eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
35.3هزار دنبال‌کننده
94.3هزار عکس
83.8هزار ویدیو
133 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا مالک کانال @Manavio69 لینک کانال @Loveyoub
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺑﻤــــﺎن ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻣــــﻦ ﺁﺩﻡ ﺭﻓﺘــﻦ ﻧﺒــﻮﺩﻡ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺳﺘـــﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺳﺘــﺎﻧﺖ ﺭﺑﻮﺩﻡ ﺍﻋﺘـــﺮﺍﺽ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﻭ ﻣـــﻦ ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ.... ﺑــﻮﺩﻧﻢ‧مهم نبودہﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧـــﮕﻔﺘﯽ ﻭ ﻣــــﻦ ﺭﻓــــﺘﻢ ﻭ ﺗــــﻮ ﺭﻓﺘﻨـــﻢ ﺭﺍ ﺩر ﺳـﮑﻮﺕ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﺗـﻮ ﻣﺮﺍﺷﮑﺴـــت.. ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ╭━═━━═━╮ ❤️@Loveyoub❤️ ╰━═━━═━╯
باز صبح شد و دوست داشتن   تُ با جان و دل آغاز شد °•♥️•° ∩_∩ („• ֊ •„)♥️@Loveyoub♥ ━━∪∪━━
تعبیر قشنگی ست خداوند همه چیز را جفت آفرید به جز دهان و قلب را میدانی چرا؟! چون باید برای خودت یک همنفس یک هم زبان یک هم دل پیدا کنی... °•♥️•° ∩_∩ („• ֊ •„)♥️@Loveyoub♥ ━━∪∪━━
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت حال من بد بود. اما ! هیچ کس باور نداشت خوب می دانم ؛که تنهایی مرا دق می دهد ! عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت..❤️❤️ ╭━═━━═━╮ ❤️@Loveyoub❤️ ╰━═━━═━╯
من شعرهای زیبای زیادی بلدم! اما به تو که می رسم هیچ کدامشان یادم نیست جز دوستت دارم♥️ @Loveyoub
چقدر پاییز می خواهد دلم کمی برگریزان می خواهد دلم عطر نارنگی و آفتاب نیمه جان پاییز میخواهد دلم کمی باران و قدم زدنهای ریز ریز میخواهد دلم گوش کن…صدای نفسهای پاییز را میشنوی؟!❤️😍 پیشاپیش پاییزتون مبارک 😍 @Loveyoub
‌ وقتی لبخندش را در گلدان خاڪ‌خورده‌ے دلم ڪاشتم چه دوستتـ‌دارمـ‌هایی ڪه جوانه نزد @Loveyoub
16.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مادر موقعی که دختر جوانی بوده تو روستای سرو ارنان یزد..شوهرش مر حوم می شود.بعد از مدتی یک مرد عراقی که اومده بود تو اون روستا نانوایی میکرده و مجرد بوده.مردم پیشنهاد میدن که این دختر با این مرد ازدواج بکنه..وازدواج سر میگیره..و حاصل این ازدواج این آقا پسر میشه...ولی بعد از اینکه این بچه چهار ساله میشه ..این مرد عراقی بچه را میدزده و میبره عراق.مخفیانه..و بیست و چهار سال مادر در فراق بچه اشک میریزه .تا اینکه دو تا از اهالی سرو چهار سال پیش برای زیارت میرن کربلا و به طور اتفاقی این پدر که سلیمان نام داره را پیدا میکنن و از پسرش خبری میگیرن..پدر میگه پسرم بیست و هشت سالش هست و داماد شده و صاحب فرزند هست..به هر حال شماره ی پسر را به هر طریقی هست از پدر میگیرن و به یزد که بر می‌گردن به مادر پسر میدن...چهار سال بود که تلفنی مادر و پسرش تلفنی صحبت میکردن..به خاطر نداشتن پول مادر نمیتونه بره کربلا پسرش را ببینه تااینکه بعد از چهار سال که تلفنی از احوال هم جویا بودن..امسال مادر هر طریقی هست پیاده به کربلا میره و اونجا بعد از ۲۸ سال به پسرش میرسه °•♥️•° ∩_∩ („• ֊ •„)♥️@Loveyoub♥ ━━∪∪━━
بحثی را که نه خود قـانع می‌شوی و نه می‌تـوانی شخص مقابل را قانع کنی با یک لبخند تمام کن...!! ❥❥ °•♥️•° ∩_∩ („• ֊ •„)♥️@Loveyoub♥ ━━∪∪━━