخوابم؟
ـ بله دوست خوبم، ببینم برا اینکه خوابت ببره، سرت رو گذاشتی روی بالش؟
ـ بله گذاشتم.
ـ خب چشات رو هم بستی؟
ـ بله بستم. ولی هر کاری کردم خوابم نبرد.
ـ خب بگو ببینم، وقتی چشات رو بستی به خواب فکر کردی؟
ـ نه، چه جوری باید به خواب فکر کنم؟
ـ این کار خیلی راحته، کافیه که به این فکر کنی که الان داره خوابت میبره و همه دوستات هم الان خوابیدند. اینطوری خیلی زودتر خوابت میبره.
شیر کوچولو از دوستش تشکر کرد و بعد هم خداحافظی کرد و رفت خونشون تا سرش رو بذاره روی بالش و چشاش رو ببنده و به خواب فکر کنه تا خوابش ببره.
این کار رو کرد، هی این ور شد و اون ور شد، ولی خوابش نبرد.
به خاطر همین از جاش پا شد و رفت پیش دوستش ببر کوچولو و بهش گفت:
ـ سلام ببر کوچولو.🐯
ـ سلام شیر کوچولو. چی شده، چرا اینقدر چشات قرمز شده؟🦁
ـ آخه من خیلی خوابم میاد، الان هم وقت خوابه، ولی هر کاری میکنم نمیتونم بخوابم، میتونی بهم یاد بدی چه جوری باید بخوابم؟
ـ بله، خب این کار، خیلی راحته. باید سرت رو بذاری روی بالش.
ـ من این کار رو کردم ولی خوابم نبرد.
ـ خب چشات رو بسته بودی؟
ـ بله بسته بودم.
ـ به خواب فکر کردی؟
ـ بله، فقط به خواب فکر کردم و هی این ور شدم و اون ور شدم، ولی خوابم نبرد.
ـ آهان! حالا فهمیدم چرا خوابت نمیبره، آخه وقتی میخوای بخوابی، باید سرت رو بذاری روی بالش و چشات رو ببندی و به خواب فکر کنی و از جات تکون نخوری، اینطوری خیلی زود خوابت میبره. اگر هم از مامانت خواهش کنی که برات یه قصه و یه لالایی خوشگل بخونه، خیلی زودتر خوابت میبره.
شیر کوچولو خیلی خوشحال شده بود، آخه فهمید مشکل کارش از کجا بود و چرا خوابش نمیبرد، آخه اون هی تکون میخورد و از جاش بلند میشد، به خاطر همین بود که خوابش نمیبرد. از دوستش خیلی تشکر کرد و بعد هم خداحافظی کرد و رفت خونشون و برا مامانش همه ماجرا رو تعریف کرد. بعد هم به مامانش گفت:
ـ مامان جونم! من دارم میرم توی اتاقم تا سرم رو بذارم روی بالشم و چشام رو ببندم و به خواب فکر کنم و تکون نخورم تا خوابم ببرم. میشه ازتون خواهش کنم که برام یه قصه و لالایی بخونی تا زودتر خوابم ببره؟
ـ بله! شیر کوچولوی ناز من! حتما این کار رو میکنم.
بعد هم شیر کوچولو رفت توی اتاقش، سرش رو گذاشت روی بالشش و چشاش رو بست و به خواب فکر کرد، به اینکه الان خوابش میبره، به اینکه الان دوستاش همه خوابن و سرشون رو گذاشتن روی بالششون و چشاشون رو هم بستند . شیر کوچولو تکون نخورد و از جاش بلند نشد و مامانش هم براش قصه شیرکوچولو رو تعریف کرد و بعد گفت:
لالا لالا گل…..
ادامه ماجرا میشه همون لالایی و یا زمزمههایی که بچهها بهشون عادت دارند تا باهاشون زودتر خوابشون ببره.
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
راحت و زود نقاشی یاد بگیر😍👇
👈در کانال کلاس نقاشی
🔸️نقاشیهای خلاقانه و زیبا
🔸️نقاشیهای ساده و راحت
اینجا مثل یه کلاس نقاشی رایگانه👇🎨
https://eitaa.com/joinchat/492568757Cd8ec259bbc
💚امام صادق(علیه السلام) :
💖رسول خدا فرمود: بر تعداد فرزندان بیافزایید تا در روز قیامت به فزونی شما بر امت ها تفاخر کنم.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
❗️❗️والدین دلسوز و مهربان
❓❓آیا میدانید...🧐
#آیا_میدانید
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#تربیت_کودک
کتک_زدن
كودكانی كه با تنبیه بزرگ شده اند كمتر درست و نادرست را از هم تشخیص می دهند، و در غیاب والدین خود بیشتر از سایر بچه ها رفتارهای نادرست و بی ادبانه انجام می دهند.
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝