eitaa logo
تولی و تبری
68 دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
15هزار ویدیو
284 فایل
فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از العالم فارسی
تحلیل روز؛ سنگ اندازی ها مانع خلع سلاح گروه های مسلح در سوریه نمی شود https://fa.alalam.ir/news/3827236 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از حرکت جهانی اربعین
حب الحسین یجمعنا_۳.mp3
5.25M
🎧 اربعین شلوغه؛ نَــریم.... یه وقت بریم خلوت باشه، قشنگ زیارت کنیم!!! سخـــت در اشتباهی‼️ @unity_story
هدایت شده از خبرگزاری فارس
14.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حال و هوای کاروان طولانی‌ترین پیاده‌روی اربعین حسینی 🔹کاروان پیاده‌روی اربعین حسینی که ۲۶ مرداد ماه از مشهد به قصد کربلای معلی حرکت کرده بود روز گذشته وارد کشور عراق شد. fna.ir/bp1jlj @Farsna
هدایت شده از ولای ولایت
هدایت شده از تبیان
4_466317273775211839.mp3
814K
تلاوت صفحه صد و چهل و پنجم، سوره مبارکه انعام 👇👇👇 🆔 @TebyanOnline
آیه 255 سوره بقره قسمت سوم بخش اول ● تأثير علل و اسباب طبيعى به اذن و تأثير و تصرف خدا منتهى مى گردد از اين توهم چنين جواب داده شده كه تصرف اين علل و اسباب در اين موجودات و معلولها خود وساطتى است در تصرف خدا، نه اينكه تصرف خود آنها باشد، به عبارتى ديگر علل و اسباب در مورد مسببات شفاء دهندگانى هستند كه به اذن خدا شفاعت مى كنند و شفاعت (كه عبارت است از واسطه اى در رساندن خير و يا دفع شر و اين خود نوعى تصرف است از شفيع در امر كسى كه مورد شفاعت است ) وقتى با سلطنت الهى و تصرف الهى منافات دارد كه منتهى به اذن خدا نگردد، و بر مشيت خداى تعالى اعتماد نداشته باشد، بلكه خودش مستقل و بريده از خدا باشد، و حال آنكه چنين نيست براى اينكه هيچ سببى از اسباب و هيچ علتى از علل نيست ، مگر آنكه تأثير آن به وسيله خدا و نحوه تصرفاتش به اذن خدا است ، پس در حقيقت تأثير و تصرف خود خدا است ، پس باز هم درست است بگوئيم در عالم به جز سلطنت خدا و قيوميت مطلق او هيچ سلطنتى و قيوميتى نيست ، (عز سلطانه ). و بنابر بيانى كه ما كرديم شفاعت عبارت شد از واسطه شدن در عالم اسباب و وسائط، چه اينكه اين توسط به تكوين باشد، مثل همين وساطتى كه اسباب دارند، و يا توسط به زبان باشد و شفيع بخواهد با زبان خود از خدا بخواهد كه فلان گناهكار را مجازات نكند، كتاب و سنت هم از وجود چنين شفاعتى در قيامت خبر داده ، كه بحث آن در تفسير آيه ((واتقوا يوما لا تجزى نفس عن نفس شيئا)) گذشت . پس جمله : ((من ذا الذى يشفع عنده ))، پاسخ ‌گوى هم ان توهم است ، براى اينكه اين جمله ، بعد از مساله قيوميت خدا و مالكيت مطلقه او آمده ، كه اطلاق آن ملكيت ، هم شامل تكوين مى شود، و هم تشريع ، حتى مى توان گفت قيوميت و مالكيت بر حسب ظاهر، با تكوين ارتباط دارند، و هيچ دليلى ندارد كه ما آن دو را مقيد به قيوميت و سلطنت تشريعى كنيم ، تا در نتيجه ، مساله شفاعت هم مخصوص به شفاعت تشريعى و زبانى در روز قيامت بشود. در نتيجه ، سياق آيه در اينكه شامل شفاعت تكوينى هم بشود نظير سياق آيات زير است كه آنها نيز شامل هر دو قسم شفاعت هستند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 509 ((ان ربكم الله الذى خلق السموات و الارض فى ستة ايام ثم استوى على العرش يدبر الامر ما من شفيع الا من بعد اذنه )). ((الله الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما فى ستة ايام ، ثم استوى على العرش ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری●■ ■نكته‌ى اوّل در سلوك، همين است كه بفهمى تو شروع نكرده‌اى؛ او تو را صدا زده و تو را مى‌خواهد. تو هنگامى كه در ميان تمام دعوت‌ها و دعوت‌كننده‌ها قرار گرفتى و با گوش دلت شنيدى، كه نَفس تو را مى‌خواند، شهوت، غضب و اوهام تو را مى‌خوانند، دنيا تو را مى‌خواند، ماشين‌ها و موتورها تو را مى‌خوانند، استخرها و توپ‌ها تو را مى‌خوانند، غذاها و رنگارنگ‌ها تو را مى‌خوانند، هنگامى كه تو دعوت شيطان و نَفس و دنيا را شنيدى و دعوت حق را هم در كنار اين‌ها شنيدى كه: «اَللّهُ‌ يَدعُوكُمْ‌ الى‌ مَغفِرَةٍ‌ مِنْهُ‌ وَالشَّيْطانُ‌ يَدْعُوكُمْ‌...»، ■در اين هنگام كه ازدحام دعوت‌ها را ديدى و اقتدار دعوت حق را، در ميان تمامى دعوت‌ها يافتى، كه او بى‌نياز، تو را مى‌خواند تا به تو ببخشد و ديگران مى‌خوانند تا از تو بگيرند، چگونه مى‌توانى لبّيك نگويى و به سوى او نيايى‌؟ ■●نامه های بلوغ، صفحه ۵۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●منطق منطق سياست و بازى سياسى بود، منطق عقل و دُها و رعايت مصالح نفس خود بود. او با منطق عقلى، صحيح مى‌گفت كه: انى اتخوف عليك فى هذا الوجه الهلاك، ان اهل العراق قوم غدر [من بر تو در اين سفر بيم كشته شدن دارم، زيرا اهل عراق قومى خيانت‌پيشه‌اند.] (پس تو هم با آنها سياست بازى و غدر كن) اقم بهذا البلد فانّك سيّد اهل الحجاز، فان كان اهل العراق يريدونك كما زعموا فلينفوا عدوّهم [در همين شهر بمان، زيرا تو سرور اهل حجازى، پس اگر اهل عراق خواهان تو باشند چنانكه مدعى‌اند بايد دشمنانشان را دور سازند و از شهر خود برانند.] (خودشان بروند دم چك، اگر كشته شدند كه به جهنم، اگر غالب شدند و مهيّا شد تو برو. درست اين منطق، منطق سياسيّون نفعى است نه منطق شهدا) ■●ثم اقدم عليهم، فان ابيت الا ان تخرج فسر الى اليمن فان لها حصوناً و شعاباً، و لأبيك بها شيعة [سپس نزد آنها برو؛ و اگر تصميم حتمى دارى كه بيرون شوى پس به يمن برو زيرا كه دژها و دره‌هاى فراوان دارد، و پدرت در آنجا شيعيانى دارد.] ■●معناى كلام ابن عباس اين است كه اگر اهل عراق حاكمشان را بيرون نكردند و اهل جهاد نبودند تو هم آنها را رها كن. اين منطق منطق معامله است. منطق امام نه منطق غدر و كيد بود و نه منطق معامله و همكارى انتفاعى، صرفاً منطق ايثار و عقيده و شهادت در راه عقيده بود. ■●بشر يا منطق مكر دارد مثل اغلب سياسيون دنيا، يا منطق معامله دارد مثل احزاب سياسى امروز، يا منطق فدا و عقيده دارد مثل نوادر خلقت از قبيل امام حسين عليه السلام. ■●فَقالَ لَهُ الْحُسَيْنُ: يَا ابْنَ عَمِّ انّى اعْلَمُ انَّكَ ناصِحٌ مُشْفِقٌ [حضرت به او فرمود: پسرعمو! من مى‌دانم كه تو قصد خيرخواهى و دلسوزى دارى.] (براى شخص من و مصالح شخص من) وَ لكِنِّى قَدْ أزْمَعْتُ وَ أجْمَعْتُ عَلَى الْمَسيرِ [ولى من تصميم قطعى براى حركت گرفته‌ام.]. مقصود حضرت اين نيست كه گفتار از روى حسن نيت است ولى من اين مقدمات و نتايج را قبول ندارم، بلكه مقصود اين است كه اين مقدمات و نتايج براى كسى كه بخواهد از اين راه برود و اهل معامله و معاوضه باشد درست است ولى راه من اين راه نيست و منطق من منطق درد عقيده داشتن و درد خيرخواهى داشتن است، درد طبيبى است كه از غم مريض‌ها رنج مى‌برد. (عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ) [توبه: ۱۲۸]، راه من راه شهادت است. منطق شهيد منطق ديگرى است غير از منطق عقل عملى انتفاعى. معناى «انَّ اللَّهَ شاءَ انْ يَراكَ قَتيلًا» اين است كه خدا از تو روح شهادت مى‌خواهد (انَّ لَكَ دَرَجَةً لَنْ تَنالَها الّا بِالشَّهادَةِ). ■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی ج ۲ ص ۱۰۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴روز ورود قافله اسرا به شام، بعد از سه روز متوقف کردن آنها پشت دروازه شهر برای آذین بستن و جشن گرفتن به خاطر اسارت گرفتن خاندان اهل بیت پیامبر خدا ....