هدایت شده از موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
❤️ کانون سبک زندگی شاد 🦋 🌈
✅با مجوز رسمی سازمان تبلیغات اسلامی
🏡 کانونی برای آموزش و یادآوری نکاتی که شادتر زندگی کنیم.
✅ بزودی دوره های ذیل برای متقاضیان حضوری یا مجازی برگزار میشه؛
✔️ مهارت شاد زیستن
✔️ مهارت مدیریت خانواده
✔️ مهارت کنترل استرس
✔️ مهارت همسریابی (دختران)
✔️ مهارت همسریابی (پسران)
✔️ مهارت شناخت خواستگار در کوتاه ترین زمان
✔️ مهارت اعتماد به نفس
✔️ مهارت برنده شدن در بحث ها و دعواها
✔️ مهارت قانع کردن دیگران
✔️ مهارت جذب و نفوذ در دیگران و...
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇https://eitaa.com/joinchat/3388145744C09defad677
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
مي گويند
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستی بمانی ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتی حال خوبی داری
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيری بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود
📚 @Nabzghalam
بحثی را که
نه خود قـانع میشوی
و نه میتـوانی
شخص مقابل را قانع کنی
با یک لبخند تمام کن...!!
🕴 برتراند راسل
@Nabzghalam
♦️قحطی حوصلهها♦️
خسیس نباشیم حتی در نوشتن.
نوشتن اندکی حوصله میخواهد.
نوشتن، یک قلم "درد" کم دارد.
@Nabzghalam
✅ برشی از یک کتاب
#نوشیدن_قبل_از_تشنگی
ما پیش از آنکه #تشنه باشیم ، #نوشیده ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال ها گلاویز شده باشیم ، خود را تلنبار کرده ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم ، به کلمه ها رسیده ایم ...
و این است که باد کرده ایم و با آنکه زیاد داریم ، مریض و بی رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده ایم ... اسفناک اینکه ، این بیماری و این پرخوری ، همه گیر شده و اسفناک تر اینکه این بیماری در ابتدا به عنوان یک افتخار و نشانه سلامتی و روشنفکری هم قلمداد می گردد ، اما رفته رفته سنگینی و ضعف ذهنی را به دنبال می آورد و روشنفکرِ تلنبار شده را به بن بست می رساند .
اینها با اینکه خیلی دارند فقیر هستند ؛ چون پیش از سؤال ، به جواب ها رسیده اند و پیش از عطش ، به آب . دوای این ها همان طرح « سؤال های بنیادی » است که بتواند به تفکرات آن ها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره کشی نمایند .
📚 رشد ، علی صفایی حائری ، ص ۱۸
@Nabzghalam
معرفی نویسندگان مشهور
جان اشتاینبک در سال ۱۹۰۲ در کالیفرنیا به دنیا آمد. پدرش خزانه دار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استنفورد، در سال ۱۹۲۵ بدون دریافت مدرکی دریافت کند دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوهچین و ... به کار پرداخت و به همین سبب با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن در خانهای نگهبانی می کرد که در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد.
نخستین اثرش جام زرین را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهرهی رنجکشیده خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موشها و آدمها و خوشههای خشم شد. خوشههای خشم او در سال ۱۹۳۹ منتشر شد و جایزه پولیتزر را از آن خود کرد. اشتاینبک به سبب خلق این آثارش جایزه نوبل سال ۱۹۶۲ را کسب کرد. از دیگر آثار وی می توان به چراگاه های آسمان، به خدایی ناشناس، دره دراز، ماه پنهانست، دهکده از یاد رفته، کره اسب کهر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبه شیرین اشاره کرد.
وی در نامهای به یک نویسنده جوان برای نوشتن داستانهای کوتاه توصیههایی کرده است که مرور آن میتواند برای نویسندههای جوان مفید باشد. شش توصیه نویسنده آمریکایی به ترتیب طبق زیر هستند:
1-همیشه در نوشتن داستان از همان ابتدا به پایانش فکر نکنید. همیشه سعی کنید به جای نوشتن طولانی هر روز یک صفحه بیشتر ننویسید. به ما گفتند تنها راه نوشتن داستان کوتاه خوب، نوشتن داستان کوتاه خوب است. فقط بعد از نوشته شدن میشود فهمید چطور انجام شده. به ما اینطور گفتند که این سختترین فرم است، به این دلیل که داستان کوتاههای محشر دنیا خیلی کم هستند.
2- آزادانه بنویسید و به جای اینکه فکر کنید چه کسی چه جوری مینویسد بیشتر روی سبک و اندیشههای خود تمرکز کنید. در کوتاهترین زمان ممکن فکری که به ذهنتان خطور میکند روی کاغذ بیاورید چون ممکن است دیگر ایدههای جالب به سراغتان نیاید.
3- در نوشتن مخاطب را فراموش کنید. بهتر است بگویم نویسندههای موفق در طول تاریخ نویسندههایی بودند که در نوشتن تنها به خودشان فکر میکردند. به عبارت دیگر اصلاً نگاه نکنید چه کسی چه فکری درباره نوشتههای شما خواهد کرد.
4-اگر می خواهید داستانتان را از صحنه یا مکانی آغاز کنید بهتر است به این فکر کنید که شما خودتان در آن حضور دارید. به آنجا بروید و فکر کنید تنها هستید و میخواهید با شخصیتهای داستانتان حرف بزنید و ملاقاتشان کنید.
5-از نوشتن یا خلق صحنههایی خودداری کنید که خیلی در شخصیت خصوصی شما شرکت دارد. یعنی دقت کنید که هیچ وقت سلیقههای شخصی خود را در نوشتن داستانهای شخصیتهای داستان دخالت ندهید. افکار و آرزوهای خود را دخالت دهید ولی در خلق یک فضای عمومی به سلیقه آدمهای دیگر نیز توجه کنید.
6- اگر در داستان از دیالوگ یا گفتوگوی بین دو نفر استفاده میکنید تا جایی که میتوانید با صدای بلند آن را بیان کنید. یعنی سعی نکنید از این دیالوگها به سادگی بگذرید و به تعریف داستان بپردازید. داستانهای واقعی همان روایت گفتوگوی بین آدمها است.
@Nabzghalam
- چند تا رفیق داری؟
+ وقتایی ک اونا حالشون بده؟
یا وقتایی ک من حالم بده؟!
@Nabzghalam
وقتی یه نفرو همیشه میبخشی این فرصتو ازش میگیری که بفهمه
هر اشتباهی یه تاوانی داره....
@Nabzghalam
دستانم نقـاشی بَلَـد نیـست
چشمانم باریدن
زبانم گفتن
اما دلـم برایت پر می کشد... !
@Nabzghalam
"پرستاری هنر نقاشی لبخند بر بوم دردهاست"
آنگاه که دردمندی سلامت خود را بازیابد
آنگاه که دستی به نشانه شُکر به آسمان بلند شود ملائک تو را میستایند...
@Nabzghalam