eitaa logo
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
214 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
63 فایل
'بسم‌الرب‌العشق' دلتنگی حد و مرز ندارد هر جایِ دنیا هم که باشی تو را به سمت خود میکشاند و زمینت میزند‌ و چه زمینی بهتر از مزار شُهدا...🫀🌿 -اینجا،کمی‌برای‌رفع‌دلتنگی‌ها(: کانال رو به دوستانتون معرفی کنین👀 کپی؟حلالت‌(:🤍 ارتباط با ادمین @nazerdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانی وارد سوپر مارکت شد ومشغول خرید بود که متوجه کسی شد که سایه به سایه تعقیبش میکنه رو برگرداند زن مسنی را دید که زل زده وی را نگاه می کرد جوان پرسید: مادر چیزی شده که مرا اینطور دنبال میکنی خانم با اشک گفت: تو شبیه پسر مرحومم هستی وقتی مرا مادر صدا زدی خاطرات پسرم را تجدید کردی جوان گفت: خانم این روزگار است و سنت حیات، یکی میره یکی میاد شما هم خودتو ناراحت نکن. زنه در حال رفتن بود که از جوان درخواست کرد دوباره وی را مادر صدا کند. جوان صدا زد مادر مادر و با صدای بلند صدا زد مادر. زن رو برگرداند و خداحافظی کرد و رفت جوان خرید را تمام کرد و رفت صندوق حساب کند صندوق دار گفت: 280هزار تومان جوان گفت : اشتباه نمی کنی صندوقدار گفت: 30هزار تومان حساب شما و 250هزار تومان حساب مادرتان که گفت پسرم حساب میکند جوان از آن به بعد حتی مادرش را خاله صدا می‌زند... 😅
حکایت عجیب شهیدی که حر خراسان شد محمدعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به مندلی‌طلا معروف بود او اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکه‌ای می‌کرد، تا این‌که دستگیر و به شلاق محکوم شد و جلوی مسجد روستا در برابر مردم، حدّ شلاقش زدند. بعد از حد، پدرش گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی مندلی به دوستش گفته بود: حرف پدر، دلمو خیلی شکست. وقتی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به اباعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم اما بسیج روستا و چند بسیج دیگر به‌خاطر سابقه خرابم، ثبت‌نامم نکردند. دوستش او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرد. وی می‌گوید: "مندلی‌طلا هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من ۲۷روز دیگه شهید می‌شم و بدنم۲۰روز تو بیابون می‌مونه. وقتی بعد از۴۷ روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطه‌ای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه. دقیقا۴۷روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند مردم روستا می‌گویند: با این‌که پیکر این شهید۲۰ روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم می‌گفتن تو عطرزدی؟ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢ هدیه به روح مطهر شهید
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای رنگ عجیب جنازه یک استاد اخلاق
اگـر انـسان کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد مطمئن باش زندگیش عوض می‌ شود و تازه معـنی زندگـی کردن را می فهمد . [ شهیدابراهیم‌هادی ]
هر وقت در زندگی حِس کردید راه را گُم کرده‌اید ، به دربِ خانه اباعبداللّٰه الحسین(ع)بروید . .♥️ [ حاج‌آقامؤمنی ]
هرکس‌ عادت‌ به‌ تأخیر در نماز کرده‌ است ؛ خود را برای‌ تأخیر در همه‌‌ی امور ِزندگی‌ آماده‌ کند ! [ آیت‌الله‌بهجت ]
حتی اگر خسته‌ای یا حوصله ‌نداری ‏نمازهایت‌ را عاشقانه بخوان تکرار هیچ چیز‌ جز نماز در‌ این ‌دنیا قشنگ ‌نیست :)♥️ [ شهیدمصطفی‌چمران ]
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ أَنْتَ الْهَادِي وَ أَنَا الضَّالُّ وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّالَّ إِلا الْهَادِي . . !' مولایم ای مولای من، تـو راهنما هستی و من گمراه، آیا رحم می‌کند بر گمراه جز راهنما..؟؟ [ مناجات‌امیرالمؤمنین ]
شيطان كه به سراغ انسان می‌آيد مانند كسی است كه يك قِرقِره‌ی‌ بزرگ نخ را براي انسان می‌آورد اگر سر نخ را گرفتی و كشيدی تا قيامت بايد بكشي! اما اگر رها كردی چون شيطان متكبر است ناراحت می‌شود و می‌رود! [ استادفاطمی‌نیا ]
خدایا؛ برای‌ درد هایم‌ نشانه‌ میگذارم! تا یادم‌ بماند کجا دست‌ تو را نگرفته‌ام:))