گلدون خوشگل و ساده😍 #کاردستی ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

#کتاب_صوتی 📔«ما با هم فرق داریم.» ✍🏻نویسندگان: تاد پار 📝مترجم: هایده کروبی 📚نشر: نردبان 🎙️راوی: سمیرا غفوری‌منش 🪧موضوع: عزتِ نفس 🖇️مناسب: گروه سنی «ب» 🍬تهیه شده در واحد صوتی: ❀مجموعه‌ی مادر و کودکِ کیدیو❀ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

🖇️ 🔹کتاب‌صوتی امشبو گوش دادین؟😊 فرزند عزیز شما چقدر با تفاوت‌ها آشناست؟ حتماً در مورد کتاب باهاش گفت‌وگو کنین و ازش راجع به تفاوت‌هایی که به نظرش می‌رسه حرف بزنین.☺️ 📎نظر خودتون و دلبندانتون، نقاشی بچه‌ها از قصه و هر چیزی که دلتون می‌خواد رو در رابطه با قصه‌ها و کتابها اینجا👈🏻 @kidiyo_admin برامون بفرستین.😊 بی‌صبرانه منتظر دریافت پیام‌های قشنگ‌تونم.😍 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن امروز به نیابت از شهید محمد حسین معز غلامی به امام حسین علیه‌السلام سلام می‌کنیم و ثواب مادرانه‌های امروزمان را به این شهید عزیز هدیه می‌کنیم. #دوپینگ_مادرانه ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝

سلاااامممم از یه مامان خسته و خواب‌آلود که دیشب رو تقریبا نخوابیده و بالای سر پسر تب دارش بیدار بوده😥

دو شبه شبکه آی فیلم، سریال مسافران رو گذاشته و من که خیلی این سریال رو دوست دارم، همراه با بچه‌ها این سریال رو دیدیم. دیشب وقتی شهاب دهنش رو باز کرد و از دهنش نور اومد بیرون، پسر کوچولوهای من به شدت ترسیدن... هر چی توضیح دادم همش فیلم و ساختگیه، نشد که نشد🥴 و این شد دلیل تب پسر کلاس اولی من...

گاهی چقدر چیزای به ظاهر ساده تو ذهن ما، برای بچه‌ها بزرگ و سخته...😔 دیشب دوباره عذاب وجدان که مامان بدی هستم و چرا اجازه دادم بچه‌ها این فیلم رو ببینن و حواسم نیست و ... داشت می اومد سراغم

اما یه لحظه مکث کردم یه ایست بهش دادم بعد خودمو بغل کردم و گفتم: خودم جان، تو اصلا فکرشم نمی‌کردی ممکنه بچه‌ها از این قسمت فیلم بترسن، پس تقصیر تو نیست قرار نیست همه چیزای دنیای بچه‌ها کنترلش تو دستای تو باشه... انقدر خودخوری نکن، همین که بالا سر پسرت بیداری، برات کافیه🤗 و بعد خودم جانم، آروم شد و فقط به راهکارهای قطع تب پسرش فکر کرد، بدون عذاب وجدان... لازمه با خودمون مهربونه باشیم😊 اگه تونستین برای زودتر بهتر شدن پسرم، یه حمد شفا بخونین لطفا🙏

از اول هفته به بچه ها قول داده بودم که پنجشنبه با دوستشون ببریمشون گردش دیشب که پسرم تب کرد، اولین چیزی که با گریه پرسید این بود: فردا کنسل شد؟ من چون خیلی از حالش مطمئن نبودم، قولی ندادم و گفتم فعلا زوده راجع بهش فکر کنیم. صبح دیدم بهتره و چون میدونستم علت تبش، بیماری جسمی نیست، کمی برنامه رو تغییر دادیم، اما لغو نکردیم. جای همتون خالی اومدیم حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام 😍 و بچه‌هایی که دارن ماشین بازی میکنن😅 بابت دعاها و پیام‌های احوالپرسی تک‌تکتون ممنونم😊