eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
361 دنبال‌کننده
14هزار عکس
12.5هزار ویدیو
133 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
الان دهه ۸۰ و ۹۰ نیست فهم مردم خیلی خیلی بالا رفته
🔴عربده کشی‌های ادامه دار ظریف و واکنش تند مردم به این عربده کشی این بار در کاشان مردم جواب دروغگویی و اهانت‌های ظریف رو دادند و تلاش ظریف برای خفه کردن صدای مردم پس کو ..... .....
جمله طلایی مناظره امشب. جلیلی: بودجه فرهنگی باید تبدیل به اثر فرهنگی بشه نه میز و صندلی و ستاد
🔻اصلح، مقبول نیز شده است: چرخش خاکستری‌ها به این سو 🖊 ۱. پزشکیان نشان داد که برخلاف روحانی در سال ۹۲ و ۹۶، «کشش» و «ظرفیت» رأی بیش از این را ندارد و نمی‌تواند انتخابات را ببرد، بلکه اکنون و در آینده نیز در عرض بقیه قرار گرفته و‌ هم‌رتبه‌ی آنها باید مبارزه کند. او در بهترین حالت، تنها می‌تواند به دور دوم برود، اما قدرت «یکه‌تازی» و «عبور چشمگیر از همه» را ندارد. «شرایط اجتماعی» نسبت به آن زمان، بسیار دگرگون شده و همین امر، کار را بر پزشکیان دشوار کرده است. جامعه‌ی امروز، متأثر از «شهادت رئیسی» است و نمی‌خواهد از او عبور کند، بلکه قصد دارد به گزینه‌ای «همانند رئیسی» رأی بدهد، درحالی‌که پزشکیان، هیچ نسبتی با منطق و الگوی عمل رئیسی ندارد. دلربایی رئیسی از مردم، امکان رأی «جهشی» و «هیجانی» را از اصلاح‌طلبان ربوده و آن را در باتلاق، اسیر کرده است. پزشکیان، امکان صعود چشمگیر را ندارد و در یک حد از پیشروی، محدود و متوقف مانده است. ۲. برخلاف تصور دیگران، جلیلی به دلیل «عدالت‌خواهی» و «ساده‌زیستی»اش توانسته مانند احمدی‌نژاد در سال ۸۴ و ۸۸، رأی بخشی از «خاکستری‌ها» را نیز از آن خود سازد و از بدنه‌ی حامیان ایدئولوژیکش فراتر برود. انتظار تحلیل‌گران این بود که جلیلی، تجربه‌ی سال ۹۲ را تکرار کند و بیش از یک کنشگر درجه‌ی دوم نباشد، اما وی با وجود سال‌ها حاشیه‌نشینی و گم‌نامی، اکنون توانسته به کنشگر «اصلی» و «رأی‌ساز» انتخابات تبدیل بشود. او میان «کار» و «عدالت»، جمع برقرار کرده و از این جهت است که دیگران را پشت سر گذاشته است. رأی او، فزون‌تر هم خواهد شد؛ چون او بیش از همه، همگون و هم‌راستای با «اقتضاهای زمانه‌ی پسارئیسی» است. منطق هویتی زمانه و میل سیاسی جامعه، او را می‌طلبد. جامعه در حال‌وهوای «دوره‌ی پسارئیسی» است و در نسبت با آن، گزینه‌ی مطلوب خود را تعریف می‌کند؛ گزینه‌ای که بیشترین تطابق و شباهت با او را داشته باشد. ۳. برخی تصور کردند که «لایه‌ی خاکستری‌ جامعه»، همواره منطق ثابت دارد و ترجیحاتش، یکنواخت است، درحالی‌که این‌چنین نیست. خاکستری‌های در تجربه‌ی انتخاباتی دهه‌های گذشته نشان دادند که به‌شدت «موقعیتی» و «اقتضائی» رأی می‌دهند و این‌گونه نیست لیبرالیسم سیاسی و فرهنگی، آنها را برانگیزاند و آرمان‌گرایی برای آنها دافعه داشته باشد. تجربه‌ی انتخاباتی احمدی‌نژاد و رئیسی، نشان داد که آنها به این سو نیز چرخش دارند؛ کافیست گزینه‌ی انقلابی بتواند تصویری از «عدالت‌خواهی» و «ساده‌زیستی» و «گره‌گشایی‌»اش در ذهن و‌ دیده‌ی آنها ترسیم کند. اگر چنین شود، جریان‌های تکنوکرات و لیبرال، به‌آسانی به حاشیه خواهند رفت. امروز جلیلی در ساختن چنین روایت و تصویری از خود، تا حدود زیادی موفق بوده و گذر زمان نیز تا انتخابات، این امر را بسط خواهد داد. ذائقه‌ی سیاسی خاکستری‌ها، متأثر از شهادت رئیسی، هم‌رنگ و هم داستان با انقلابی‌های واقعی شده است و این فرصت اجتماعی، یک پنجره‌ی سیاسی و انتخاباتی را به روی آنها گشوده است. ازاین‌رو، باید به‌جای هراس‌افکنی از احتمال رأی‌آوری گزینه‌ی اصلاحات و مایل‌شدن به نگاه تقلیل‌گرایانه‌ی برآمده از صالح مقبول، کوشید بر سبد رأی اصلح مقبول افزود. شرایط زمانه و اقتضای جامعه، چنین امکانی را برای ما فراهم کرده است. ...... ......
🔻تفاوت دولت سوم روحانی و دولت دوم رئیسی 🔻دولت سوم روحانی یا دولت سوم خاتمی یا ادامه دولت مرحوم هاشمی؛ این ها همه عناوین یک نماد است. دولت دوم شهید رئیسی نیز یک نماد است. قبل از هرچیز ذکر این تذکر ضروری است که سخن از مقایسه دو راهبرد برای اداره کشور است. به سخن دیگر دولت سوم روحانی تعریض یا گوشه و کنایه نیست. آنانکه قائل به ادامه دولت مرحوم هاشمی و خاتمی و روحانی هستند نیز تلاش می کنند از این مسیر خدمت کنند. اما اینکه آیا این راه موثر است یا نه سخن دیگری است که غرض این متن نیست. این متن صرفا توجه دادن به مقایسه برخی اختلافات راهبردی این دو نماد است؛ دولت سوم روحانی یا دولت دوم رئیسی؟ 1⃣یکم. نگاه به جمهوریت دو نگاه در موضوع جمهوریت حاکم است. یکی توده گرایی و دوم مردم سالاری. تفاوت ایندو چیست؟ در توده گرایی صرفا انتخاب مردم اهمیت دارد. در مردم سالاری رشد انتخاب مردم. یعنی انتخاب از سر آگاهی و نه هر انتخابی. 🔻ثمره نگاه اول در انتخابات، جلب نظر مردم به هر قیمتی است و دومی رشد آگاهی مردم برای انتخاب احسن. 2⃣دوم. نگاه به نقش مردم نگاه اول به نقش مردم صرفا در انتخابات است و نگاه دوم مشارکت و نقش پذیری. 🔻ثمره نگاه اول اینست که مردم انتخاب می کنند و لازم نیست در همه جزئیات تصمیم گیری ها ورود کنند اما در نگاه دوم مردم بعد از انتخابات نقش دارند و باید کنار منتخب شان مشارکت کنند. 3⃣سوم. نگاه به دنیا در نگاه اول باید قواعد نظم نوین جهانی را پذیرفت و در نگاه دوم می گوید نظم نوین جهانی اصالت ندارد. اصالت هویت ملی ماست. 🔻مقایسه ثمره هر دو نگاه در موضوعی شبیه مذاکره اینست که اولی می گوید راهی غیر از مذاکره نیست و دومی می گوید مذاکره موضوعیت ندارد و طریقیت دارد. مذاکره بدون انتفاع بی ثمر است. 4⃣ چهارم. نگاه به آزادی در نگاه اول آزادی ضروری است چون انسان آزاد است و خط قرمز جایی است که به دیگران صدمه بزند در نگاه دوم ازادی ضروری است چون اختیار مقدمه انتخاب و رشد انسان است. لذا ازادی محدود می شود به عقلانیت انسانی نه صرفا صدمه به دیگران. 🔻ثمره ایندو نگاه را باید در محدودیت های عقلانی دید. مثل قانون حجاب و فیلترینگ و غیره 5⃣پنجم. نگاه به اقتصاد در نگاه اول اقتصادی رقابت همه چیز را حل و فصل می کند و نگاه دوم معتقد است رقابت به تنهایی منجر به کارامدی و کارایی نیست و نیاز به دولت تنظیم گر و هوشمند و موثر داریم. 🔻ثمره نگاه اول در واردات اینست که منطقا وقتی جنسی ارزان تر و باکیفیت تر است راهی جز واردات نیست و در نگاه دوم می گوید تقویت تولید داخلی به جهات راهبردی مهمتر از جنس ارزان و باکیفیت است. 6⃣ششم. نگاه به عدالت یک نگاه اینست که باید پیشرفت کنیم و هرجا نقصی ایجاد شد با حمایت های اجتماعی انرا اصلاح کنیم و نگاه دوم اینست که عدالت تنها در نتیجه نیست و باید در مبدا و مسیر هم عدالت ایجاد کرد. 🔻ثمره ایندو نگاه در اقتصاد اینست که یکی در یارانه ها و اعانه ها متوقف می شود و دومی به رشد و توانمند سازی بیش از یارانه ها توجه می کند. 7⃣هفتم. نگاه به مصلحت نگاه اول به مصلحت اینست که ما در زمانه ای بسر می بریم که نباید بلندپروازی کنیم. نگاه دوم اینست که ما محکومیم به حق گرایی و مصلحت تنها زمانی بکار می آید که در نهایت منجر به حق گرایی شود. 🔻ثمره نگاه اول مصلحت سنجی به سبک مرحوم آیت الله هاشمی است و در دومی مصلحتی شبیه نرمش قهرمانانه. 8⃣هشتم. مدیریت برو یا مدیریت بیا در نگاه اول صرفا ساختار سلسله مراتبی است که اداره کشور را بر عهده دارد اما در نگاه دوم مدیرت ارشد خودش جلوتر از دیگران میرود و ساختار را با خود می کشد. 🔻ثمره نگاه اول ساختار بروکراتیک است و از نگاه دوم سفر استانی و اقدام جهادی و مهمتر اینکه تربیت خود و نیروی انسانی در سطوح مختلف نتیجه می شود. 9⃣نهم. ولایت پذیری نگاه اول ولایت پذیر است و می گوید در چارچوب قانون تلاش می کنیم نظر رهبری را پیش ببریم. نگاه دوم می گوید نگاه راهبردی رهبری را می فهمیم و تلاش می کنیم آن نگاه را پیش ببریم. 🔻ثمره نگاه اولی اینست که ولایت فقیه مثل خط قرمز عمل می کند که نباید از آن تخطی کرد و نگاه دوم اینست که ولایت فقیه نقش پیش برنده دارد. اولی حداقلی و دومی حداکثری است. 🔟دهم. ارزش های انقلاب نگاه اول در بهترین حالت این است ک ما باید تلاش کنیم ارزش های انقلاب را در کنار دنیا و رفاه مردم محقق کنیم. دومی می گوید دنیا و رفاه را باید از درون ارزش های انقلاب سامان بخشید . 🔻ثمره نگاه اول میشود نگاه ضمیمه ای ارزش ها به پروژه ها و ثمره نگاه دوم می شود نگاه ضمیمه ای پروژه ها به ارزش ها. ..... ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتقاد بی‌سابقۀ مهدی خزعلی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب از هم‌حزبی‌های خود: 🔹دکتر پزشکیان باید در انتخاب مشاوران خود دقت بیشتری کند؛ این عناصر، اراذل و اوباش سیاست هستند! 🔹اطراف آقای پزشکیان را اصلاح‌‌طلبانی گرفته‌اند که تا دیروز برانداز بودند و با سلطنت‌طلبان و منافقین پالوده می‌خوردند! ☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
۱. آقای پناهیان گفته اکنون زمانه‌ی اجرای برنامه‌ها در چهارچوب سیاست‌ها است. ۲. ولی فراموش نکردیم که در سال ۶۸ نیز، هاشمی‌رفسنجانی به‌عنوان یک «مدیر قوی»، از مجلس به دولت آمد تا «سیاست بازسازی پساجنگ» را اجرا کند، اما اجرا به سبک او، به «زخم‌خوردگی ارزش‌ها» و «شکاف طبقاتی» و «تکنوکراتیسم» انجامید. ،،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: آن «عقل سیاسی» که من با اطمینان به او تکیه می‌کردم و از نظرات و مواضعش، عمق و اتقان و عاقبت‌اندیشی را درمی‌یافتم، فقط آیت‌الله مصباح بود و بس. دیگران حتی قابل‌مقایسه با او نیز نبودند و نیستند. در این شرایط فقدان و خلاء، بدنه‌ی جبهه‌ی انقلاب باید به عقل فطری‌اش رجوع کند تا شاید حقیقت را بیابد؛ وگرنه این قبیل اشارت‌های سطحی و غیرمعرفتی، ما را گرفتار عمل‌گرایی و تکرار تجربه‌های تلخ خواهد کرد. به حکم و انتخاب وجدان انقلابی‌تان گردن نهید بهتر است تا مقلد و مطیع نااستدلال‌ها باشید. .... .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا