eitaa logo
لَشگرِآخَرالزَمانِ‌سیدعلے‌♡محفل:)
479 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
51 فایل
بسم‌رب‌الخادم‌العباس🇮🇷🇮🇶 سلام‌عليٰ‌اِبراٰهيم🥀 شروعمون: ۱۴۰۱/۳/۱ پایانمون: شهادت💔✨ • یه کانال که هم مربوط به مطالب انقلابی،نظامي،سياسي، و هم مربوط به قاری و استاد و عزیز دلمون یعنی ٱستادالسيدحسنين‌الحلو هست.😎💪🏻 • سيدعلی مارا فرا خوانده🇮🇷🇵🇸🖐🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
{🌱•ه‍‌و ال‍‌رح‍‌م‍‌ن‍‌ •🌱} •💐🌝• چادرم خاکی شدن را از چادر مادرم آموخته.... هر وقت غبار های رویش را می گیرم.. یاد چادر خاکی بانوی دو عالم می افتم که با میخ به تنش کوبیده شد ولی از سرش نیفتاد(:🍁🌷 °❀•:
ممنونِ‌لطفِ‌مادرِاین‌خانواده‌ایم..!❤️🌿
خدا را چه دیدی؟ شاید قرار است حر تو باشم 💔
کاش در صحرای محشر وقتی خدا پرسید: بنده من روزگارت را چگونه گذراندی؟ مهدی فاطمه برخیزد و بگوید: منتظر من بود!...
یه عکاس هنرمند نوشته بود: آقای امام رضا، ما عکاس خوبی نیستیم ‌ولی شما خیلی خوش عکسی :))
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهل‌بیت‌همہ‌شون‌دستگیرن؛! شڪۍنیست‌درش!... خصوصا آقـٰاامام‌رضـٰا ولۍمن‌همیشہ‌گفتم‌بہ‌همہ؛بریم‌سراغ‌اون‌صَدره.. میگیم‌شهدا‌خوبن...ارادتمندیم‌؛ درست! امـٰامن‌میگم‌شهداخودشون‌میرن‌ پیش‌مـٰادر(: تموم‌ائمہ‌...امـٰام‌زمان... معطوف‌بہ‌نگاه‌مـٰادران! اول‌میرن‌سراغ‌اصل‌ڪاریہ(: وجودشودست‌ڪم‌نگیرید! گفتن‌یہ‌اسمش‌هم‌توفیق‌میخواد...! هرڪسۍاین‌ توفیق‌نصیبش‌نمیشہ🌱
▫️خیلی قشنگه🙂 ✅مخصوصا دختراااااااااا حتما بخووووووووونید . . داداشم منو دید تو خیابون.. با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام.. خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه.. نزدیک غروب رسید.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند بعد از نماز گفت بیا اینجا خیلی ترسیده بودم گفت آبجی بشین نشستم بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه آخه غیرت الله میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته! میدونی چرا امام حسن زود پیر شد بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن... اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی از برخوردش خیلی تعجب کردم... احساس شرم میکردم گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه.. پیشونیشو بوسیدم... سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده🥀 بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش... سربند یا فاطمه الزهرا(س) ... حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم... اشکم جاری میشه😭... پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....💔 °یا زهرا(س) ° ـــــــــــــــــــــــــــــ 💌♪
💐مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع امنیت حسن مختارزاده ⏰شنبه 19 آذر بعد از نماز مغرب 📍معراج شهدای تهران ✅طلبه بسیجی مدافع امنیت حسن مختارزاده طلبه پایه ۶ مدرسه علمیه عترت قم و عضو گردان بسیجیان امام علی(ع) سعادت آباد تهران که به دلیل مصدومیت توسط اغتشاشگران در بیمارستان در حالت کما بستری بود، سرانجام بعد از ۲۲ روز به فیض شهادت نائل آمد و به دوستان شهیدش پیوست.