🪙 کاسیلیوس متعصب و یارانش نماد ادیان و دیندارانی هستند که به زندگی جاودانه و قدرتی بی نهایت عشق می ورزند.
🔦 او مراسم ارتباط با دورمامو را در کلیسا بر روی یک صلیب انجام میدهد و سپس صلیب از بین رفته تبدیل به ستاره های هشت پر می شود. در یک حرکت دوربین صلیب که در پس زمینه تصویر دیده می شود، دقیقا در پشت سر کاسیلیوس قرار می گیرد.
او پس از برقراری ارتباط در پس زمینه ای مسیحی و دینی قدرت تصرف در ماده را بدست می آورد!
🔦 حتی در ابتدا کاسیلیوس سر می برد و این هم بی ربط با تعصب و عقیده کاسیلیوس نیست!(مذهب)
این همان وصله ی ناجوری بود که سالها بوسیله گروه های افراطی به ادیان الهی (مخصوصا اسلام) چسباندند.
در مجموع آنتاگونیست فیلم مجموعه ای از المان ها و مفاهیم عرفانی ادیان حنیفی (یگانهگرا) است.
فیلم وحدت و یکی شدن وجود متعالی و انسان را عذاب معرفی می کند و آن را سیاهی می داند و اختیار را از انسان سلب شده و او را برده می پندارد. حال آنکه این تصورات وصله هایی است که آنها به این عرفان عالی چسبانده و همان را نقد می زنند و وحدت ممکن الوجودی چون انسان را با وجود متعالی خداوند را سیاهی و تباهی می نامند.
🔦 در حالیکه انسان کامل که به مقام خلیفه اللهی می رسد تبدیل به جانشین خداوند در زمین می شود و هر چه او اراده کند خدا اراده می کند و هرچه خدا اراده کند او.
و فقط صفت اتکا به ذات را که مخصوص خداست در او متجلی نمی شود و چنین انسانی محل ظهور صفات الهی است.
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#نقد_فیلم
#دکتر_استرنج
🪙 معابد سه گانه؛ حریمی که باید از آن دفاع شود
🔦 سه شهر نیویورک، لندن و هنگ کنگ اصلی ترین حرم هایی است که باید برای حفظ نظم نوین شیطانی ساحران و جادوگران حفظ شود. در خلال این جنگ ها لندن سقوط می کند و چندین بار به نیویورک حمله می شود. اما جنگ اصلی در دفاع از معبد هنگ کنگ است.
🔦 با پیشفرض قرار گرفتن مباحث فوق می توان دریافت که مثلث چین، انگلیس، آمریکا حریم هایی هستند که ساحران برای مبارزه با عرفان اسلامی باید تمدن آن ها را زنده نگه دارند. به احتمال زیاد علت سقوط لندن را آنان در رشد چشمگیر اسلام و افزایش تعداد مسلمانان می دانند
🔦 ویدیوهایی که در نماز جماعت های اخیر که در خلال اعتراضات به نسل کشی فلسطینیان پخش شده گویای این حقیقت است. پس سرمایه گذاری تمدن سِحر بر روی اسلام زدایی از تمدن های آمریکا و انگلیس و چین حائز اهمیت است.
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#نقد_فیلم
#دکتر_استرنج
🪙 عرفان الهی، عرفان اومانیستی یا قدرت جادو؟
🔦 استرنج وقتی از همه جا ناامید شد به عرفان رو آورد. آن هم چه نوع عرفانی آیا عرفان هندو ها و سوغات فروش ها؟ یا مرتاض ها و استفاده از طب سوزنی؟
خیر اینجا عرفان و سلوک عرفانی مدنظر سلوک جادوگرانه است.
🔦 در ابتدا استاد باستانی به او می گوید که اگر اعضای بدن باور کنند که باید ترمیم شوند، ترمیم خواهند شد و او را به ادامه ی مسیر برای رسیدن به قدرت ترمیم جسم توسط روح ترغیب می کند(نوعی تلقین درمانی).
🔦 استرنج نیز با پشتکار فراوان و مطالعه و تمرین به سمت این هدف حرکت می کند و مستعد بودن او عامل شکوفایی اوست. تا اینجا با نوعی عرفان اومانیستی روبرو هستیم که اولا ارتباطی با خداوند به عنوان منشاء روح انسان و برطرف کننده نیاز هایش و اعطا کننده قدرت و وجود به روح ندارد و اصلا چنین خدایی در فیلم وجود خارجی ندارد!
🔦 بنابراین تا اینجا روح و قدرت بی حد و حصر آن که مشخص هم نیست ریشه آن از کجا است همه کاره است و میتواند جسم را بدون هیچ سببی معالجه کند.
در تفکر عرفانی حقیقی نیز ذات انسان استعداد های فراوان دارد و با پرسش از مبدا این استعداد ها می توان به پاسخ پرسش های بنیادین رسید.
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#نقد_فیلم
#دکتر_استرنج
🪙 اما در ادامه استاد باستانی این حقیقت را بر ملا می کند که چنین چیزی در اصل ممکن نیست و فقط فرد معلول به صورت دایمی از جادو استفاده می کرده است. یعنی موضع فیلم درباره همین مفهوم که رگه هایی از حقیقت دارد نیز منفی است و فقط جادو را به عنوان حقیقت عالم می پذیرد.
🔦 رویکرد فیلم درباره برخی عرفان های مسیحی نزدیک به اسلام و عرفان ناب اسلامی و الهی منفی است و آن را شیطانی معرفی می کند. هندوها و عرفان های سنتی شرق آسیا هم وحشی و بدور از تمدن هستند(سکانس رمز وایفای). عرفان اومانیستی و روحگرا و انسان محور نیز جایگاهی در حقیقت ندارند و فقط جادو تنها راه نجات بشریت از خطرات غیبی است.
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#نقد_فیلم
#دکتر_استرنج
🪙 بررسی سلوک و مباحث عرفانی فیلم
🔦 داستان فیلم روایتگر سیر حرکت یک سالک است. استرنج ابتدا در جهل بسر میبرد هرچند خودش این جهل را درک نکرده و خودش را دانا میداند. او با یک حادثه آنچه را که مایه غرورش بود از دست می دهد. او درجستجوی شفایافتن حرکت می کند.
🔦 از شرق به غرب می رود. این نماد حرکت جامعه غربی مستأصل و درمانده از متریالیسم به اشراق و عرفان شرقی است.
اما پاسخ را نه در عرفان شرقی که در جادو پیدا میکند.
🔦 در ادامه او با دیدن خرق عادت ها و مکاشفات استاد باستانی چشمش به حقیقت باز می شود و به طلب می رسد. در این حین طرد می شود تا غرور پوشالی اش بشکند و همین امر او را به عجز می رساند. او درنهایت به تسلیم محض می رسد. سیر این تکامل شبیه سیر عرفان اسلامی است. اما از همین مفاهیم علیه اصل این عرفان استفاده شده است.
🔦 نکته ای که بسیار جالب توجه است و آن هم اینکه تجرد روح و سایر مفاهیم عرفانی به شکل عجیبی شبیه تعالیم اسلامی است.
(این شباهت لزوما به معنای استفاده از منابع اسلامی نیست).
🔦 افراد می توانند به دنیاها و ابعاد بسیاری سفر کنند در حالی که از سرجای خود تکان نخورده اند.
🔦 اعتماد کامل به استاد و تاکید به عدم گمراهی بارها بیان می شود به گونه ای که انگار نباید به استاد(پیرطریق)شک کرد و او را به چالش کشید! به نحوی که شک موجب ارتداد میشود
فیلمساز جادوگری را که عین گمراهی است راه سعادت معرفی می کند و خبری از لجاجت پوزیتیویستی غرب، که هر ارزشی را زیر سوال میبرد و هر سخنی از ایدئولوژی و سعادت و گمراهی به استهزا می گرفت، نیست!
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#نقد_فیلم
#دکتر_استرنج
May 11
🪙 یکی از کارکرد های مهم سینما هویت بخشی است.سینما به خوبی می تواند از حماسه از عشق از عرفان بهره ببرد و مخاطبش را تربیت کند. به او جهانبینی بدهد و از احساساتش در مسیر نیل به اهدافش استفاده کند.
🔦 این کارکرد در فیلم های هالیوودی به شدت پررنگ است و کمتر فیلمی پیدا می شود که روی هویت مخاطبانش کار نکند. از کارآگاهان پلیس گرفته تا پزشکان و پرستاران تا کارگران معادن، قُضات و وُکلا و حتی جادوگران و فحشاپیشگان دائما توسط هالیوود هویت دهی می شوند.
🔦 اخیرا در سینمای ایران گام های مثبتی برای هویت دهی به بدنه ی حزب الله شده است در حالیکه این بدنه در سینما زیاد به نیکی یاد نشده و کارهای مربوط هم اغلب سفارشی بوده اند. فیلم هایی مثل مصلحت، دیدن این فیلم جرم است، خروج، ماجرای نیمروز ۱ و ۲، موقعیت مهدی و ... روی هویت مخاطب بخوبی کار می کنند مخصوصا دو فیلم اول!
🔦 عدالت خواهی و مطالبه گری از وجوه هویتی یک مسلمان پیرو خط امامین انقلاب بوده و هست و پافشاری روی آن موجب تحولات گسترده خواهد شد.
@LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
#سینمای_ایران