eitaa logo
تولی و تبری
68 دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
15هزار ویدیو
284 فایل
فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
■●از مهمترین اعمال این ماه، عمل به روایت زیر است:●■ ■شیخ مفید از امام ابو جعفر (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمودند: خداوند توسط جبرئیل پنج هدیه در ده روز اول این ماه برای عیسی بن مریم (علیه السلام) فرستاده و فرموده: عیسی! با این پنج دعا، دعا کن زیرا در روزهای ده گانه یعنی ده روز ذی حجه عبادتی محبوبتر از آن نزد خداوند نیست. ۱- : اشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر. ۲- : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، أحداً صمداً لم یتخذ صاحبة و لا ولداً. ۳- : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، احدا صمدا لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احدا. ۴- : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شیی ء قدیر. ۵- : حسبی الله و کفی سمع الله لمن دعا لیس وراء الله منتهی أشهد لله بما دعا و أنه بری ء ممن تبرء و ان لله الاخره و الاولی. ■حواریون از عیسی (علیه السلام) پرسیدند: ای روح الله کسی که این کلمات را بگوید چه پاداشی دارد؟ ■فرمود: کسی که صد بار، اولی را بگوید زمینیان عملی بهتر از عمل او در آن روز ندارند و در روز قیامت خوبیهای او از همه بندگان بیشتر خواهد بود ■وکسی که دومی را صد بار بگوید گویا تورات و انجیل را دوازده بار خوانده و پاداش آن را بدست آورده باشد. عیسی (علیه السلام) پرسید: ای جبرییل ثواب آن چیست؟ گفت: هیچ فرشته ای در آسمانهای هفتگانه قدرت حمل یک حرف از تورات و انجیل را ندارد مگر این که من و اسرافیل برانگیخته شویم زیرا او اولین بنده ای است که لا حول و لا قوه الا بالله گفت. ■و کسی که صد بار، سومی را بگوید، خداوند بخاطر آن برای او ده هزار نیکی نوشته، ده هزار گناه او را پاک کرده، ده هزار درجه او را بالاتر برده و هفتاد هزار فرشته را که دستهای خود را بلند کرده و بر کسی که آن را گفته است صلوات می فرستند، فرود می آورد. عیسی گفت: جبرییل! ملائکه جز بر پیامبران بر کسی دیگر صلوات می فرستند؟ جبرییل گفت: کسی که به آنچه از سوی خدا توسط پیامبران آمده است ایمان آورده و تعبیر نکند، پاداش پیامبران به او داده می شود. ■و کسی که صدبار، چهارمی را بگوید فرشته ای که با خدا ارتباط دارد او را می یابد آنگاه خداوند به گوینده آن با نگاه رحمت می نگرد و کسی که خدا با نگاه رحمت به او بنگرد، بدبخت نخواهد شد. ■عیسی گفت: جبرئیل! ثواب پنجمی چیست؟ او گفت: این دعای من است و من اجازه ندارم آن را برای تو توضیح بدهم." ■●برگرفته از كتاب ميرزا جواد اقا ملكی تبريزی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●رويداد مباهله - بخش اوّل●□ □●هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مكه را فتح كردند و عرب تحت فرمان ایشان درآمد، نمايندگان و نامه‌هايى از سوى خود به مناطق مختلف جهان فرستاده و مردم را به اسلام دعوت كردند. □●«عقبه بن غزوان»، «عبدالله بن ابى اميه»، «هدير بن عبدالله» و «حبيب بن سنان» نمايندگان پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم بودند كه به «نجران» اعزام شده تا مسيحيان آنجا را به اسلام دعوت نمايند و به آنان پيشنهاد كنند يا اسلام را پذيرفته و با مسلمانان برادر شوند، يا در صورت نپذيرفتن اسلام جزيه پرداخته و در صورت رد هر دو پيشنهاد آماده جنگ باشند. □●در نامه رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم آمده بود: بگو: اى اهل كتاب بياييد از سخن حقّى كه ما و شما آن را قبول داريم پيروى كنيم، كه به جز خداى يكتا هيچ‌كس را نپرستيده، چيزى را شريک او قرار نداده، و برخى را به جاى خدا به خدايى تعظيم نكنيم. اگر آنها از حق روى گرداندند، بگوييد شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان خداونديم. □●پس از رسيدن پيام پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم، در معبد بزرگ خود گرد آمدند. عده ديگرى نيز از «مذحج»، «عک»، «حمير»، «انمار» و خويشان و همسايگان آنها از قبايل «سبأ» - كه همگى بجهت سرنوشت مشترک خود و شرايطى كه براى آنان بوجود آمده بود خشمگين بودند - به آنان پيوستند. □●اسقف بزرگ آنان كه انسان موّحدى بود، علاوه بر مسيح به پيامبر عليه السّلام نيز ايمان داشت ولى اين مطلب را پنهان مى‌كرد. وقتى ديد مى‌خواهند به مدينه رفته و با پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به مشاجره برخيزند، آنان را پند و اندرز داده و به تأمل و تأنى دعوت كرد. «كرز بن سبره حارثى» - كه در آن زمان سرپرست قبيله «بنى حارث بن كعب» و فرمانده نظامى آنان و از اشراف و بزرگان آنان محسوب مى‌شد - از سخنان او خشمگين شده و به مقابله با او برخاست ولى اسقف بزرگ، «سيد» و «عاقب» كه آنان نيز از بزرگان قوم خود بودند، به مقابله با او برخاستند. □●و به اين ترتيب گفتگوى آنان طول كشيد تا جايى كه براى تطبيق صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم با آنچه پيامبران گذشته در مورد او گفته بودند، كتاب «جامعه» را آورده و ديدند سخنان اسقف بزرگ درست است. در اين جا بود كه «سيد» و «عاقب» مضطرب شده و تصميم گرفتند براى مشاهده‌ی صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق بشارت‌هاى پيامبران گذشته با او به مدينه بروند. □●«سيد» و «عاقب» به همراه چهارده نفر از بزرگان و علماى مسيحى نجران و هفتاد نفر از اشراف و بزرگان «بنى حارث بن كعب» براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به طرف مدينه حركت كردند. آنان داراى چهره‌هاى زيبا و بدنى متناسب بودند و هنگامى كه نزديک مدينه رسيدند، براى اين كه با همراهان خود به مسلمين و مردم مدينه فخر فروشى كنند، سيد و عاقب سفارش كردند كه از مركب‌هاى خود پياده شده، خود را آرايش كرده، لباس‌هاى معمولى خود را از تن در آورده، لباس‌هاى ابريشمى و زيباترين و بهترين لباس‌هاى خود را بپوشند، خود را خوشبو نموده و با شكلى زيبا و صفى منظم به سوى مدينه حركت نمايند. وقتى در مسجد رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم بر آن حضرت وارد شدند، وقت نماز آنان بود. به طرف مشرق مشغول نماز شدند. □●مسلمانان خواستند مانع اين عمل شوند ولى پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نگذاشتند. □●تا سه روز نه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را دعوت به اسلام كرد و نه آنان از پيامبر سئوالى كردند، تا بدين ترتيب آنان فرصت كافى براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق صفات او با آنچه در كتاب‌هاى خود درباره پيامبر ديده بودند، داشته باشند. ... □● میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●رويداد مباهله - بخش دوّم●□ □●پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعوت نمود. □●گفتند: اباالقاسم تمام نشانی‌هايى را كه در كتاب‌هاى آسمانى درباره‌ی پيامبر بعد از عيسى عليه السّلام گفته شده، در تو يافتيم، مگر يک علامت كه بزرگترين آنهاست. □●حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: چه نشانه‌اى؟ □●گفتند: در انجيل آمده است كه او مسيح را تصديق كرده و به او ايمان دارد ولى تو به او ناسزا گفته و او را دروغگو مى‌دانى و مى‌پندارى او بنده‌ی خداست. □●پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خير. من او را تصديق كرده و به او ايمان دارم و گواهى مى‌دهم او پيامبرى است كه از جانب پروردگارش فرستاده شده و بنده‌اى است كه سود و زيان و مرگ و زندگى و برانگيختن او بدست خودش نمى‌باشد. □●آنان گفتند: آيا بندگان خدا مى‌توانند كارهايى را كه او انجام مى‌داد، انجام دهند؟ و آيا پيامبران توانايى فوق‌العاده او را داشتند؟ آيا او مردگان را زنده، كورها را بينا نكرده و پيسی‌ها را شفا نداده است؟ آيا مكنونات قلبى و آنچه در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند را به آنان نمى‌گفت؟ آيا كسى جز خدا يا پسر خدا توان چنين كارهايى را دارد؟ و درباره مسيح عليه السّلام خيلى غلو كردند. □●پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: برادرم عيسى، همان‌گونه كه گفتيد، بود. مردگان را زنده، كور و پيسی را شفا داده و آنچه را كه در ذهن قوم خود بود و نيز چيزهايى را كه در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند به آنان مى‌گفت. ولى تمام اين‌ها با اذن خداى عزوجل بود. او بنده خدا بود و اين مطلب براى او ننگ نيست و او نيز از آن ابايى نداشت. او داراى گوشت، خون، مو، استخوان، عصب و آميخته‌اى از اعضاى بدن بود. غذا مى‌خورد، تشنه مى‌شد و سفره مى‌گستراند. پروردگارش يگانه حقّى بود كه هيچ مثل و مانندى ندارد. □●گفتند: كسى را به ما نشان بده كه بدون پدر بوجود آمده باشد. □●فرمود: آفرينش آدم از او شگفت انگيزتر است، او بدون پدر و مادر به وجود آمد، و هيچ كارى براى خدا سخت‌تر يا آسان‌تر از كار ديگرى نيست. و هر وقت خدا بخواهد چيزى را بوجود آورد، فقط به آن مى‌گويد بوجود بيا، او نيز بوجود مى‌آيد. و اين آيه را براى آنان خواند: □●إنَّ مَثَلَ عيسى‌ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون (آل عمران. آیه ۵۹) □●«خلقت عيسى نزد خدا مانند خلقت آدم است كه آن را از خاک آفريد، آنگاه به او فرمود: بوجود بيا. او نيز بوجود آمد.» □●سيد و عاقب گفتند: سخنان تو ما را قانع نكرده و به آنچه تو مى‌خواهى اقرار نمى‌كنيم. بنا بر اين مباهله كرده و لعنت خدا را بر دروغگو قرار مى‌دهيم. و به اين ترتيب حق به زودى آشكار مى‌گردد. □●در اين جا بود كه خداوند آيه مباهله را بر پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل فرمود: □●فمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين‌ (آل‌عمران. آیه ۶۱) □●«اگر بعد از اين كه آگاه شدى، كسى در مورد او (عيسى) با تو مجادله نمايد، بگو: بياييد هر كدام از ما و شما خودمان و زنان و فرزندانمان را گرد آورده، مباهله نموده و دروغگو را گرفتار لعنت و عذاب خدا نماييم.» ... □● میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●رويداد مباهله - بخش سوّم●□ □●پيامبر نيز اين آيه را براى آنان خواندند. سپس فرمودند: □●خداوند به من دستور داده است كه اگر بخواهيد و بر گفته‌ی خود استوار باشيد، به خواسته شما عمل كرده و با شما مباهله كنم. آنها گفتند: فردا با تو مباهله مى‌كنيم تا حقيقت روشن شود. آنگاه با همراهان خود از پيش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برخاستند. □●هنگامى كه به منزلگاه خود در «حره» رسيدند يكى از آنها به ديگرى گفت: □●مباهله كار را يكسره خواهد كرد. بنابراين قبل از هر چيز بنگريد با چه كسانى براى مباهله مى‌آيد. آيا با تمام پيروان خود، يا با اصحاب با سوادش، يا با افراد متواضع، بى‌چيز و برگزيدگان دينى خود كه تعدادشان اندک است؟ اگر عدّه زياد و قدرتمندان را به همراه خود آورد، چنين كسى مانند پادشاهان قصد فخر فروشى دارد و شما برنده مباهله هستيد. و اگر با عده كمى از پيروان فروتن و برگزيده خود آمد - كسانى كه پيامبران با آنان به مباهله مى‌آيند - مبادا با آنان مباهله كنيد. هنگام مباهله حتماً اين مطالب را در نظر داشته باشيد تا مبادا به عذاب خدا گرفتار آييد. من آنچه را بايد بگويم، گفتم، ديگر خود دانيد. □●رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم دستور داد زير دو درخت را جارو كرده و فرداى آن روز امر فرمود پارچه سياه و نازكى را روى آن درخت‌ها انداختند. □●هنگامى كه سيد و عاقب اين منظره را ديدند، با فرزندان خود كه عبارت بودن از: صبغة المحسن، عبدالمنعم، ساره و مريم و نيز مسيحيان نجران و سواران «بنى حارث» با بهترين شكل و شمايل، براى مباهله از جايگاه خود بيرون آمدند. □●اهالى مدينه يعنى مهاجرين، انصار و ديگران نيز هر كدام با نشان‌ها و پرچم‌هاى خود با شكل و شمايل نيكو، به آنجا آمدند تا نظاره‌گر حوادث باشند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم صبحگاهان، در اطاق خود درنگ نمود تا مدتى از روز گذشت. آنگاه بيرون آمده، دست على را گرفته و در حالى كه حسن و حسين عليهماالسّلام در جلوی او و فاطمه عليهاالسّلام پشت سر او حركت مى‌كردند، بطرف آنان آمده، در ميان دو درخت و زير آن پارچه ايستادند. □●در اينجا نيز دست على علیه‌السّلام در دست او، حسن و حسين علیهماالسّلام جلوی او و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او قرار داشت. آنگاه به دنبال سيد و عاقب فرستاد و آنان را به مباهله‌اى كه خواسته بودند، فرا خواند. □●آنان نيز آمده و گفتند: اباالقاسم با چه كسى با ما مباهله مى‌كنى؟ □●حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: با بهترين مردم روى زمين و گرامی‌ترين آنان نزد خداى عزوجل، با اينان - و به على عليه السّلام، فاطمه، حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد اشاره كرده و گفتند: براى مباهله با ما نه بزرگان را آورده، نه جمعيّت زياد، و نه افراد زيبايى را كه به تو ايمان دارند. و كسى را جز اين جوان و اين زن و دو تا بچه با تو نمى‌بينيم. با اينان مى‌خواهى با ما مباهله كنى؟ □●فرمود: بله. به كسى كه مرا به حق برانگيخت سوگند، دستور دارم با همينان با شما مباهله كنم. □●در اينجا بود كه از ترس رنگشان زرد شده و به نزد ياران خود برگشتند. □●وقتى همراهان آنان، قيافه‌ی رنگ پريده‌ی آنان را ديدند، پرسيدند چه اتفاقى افتاده است؟ آنان خود را كنترل كرده و گفتند: چيزى نيست. □●جوان برگزيده و دانشمندى در ميان آنان بود، به آنان گفت: واى بر شما، اين كار را انجام ندهيد، صفات او را كه در جامعه بود، بياد آوريد. □●به خدا سوگند شما به خوبى مى‌دانيد كه او راستگوست. مدّت زيادى از تبديل شدن برادرانتان به خوک و ميمون نمى‌گذرد. سخنان اين جوان بر آنان اثر گذاشت و از مباهله منصرف شدند. : □●اسقف برادر دانشمندى بنام «منذر بن علقمه» داشت و آنان او را با اين عنوان مى‌شناختند. وقتى ديد كار به اينجا رسيده و آنان در مورد كارى كه مى‌خواستند انجام دهند، به ترديد افتاده‌اند، دست «سيد» و «عاقب» را گرفته و گفت: مرا با اين دو تنها گذاريد. آنگاه رو به آنان كرده و گفت: پيشقراول قبيله كه در پى آب و علف جلوتر حركت مى‌كند، هيچگاه به قوم خود دروغ نمى‌گويد. من از روى خيرخواهى مى‌گويم به خودتان كمک كنيد و خود را نجات دهيد والّا خود و ديگران را نابود مى‌كنيد. □●گفتند: بگو، كه تو امين و درستكارى. □●گفت: به خوبى مى‌دانيد كه هيچ‌گاه قومى با پيامبرى مباهله ننموده، مگر اين كه نابود شده است. شما و تمام عاقلانى كه با شما هستند و از مطالب كتاب آسمانى اطلاع دارند مى‌دانند كه همين شخص يعنى اباالقاسم، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم، همان كسى است كه پيامبران مژده آمدن او را داده‌اند. مطلب ديگرى نيز هست كه بايد از آن ترسيد. □●پرسيدند: چه چيزى؟ ... □● میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○تلاش برای شروع خوب سال○□ □روایات زیادی داریم که: «ماه رمضان اول سال است و این که اگر این ماه سالم شد تمام سال بسلامت خواهد ماند.» انسان بیدار تأثیر کارهای خود را در حالات و خواسته هایش دیده و بجهت این که ماه رمضان اول سال بوده و خیر و شرّ در آن مقدّر می شود، می داند که عمل او در این ماه تأثیر بزرگی در تمام جوانب زندگیش دارد، بخصوص در رزق و اجل او، و توفیق انجام خیرات و عبادات. و همینطور تأثیر اول این ماه را نسبت به بقیه این ماه می داند. بهمین جهت مراقبین اهمیت زیادی به اعمالی که در این روز وارد شده، می دادند. بخصوص دعایی طولانی که مختص به این روز است. این دعا در «اقبال» از «تلّعکبریّ» با مستند کردن آن به امام صادق علیه السّلام نقل شده است. دعایی است بزرگ، شامل تمام مطالب دین، دنیا و آخرت. ولی آنچه مهم است کوشش در بدست آوردن شرایط دعا و ادای حق این دعاست. و به جان خود قسم کسی حق این دعا را نمی فهمد، مگر این که تلاش و اهمیت او برای تکمیل شرایط و اخلاص در آن، بیشتر شده، و مقدار محبت کسی که این دعا و امثال آن را به ما یاد داده، می فهمد، و قدر نعمت الهی معصومین علیهم السّلام را خواهد دانست. زیرا اگر آموزش آنان نبود، از کجا ادب سخن گفتن با خدای متعال را، آنگونه که شایسته است یاد می گرفتیم. و چطور می فهمیدیم که چگونه با خدا سخن گفته و با او مناجات نماییم، از او خواسته و شکر او را بجا آوریم، که او راضی باشد. و از کجا مقدار ناتوانی و تقصیر خود را در رعایت مراسم بندگی او می فهمیدیم. در عوالم نادانی و گمراهی باقی مانده و با چارپایانی که هلاک شدند هلاک می شدیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️یک توصیه برای تعقیبات نماز◾️ ▪️سه صلوات به روح مطهّر حضرت خدیجه سلام الله علیها هدیه کنید و پس از آن حِرزِ منتسب به ایشان را بخوانید: [[بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغیثُ فَاَغِثْنى وَلا تَکِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَهَ عَیْنِ اَبَداً وَ اَصْلِحْ لى شَاْنى کُلَّهُ]] ▪️به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگى است، اى زنده، اى پاینده، به رحمتت فریادرسى می‌طلبم، پس به فریادم برس و مرا هرگز چشم برهم نهادنى به خود وامگذار و همۀ کارهایم را اصلاح فرما. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است: « نامیده شد زیرا گناهان مؤمنین در آن از بین می رود» در «اقبال» آمده است: ورود در ماه شوال مانند ورود در رجب است و قبلا بطور کامل گفتیم که چگونه باید در این ماه وارد شد. و اگر نمی توانی آنچه را گفتیم بکار بندی، باید مانند کسانی که احترام این ماه را قبول دارند وارد آن شوی. و همانگونه که کسی وارد شهر مکه و خانه خدا می شود و آن را بزرگ می دارد تو نیز باید با حرف و عمل این ماه را بزرگ بداری. زیرا این ماه حرام می باشد. ▪️بنابراین لازم است عقل و قلب تو این ماه را بزرگ دانسته و مواظب اعضای بدنت باشی که در صراط مستقیم سیر نمایند. و بنده هنگامی می تواند ادعا کند که تمام آداب بندگی را رعایت کرده است که تمامی کارهای او مطابق با رضایت مالکش باشد». ▪️این کلام طولانی را بخاطر فوایدی که در برداشت ذکر کردیم. ولی در این کلام این مطلب بود که شوال ماه حرام است و این خلاف مشهور است. بلکه از سخنان بعضی از بزرگان استفاده می شود که تا به حال کسی چنین چیزی نگفته است، زیرا در مقابل قول مشهور این قول را نقل کرده اند که ماههای حرام از دهه آخر «ذی الحجه» شروع و در دهم «ربیع الاخر» پایان می یابد. البته در «وسایل» روایتی نقل شده مبنی بر اینکه شوال از ماههای حرام بوده و محرّم ماه حرام نیست. ▪️احتمال بعیدی هم هست که عبارت سید این باشد: « ». بهر صورت همینقدر که این ماه، ماه احرام برای زیارت خانه خدا می باشد بزرگداشت آن لازم است. زیرا حتما خصوصیتی داشته که از ماههای حج و وقت تشریع اعمال حج گردیده و زیارت خانه خدا در آن قرار گرفته است. و این، برای بنده ای که مراقب معامله با مولای خود می باشد مطلب مهمی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️روزه های این ماه (شوال) ▪️در بعضی روایات شش روز بعد از عید وارد شده است. و در روایات دیگری آمده است که روزه سه روز بعد از این دو عید مطلوب نیست. ▪️بهمین جهت این ، از شروع می گردد. ▪️نیز روایت شده است که: «روزه ماه رمضان و شوال و هر چهارشنبه و پنجشنبه جانشین روزه روزگار بوده و کسی که این مقدار روزه بگیرد، وارد بهشت می شود». @mohamad_hosein_tabatabaei