💫امروز را با خواندن حدیثی از
🖤امام حسین علیه السلام
شروع میکنیم
#حدیث
#محرم_متفاوت
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫داستان روز ششم کربلا
حضرت قاسم (علیهالسلام)
#محرم_متفاوت
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
Yase-Hossein128.mp3
3.7M
🎶 یاس حسین علیهالسلام
#محرم_متفاوت
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀کودکان اغلب مرتکب رفتارهایی میشوند که توجهات زیادی را جلب میکند.
♦️اگر شما به کلمات بدی که بهکار میبرد، بخندید یا واکنش افراطی نشان بدهید، تقریبا تضمین کردهاید که باز هم آن کلمه را تکرار کند.
♦️بیتوجهی میتواند بهعنوان اولین قدم برخورد مقابلهای خوبی باشد؛ بهخصوص برای بچههای کمسالتر. اگر فحش تکرار شد، در عین اینکه توجه خاصی نشان نمیدهید، برایش توضیح دهید که این کلمهی خوبی نیست و دیگر نباید آن را تکرار کند.
#تربیت_فرزند
#پست_تربیتی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#محرم_متفاوت 🖤
💔احلی من العسل؛
♦️یکی بود، یکی نبود
زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
✍🏻قاسم و عبدالله، پسرهای امام حسن بودند؛
آنها از وقتی خیلی خیلی کوچک بودند، و همه ی کودکی شان، با امام حسین گذشت.
امام حسین پسرهای کوچک برادرش را خیلی دوست داشت و با آنها مثل بچه های خودش رفتار می کرد.
در دهانشان لقمه ی غذا میگذاشت؛ با آنها بازی می کرد، آنها را از کوچه پس کوچه های مدینه، به نخلستان های خرما میبرد. وقتی به زمین می افتادند، عمو دستشان را میگرفت و بلندشان میکرد و خاک لباسشان را میتکاند.
بغلشان می کرد و سر و صورتشان را میبوسید.
قاسم و عبدالله هم عاشق عمویشان بودند و کودکانه در کنار عمو روزها را شب میکردند و بزرگ میشدند.
از عمو ادب و اخلاق را یاد میگرفتند، دین را یاد میگرفتند، مردانگی را یاد می گرفتند؛
قاسم و عبدالله همیشه و همه جا همراه امام حسین بودند؛
در کربلا هم هر دو همراه عمو بودند.
قاسم از امام حسین پرسید:«عمو جان آیا من هم کنار شما به شهادت میرسم؟»
عمو از قاسم پرسید:«عزیز عمو، شهادت از نظر تو چگونه است؟»
قاسم جواب داد:«عمو جان شهادت در راه خدا برای من از عسل شیرینتر است.»
عمو لبخندی زد و قاسم را بغل کرد و بوسید.
روز عاشورا، قاسم پیش عمو رفت و اجازه گرفت تا به میدان برود.
اما امام اجازه ندادند.
چند بار این ماجرا تکرار شد.
بار آخر قاسم گفت:«عموجان، خواهش می کنم به من اجازه بدهید مثل همیشه همراهتان باشم.»
امام فرمود:«عزیز عمو، نمیتوانم! تو یادگار برادرم هستی. نمیخواهم تو به میدان بروی.»
قاسم عمو را بوسید و بازوبندش را به او نشان داد و گفت:«عمو جان، پدرم به من فرمودند که همیشه کنارتان باشم.» و آنقدر اصرار کرد تا بالاخره عمو راضی شد.
قاسم که هنوز پاهایش خوب به رکاب اسب نمیرسید، کنار عمو مردانه ایستاد و به شیرینی عسل، شهادت را چشید.
عبدالله هم دائم منتظر بود تا عمو او را صدا بزند.
او هم وقتی که وقتش شد، با همه ی کودکیش، پیش امام ماند تا از عموجانش دفاع کند.
عمو، عبدالله را در آغوش کشید و او را تا بهشت بدرقه کرد.
♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤
✅کپی با ذکر منبع بلامانع است.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
💫چگونگی آشنایی کودکان با معارف کربلا
📌قسمت ششم
🔹محرمی کردن فضای خانه
در این ایام محیط خانه را محرمی و عاشورایی کنیم و پرچم های مشکی امام حسین را درمنزل نصب کنیم. با توجه به این که برنامه های تلویزیونی کودک در این ایام فضایی آرامتر و محزونتر دارند و کوچه و محله هم نشانه های زیادی از حضور عزاداری مذهبی دارند، سعی کنید رنگ و بوی خانه را هم با این فضا هماهنگ کنید، بسیاری از خانوادهها در این روزها خودشان مراسم عزاداری برپا میکنند یا نذری میدهند، اما در خانههایی که چنین مراسمی برپا نیست والدین به خصوص مادر، بهتر است تغییراتی در فضای خانه ایجاد کند که نشاندهنده هم سویی با عزاداریها باشد. حتما قرار نیست با صدای بلندمداحی پخش کنید، با نصب پرچم های مشکی و خواندن قرآن و دعا می توانید فضای خانه را محرمی و حسینی کنید.
#تربیت_دینی
#محرم
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝