✨ ﴾﷽﴿✨
#مَثَلِ_فریب_و_نیرنگ
🔺️شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کردکه همیشه بارهای سنگین بر پشـت من میگذارد و مرا تاب و تحمـل آن نیست.
شتـر پرسید : بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟
گفت : اغلب اوقات نمک است
گفت : اگر در مسیر رود آب باشد ، یکی دو مرتبه در آن رود بخواب تا نمکها آب شود و بار تو سبک گردد و ضرر به صاحب تو رسد و بعد از این تو را رنج ندهد.
🔻شتـر همین کار را انجام داد . صاحب شتر فهمید که خوابیدن شتر در میان آب ، بهسبب ضعف و بیقوتی نیست ، بلکه از روی حیله است.
ایـن دفعه نمد بار شتر کـرد، شتر ساده لـوح به طـریق معهـود ، در میـان آب خوابید ، ولی بارش دو چندان شد.
صاحب شتر با شلاق او را بلند کرد و شتـر از بیم چوب ، دیگر در میان آب نخوابید و ایـن مَثَل شد ، که شتـر را به نمد داغ می کنند.
پ ن : نیرنگ و فریب ، سرانجامی جز شکست ندارد. کاربرد این مَثَل در سـرانجام انسان مکار و فریب کار به کار میرود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#تلنگر
✍از ابن عباس نقل شده است:
که روزی زلیخا به یوسف ( علیه السلام ) گفت:
چشم بردار و مرا بنگر.
یوسف ( علیه السلام ) گفت:
«أَخْشَی الْعَمَی فِی بَصَرِی ،از نابینا شدن چشمانم میترسم.»
زلیخا گفت: «چقدر چشمهایت زیباست!»
یوسف ( علیه السلام ) گفت:
«دو چشم ، نخستین عضوهایی هستند که در قبر بر گونههایم میافتند.»
زلیخا گفت:
«چه بوی خوشی داری؟»
یوسف ( علیه السلام ) گفت: «اگر بوی مرا سه روز پس از مرگم استشمام میکردی ، از من فرار میکردی.»
زلیخا گفت:
«چرا به من نزدیک نمیشوی؟»
حضرت یوسف ( علیه السلام ) گفت: «با این دوری ، به قرب پروردگارم امید دارم.»
زلیخا گفت:
«بستر من از حریر است ، برخیز و خواستهام را برآور.»
یوسف ( علیه السلام ) گفت: «میترسم بهرهام در بهشت از کف برَوَد.»
زلیخا گفت:
«تو را به شکنجهگرها میسپارم»
یوسف ( علیه السلام ) گفت:
«پروردگارم در آن هنگام مرا بس است.»
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
🔹️بچه ها
شوخی شوخی به گنجشگها سنگ میزنند
ولی گنجشگها جدی جدی میمیرند.
🔸️ادمها
شوخی شوخی به هم زخم میزنند
ولی قلبها جدی جدی میشکنند.
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#تلنگر
🔹️وقتی یک ماشین لباسشویی جدید خریدم ، ماشین قدیمی را بیرون گذاشتم و یک کاغذ روی آن چسباندم که روی آن نوشته شده بود:
رایگان!!
دو روز گذشت و متوجه شدم ماشین لباسشویی هنوز سر جای خود قرار دارد.
فکری به ذهنم رسید ، کاغذ روی آن را کندم و به جایش کاغذی چسبانده و نوشتم:
🔺️ فروشی ، ۵۰ هزار تومان.
صبح روز بعد دیدم که ماشین لباسشویی را دزدیده اند!
⚠️نتیجه اخلاقی :
همیشه واسه خودتون ارزش قائل بشید ، مردم ارزش شمارا بیشتر از چیزی که بیان می کنید، تصور نمی کنند!
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#قهرمان_من
🔻نوجوانی که ققنوس دفاع مقدس لقب گرفت
شهید علی عرب نوجوانی در جبهه بود شبی که عملیات شبانه داشتیم در کوله پشتی علی تعداد زیادی مهمات بود.
عملیات باید بدون کوچکترین صدایی انجام می شد. ناگهان دشمن چند منور زد. یکی از این شعله های منور به کوله پشتی علی اصابت کرد آن هم کوله ای پر از گلوله و مهمات!
چند نفر از بچه ها می خواستند به او کمک کنند اما از آن جایی که امکان لو رفتن عملیات بود علی مانع شد. سپس چفیه اش را در دهانش گذاشت تا صدایی از او بیرون نیاید.
کوله او هر لحظه شعله ورتر می شد و مهمات درونش به حد انفجار رسیده بودند. چاره ای نبود برای ادامه عملیات علی را تنها گذاشتیم.
وقتی عملیات تمام شد و دوباره به همان مسیر قبلی رسیدیم علی را ندیدیم تمام بدن او سوخته و آب شده بود و تنها کف پوتین هایش که نسوز بودند باقی مانده بود😔
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#کودک_سفید_پوست
🔺️مردی همسرش را نزد خلیفه دوم برده و گفت: خودم و زنم سیاه هستیم و او پسری سفید به دنیا آورده.
خلیفه رو به جمع کرده و نظر ایشان را خواست همه گفتند زن باید سنگسار شود.
مأموران اجرای حکم که زن را میبردند ، در میانه راه با امیرمؤمنان ( علیه السلام ) برخورد کردند و حضرت ماجرا را پرسیدند و آنان شرح ماوقع گفتند.
🔸️حضرت ( علیه السلام ) رو به مرد کرده و پرسیدند : آیا زنت را متهم مىکنی؟
🔹️مرد گفت: نه.
🔸️حضرت باز هم سؤال کردند : آیا در حال قاعدگى با او همبستر شدهاى؟
🔹️ مرد تأیید کرد و گفت: بله ، یک شب که ادعا مىکرد قاعده است ، من گمان کردم به جهت سرما عذر مىآورد ؛ پس با او همبستر شدم.
🔸️ حضرت از زن نیز پرسید که آیا شوهرت در آن حال با تو نزدیکى کرده است؟ زن هم تأیید کرد.
در این زمان امیرمؤمنان علیهالسلام به آنان فرمود : برگردید که این فرزند ، پسر شماست و علت سفیدشدنش این است که خون حیض بر نطفه غلبه کرده است ؛ آنگاه که این کودک بزرگ شود ، رنگ پوست او سیاه میشود.
⚠️در همین جا فیصله یافت ، و مردم حاض ر، منتظر بلوغ آن جوان بودند ، و ناگاه جوان در آن دوران به همان صورتی که مولای متقیان پیشگویی کرده بودند به سیاه پوستی تغییر رنگ داد! و بر عالم انسانیت ثابت کرد که علی هر چه میگوید صحیح میگوید ، و قضاوت و داوری او مطابق واقع است.
☝️کافی ج5 ص566 و567 ح_46 نقل از آفتاب ولایت ص147-146.
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#شیعه_اهل_بیت اگر برای #خدا ترک گناه کنه
یک شبه راه صد ساله میره علی الخصوص اگر جوون باشه
خدایی که تو رو آفریده
به اون شهوتی که به تو غالب میشه واقفه
میدونه وقتی چشم میپوشی داری چیکار میکنی
میدونه داری #شق_القمر میکنی ، داری کوه جا به جا میکنی
خدا میدونه و عاشق این بنده اش میشه
#علی_اکبر_رائفی_پور
#ترک_گناه
#راه_صد_ساله
#avaye_eshgh_ir
برای ارسال نظرات به اینستاگرام مراجعه کنید 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#سبک_زندگی
🔺️برای بچهها چند تا جوجۀ یک روزه خریده بودم.
آقا دوست داشتند بچهها بهجای عروسک ، از حیوانات کوچک نگهداری کنند.
وقتی فهمید ، دائم میگفت: مواظبشان باشید ، بهشان رسیدگی کنید.
جدی هم میپرسید، میگفت: اموراتشان باید تأمین شود.
جعبۀ مقوایی کوچکی درست کرده بودیم
و جوجهها را در آن گذاشتیم.
زمستان از ترس سرما ، جعبه را آوردیم داخل
و آن را گذاشتیم گوشۀ اتاق.
تا از در آمد، اول پرسید: به اینها غذا دادهاید؟!
بعد هم گفت: شاید آنجا دلشان گرفته باشد. درِ جعبه را باز کنید بیایند توی اتاق ، یک گشتی بزنند!
یک روز دیگر جوجهها را گذاشته بودیم بیرون ،
باخبر شد. گفت: شاید امشب نزدیک صبح هوا سرد بشود ، چرا اینها را بیرون گذاشتید؟ شاید هم گربه ببردشان.
گفتم: خب شاید خدا اینها را برای گربه خلق کرده باشد ؛ گربۀ بیچاره چه باید بخورد؟
طوری نگاهم کرد که انگار آن گربه میخواهد انسانی را بخورد!
رفت آنها را برداشت و آورد و گذاشت گوشۀ اتاق.
📚این بهشت، آن بهشت، ص٣٩و۴٠؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
من دنیا را طلاق دادم!
خدای زرگ مرا در آتش عشق سوزاند
مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و
خواسته های عادی ، مادی و شخصی در نظرم حذف شد و روزگاری گذشت.
که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و از همه چیز خود گذشتم.
از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین
پایه پیروزی من درا ین امتحان سخت باشد.
#شهید_دکتر_چمران🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#پندانه
🔺️مجنون از راهی میگذشت.
جمعی نماز گذاشته بودند مجنون از لا به لای نماز گذاران رد شد.
🔹 جماعت تندو تند نماز را تمام کردند همگی ریختند بر سر مجنون
🔸️گفتند: بی تربیت کافر شده ای؟؟
🔹️مجنون گفت: مگر چه گفتم؟؟
🔸️گفتند: مگر کوری که از لای صف نماز گذاران میگذری.
🔹️مجنون گفت: من چنان در فکر لیلا غرق بودم که وقتی میگذشتم حتی یک نماز گذار ندیدم.
⚠️شما چطور عاشق خدایید و در حال صحبت با خدا همگی مرا دیدید😕
#کاش_مجنون_خدا_باشیم
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#تلنگر
🔸️از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
🔹️گفت:
آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند ، چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند.😊👌
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═
✨ ﴾﷽﴿✨
#سبک_زندگی_شهدا
🔺️این دقتها شهادت را رقم میزند😊
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود.
عطاءالله😊 مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد میگفت: 👇👇
کار کردن وقتِ #نماز برکت نداره
بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همهی کارها رو میکنم ، اینطوری پولیکه در میارین دیگه شبههای نداره وآدم رو به یه جایی میرسونه🌹
#شهید_عطا_الله_اکبری
📚منبع: کتاب سیرهی دریادلان
↶【به ما بپیوندید 】↷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
روشـــــــنگــــران https://eitaa.com/joinchat/2089287787C2a644ad91e
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═