احتمالا برایش دوران سختی بود؛
دورانی که تقلا میکرد زندگی کند، پیشرفت کند
خوشحال باشد، اشک بریزد اما خاموش نشود
نفس بکشد بدون درد، نترسد، بجنگد
نرود و بماند، بسازد، انسان باشد.
زنده بماند
زنده بماند
زنده بماند
عشق از آنِ مردانِ شجاع است .
برایِ مردهای ضعیف مادرانشان زن میگیرند !(؛
فی المسافة بین غیابک و حضورک انکسر شیء ما لن یعود کما کان أبداً
در فاصلهی غیبت و حضور تو انگار چیزی میشکند
چیزی که هرگز به حالت اولش برنمیگردد!
گفته بودی که توهم حالِ مرا میفهمی ..
تلخیِ قصه ی هر فال مرا میفهمی ..!
بغض گیر کرده یِ در آهِ مرا میفهمی !
خسته ام خسته تر از خسته
مرا میفهمی ؟؟؟
شرایط دروغ اند!
اگر انسانی انسان دیگری را دوست بدارد،
برایش جنگ به پا می کند..
ما عادت نمیکنیم،
مگر آنکه چیزی درونمان بمیرد.
فکرش را بکن چه چیزها درونمان مردند
تا توانستیم به همهی آنچه پیرامونمان است، عادت کنیم.
- ممدوح عدوان