زمان:
حجم:
123.5K
و اما اگر مرگِ من فرا رسید و ماهمدیگر را ندیدیم
این را بدان که من تورا؛بسیار آرزو کردم :)
هدایت شده از -اِهتمام-
دلم با ماندن بود
راه اما ، راه ِ رفتن ؛
و تو ندانستی چه رنجیست ،
کشاندن تن خسته ای که خواهان ماندن بود .
ᴍَᴀʟɪُ /مَــلِیُّ
به بچه هاتون اجازه تجربه مستقل بودن بدید.
در حدی نیستم که بخوام اینو بگم
ولی به عنوان یه جوون که تو این نسل
رشد کرده میگم :
خیلی وقتا بچه هاتون نیاز دارن که
صمیمانه با شما صحبت کنن
بدون اینکه ازتون بترسند و دغدغه اینو
داشته باشند که برخورد بدی از شما ببینند
و یا حتی خجالت بکشند
ازتون درخواست داشته باشند .
غصه هاشونا بیان کنن .
خودشونا پیش عزیزترین آدمای زندگیشون تخلیه کنن .
شادترین روزاشونا با شما بگذرونن و یا
با شما در میون بزارن .
نزارید تو ذهنشون از شما
یه غول بسازند؛ که اگه بشه
برای تخلیهٔ احساساتشون
به آدمای رو میزنن که
شاید خسارتای عاطفیِ
جبران ناپذیری بهشون بزنه
خانواده هایی که اجازه تجربه
این حسِ شیرین رفاقت و به فرزندشون میدن..
معمولا بچه های شادتر و سالم تری دارند
همچنین خودتون از این رابطهی
عمیق پدر/مادر دختری/پسری لذت میبرید
امتحان کنید جایِ دوری نمیره :)