﷽ شب و علی(علیه السلام)
علی(علیه السلام) آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی(علیه السلام) آگاه است
دل شب محرم سرّالله است
شب علی(علیه السلام) دید به نزدیکی دید
گرچه او نیز به تاریکی دید
شب شنفته ست مناجات علی(علیه السلام)
جوشش چشمه عشق ازلی
شاه را دیده به نوشینی خواب
روی بر سینه دیوار خراب
قلعه بانی که به قصر افلاک
سر دهد ناله زندانی خاک
اشکباری که چو شمع بیزار
می فشاند زر و می گرید زار
دردمندی که چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چو در آویزه گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار علی(علیه السلام) خفته نیافت
روزه داری که به مهر اسحار
بشکند نان جوین افطار
ناشناسی که به تاریکی شب
می برد شام یتیمان عرب
پادشاهی که به شب برقع پوش
می کشد بار گدایان بر دوش
تا نشد پردگی آن سرّ جلی
نشد افشا که علی(علیه السلام) بود و علی(علیه السلام)
شاهبازی که به بال و پر راز
می کند در ابدیت پرواز
شهسواری که به برق شمشیر
در دل شب بشکافد دل شیر
عشق بازی که هم آغوش خطر
خفت در خوابگه پیغمبر
آن دم صبح قیامت تأثیر
حلقهٔ در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا (علیه السلام) زد در
که علی(علیه السلام) بگذر و از ما مگذر
شال شه وا شد و دامن به گرو
زینبش دست به دامن که مرو
شال می بست و ندایی مبهم
که کمربند شهادت محکم
پیشوایی که ز شوق دیدار
می کند قاتل خود را بیدار
ماه محراب عبودیّت حق
سر به محراب عبادت منشق
می زند پس لب او کاسه شیر
می کند چشم اشارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست
تو خدایی مگر ای دشمن دوست
در جهانی همه شور و همه شر
ها علیٌّ (علیه السلام) بشرٌ کیف بشر
کفن از گریه ی غسّال خجل
پیرهن از رخ وصّال خجل
شبروان مست ولای تو علی(علیه السلام)
جان عالم به فدای تو علی(علیه السلام)
#شهریار
@Lavazem_Arbaeen