eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
363 دنبال‌کننده
14هزار عکس
12.6هزار ویدیو
133 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیش از ۷ میلیون زائر در دهه اول محرم به کربلا مشرف شده‌اند ..... .....
‍ 📝📝📝سهم‌خواهی از گوشت قربانی دولت چهاردهم/ حلقه روحانی یا حلقه خاتمی؛ کدام‌ یک پیروز جنگ قدرت خواهد شد؟ 🔹 مسعود پزشکیان در مناظرات انتخاباتی بارها تأکید کرد که برنامه‌ای برای اداره کشور ندارد و مشورت با کارشناسان را ایده حکمرانی خود قرار داده بود. از همان ایام مشخص بود که در صورت پیروزی او در انتخابات، جنگ شدیدی برای سهم‌خواهی در کابینه شکل خواهد گرفت. 🔹 باگذشت کمتر از دو هفته از انتخابات ریاست‌جمهوری، پیش‌بینی‌ها حقیقت از آب درآمدند و خبرها حاکی از تلاش‌های دو حلقه مهم در اطراف پزشکیان برای تصاحب بیشتر کابینه است. حلقه اول با رهبری حسن روحانی و در سمت دیگر حلقه محمد خاتمی و تیم سازندگی! 🔹 هرکدام از این دو حلقه مدعی معتقدند باتوجه‌ به ضعف مدیریتی پزشکیان و واگذاری امور از سوی او به دیگران، قدرت در دولت چهاردهم در دست جریانی است که بتواند پست‌های مهم را اشغال کند. بر همین اساس هر جریانی که بتواند در مرحله اول، کابینه را تصاحب کند عملاً دولت را در اختیار دارد. 🔹 با نزدیک‌ شدن به روزهای اعلام لیست وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور به مجلس شورای اسلامی، این دعواها از پشت پرده خارج شده و در فضای رسانه‌ای نیز شاهد حملات این دو حلقه به همدیگر هستیم. 🔹 ابتدا با اعلام‌ حضور محمدرضا در شورای سیاست‌گذاری دولت چهاردهم، حملات گسترده و هماهنگی در شبکه‌های مجازی علیه او شکل گرفت. هرچند که گویا این حملات اثر نداشته است و او همچنان از افراد پرنفوذ در حلقه پزشکیان است. این حملات البته با دفاع جریان مقابل نیز همراه شد به‌ نحوی‌که سایت عصر ایران با حمله به منتقدین عارف، او را بهترین گزینه برای معاون اولی خواند و مخالفین این تصمیم را افرادی سطحی، احساسی، غیرعلمی و پروژه‌ای خطاب کرد. 🔹 این حملات بار دیگر علیه علی عبدالعلی‌زاده، رئیس ستاد مسعود پزشکیان در انتخابات نیز شکل گرفت تا مشخص شود تیم هدایت‌کننده این حملات قصد دارد افراد نزدیک به حلقه محمد خاتمی را از دور خارج کند. این اتفاق در حالی رخ داد که یک خبرنگار اصلاح‌طلب از فشار بر مسعود پزشکیان خبر داد و گفت: خاتمی مدعی ایست که پیروزی پزشکیان به دلیل حمایت اوست. به همین دلیل سهم زیادی در چینش کابینه دارد. 🔹 حالا و پس از انتشار چارت عجیب محمدجواد از شورای راهبری دولت چهاردهم، کنایه‌های حلقه مقابل آغاز شده است. حسام‌الدین ، در واکنش به این چارت مبتدیانه نوشت: «درباره این‌گونه فهم‌ها از ساختار دولت و به‌خصوص میان بخش‌ها سخن فراوان است.» او سپس در توییت دیگر با حمله مستقیم به ظریف، این تقسیم‌بندی را شرکتی خطاب کرد و گفت: «رئیس‌جمهور اسلامی موظف نیست به هیچ فهرست پیشنهادی از هیچ شورا و کمیته‌ای ملتزم شود. او در برابر ملت، مجلس و رهبری مسئول است نه در برابر روال‌ها و ساختارهای شرکتی.» 🔹 این دعواها حتی صدای اصلاحات را هم درآورده است. او که خیلی بهتر از دیگران از ناتوانی مسعود پزشکیان خبر دارد، با خواندن او، از اصلاح‌طلبان درخواست کرد که دست از این بردارند. او در متن منتشر شده خود نوشته است: «به نظر می‌رسد شعار "برای ایران" قبل از انتخابات، به شعار "برای وزارت" تبدیل شده. از همه اعضای کمیته‌ها عاجزانه استدعا دارم، به‌خاطر ایران و به‌خاطر دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهم‌خواهی از این گوشت قربانی بردارند. پیشنهاد می‌کنم رئیس و همه اعضای کمیته‌ها، از داشتن پست و مقام منع شوند، تا بتوانند کمی هم به فکر ایران و آینده آن باشند.» 🔹 حالا باید منتظر ماند و دید در زمانی که مسعود پزشکیان در حال است، دعواهای حلقه‌های اطراف او به کجا می‌انجامد و کدام گروه می‌تواند مالک دولت چهاردهم باشد. ..... .....
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫می‌دونید چرا تصاویر عزاداری رفتن دکتر پزشکیان رو بولد می‌کنند؟ جوابش رو از آیت‌الله میرباقری بشنوید. دعوا بر سر دو اسلامه ؛ اسلام سیاسی و اسلام فرهنگی ..... ....
جوادجان من فعلاً کارهای دیگری دارم خیلی هم بلد نیستم که چه بگویم و دولت را چگونه مدیریت کنم. شما عجالتاً جای من برو صداوسیما! پ.ن: حضور جواد ‎ بجای ‎ در صداوسیما حقیقتاً فاجعه است. اون طرف فاجعه! وای خدا... چگونه ما این فاجعه رو تحمل کنیم! ..... ....
پشت پرده یک هیاهو منافقان تمامیت خواه از دولت حداقلی چه می‌خواهند؟ 🔹برخی افراطیون مدعی اصلاحات، در مرحله ما قبل نقد هستند. سزاوار نقد نیستند، چون هیچ هنجار و معیار ثابتی ندارند و هر روز به رنگی در می آیند. 🔻آنها با هیچ سیاستمداری، صادق نبوده اند و به همین علت، همان هایی را که از نردبان شان بالا رفته اند، مورد بدترین فحاشی ها و توهین قرار داده و سپس در صورت نیاز، مجددا تملق شان را گفته اند؛ 🔹از هاشمی رفسنجانی و خاتمی و منتظری و عارف بگیرید، تا بهزاد نبوی و ناطق نوری و لاریجانی و حسن روحانی. از قدیس اصلاحات و شیخ اعتدال و شیخ دیپلمات توصیف کردن، تا اردک فلج و شاه سلطان حسین بی عرضه و متهم اول قتل های زنجیره ای و دیکتاتور، و رحم اجاره ای خواندن! 🔻بنابراین، توقع این که با آقای پزشکیان، رویکردی متفاوت پیشه کنند، دور از واقعیت و خمیره و شخصیت آنان است. 🔹اشخاص وقتی به قدرت می رسند و جایگاهی پیدا می کنند، برای افراطیون مدعی اصلاحات، صرفا پوششی هستند تا اینان بتوانند از کام جویی کنند و هنجار ها را مورد هجمه قرار دهند، و هنگامی هم که دوره مناصب به سر رسید، مسئولیت تخلفات و خسارات خویش را گردن صاحب منصبان بیندازند. 🔻منافقین جدید، زیست طفیلی خود را در دو قطبی کردن جامعه، و سرگرم سازی افکار عمومی با مجادلات سیاسی، و همزمان، به نیش کشیدن طعمه قدرت و منصب می دانند. 🔹به همین علت هم هست که با نقاب حمایت از پزشکیان، در صدد تسویه حساب با هر نهاد و شخصیتی برآمدند که توانسته نقاب از سیمای آنها کنار بزند. 🔻یک روز می گویند باید شهردار تهران برکنار شود، روز دیگر سراغ آقای جلیلی می روند و نسخه کنار گذاشتن او از شورای عالی امنیت ملی را می پیچند و... همین طور رئیس و معاون صدا و سیما، و مدیر مسئول کیهان و فلان اعضای مجلس خبرگان و ائمه جمعه برخی شهرها و... ! 🔹این اقلیت بی صداقت (حداکثر هزار نفری)، طوری هم وانمود می کنند که انگار هشتاد و پنج میلیون ایرانی به آنان وکالت داده اند! این در حالی است که اگر بنابر کاربست ادبیات همیشگی خود آنها بود، باید از تعبیر رئیس جمهور حداقلی برای آقای پزشکیان استفاده می شد که پایین ترین رای را در میان همه روسای جمهور منتخب (۲۵ درصد رای کل واجدان حق رای) کسب کرده است. 🔻دولتی که رای ۷۵ درصد مردم را ندارد، چگونه مدعیان حمایت از آن می توانند مانند سلاطین و دیکتاتورهایی که خود را مالک همه چیز می دانند، نسخه قلع و قمع منتقدان و صاحب نظران را بپیچند، و حال آن که آقای جلیلی ۱۳/۵ میلیون رای، (فقط ۲/۸ میلیون رای کمتر) کسب کرده است؟! 🔹البته شخص آقای پزشکیان از این ادبیات موهوم منافقین فاصله دارد. در عین حال توجه داشته باشیم کوتوله های دیکتاتور با هیاهوی رسانه ای، قصد سرگرم سازی عمومی را دارند تا مردم و صاحب نظران نپرسند که تندروهای بی خاصیت و پر خسارت (گرگ های دندان تیز کرده برای مناصب دولتی) چگونه توانسته اند بر برخی کمیته های انتخاب وزیر چنبره بزنند؟ ..... ....
🔹پاسخ تاجزاده به اصلاح طلبان 🔻مصطفی تاجزاده: ما انتخابات ۱۴۰۰ را با رای ۱۸ میلیونی رئیسی، "انتخابات اقلیّتی" خواندیم. اکنون نمی‌توانیم رای ۱۷ میلیونی پزشکیان [۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای] را پیروزی بخوانیم. آن‌هم درحالی‌که تفاوت آرا حدود ۳ میلیون است و جلیلی در نیمی از استان‌ها نفر اول شد. 🔻اگر پزشکیان مظهر اراده ملت است، پس سلف او نیز چنین بود و اگر رئیسی، رئیس‌جمهور اقلیّت بود، پس خلف وی نیز چنین است. ما حق نداریم با معیارهای دوگانه با پدیده‌ها مواجه شویم... 🔻من البته متاسفم که آرای نامزد اصلاح‌طلبان از ۵۷ و ۵۲ درصد در سال‌های ۷۶ و ۸۰ به ۳۷ و ۴۴ درصد در سال‌های ۹۲ و ۹۶ و سپس به ۲۷درصد از واجدان شرایط در ۱۴۰۳ کاهش یافته است. ..... ....
. واسپاری، نقض غرض است دولت، برنامه می‌خواهد نه باب! ما در این ۴۵ سال، دو گونه رئیس جمهور داشته ایم؛ آنها که خود مستقیماً با مردم تعامل می کردند، و آنان که باب پیدا کرده بودند و آن باب ها جای رئیس جمهور حرف می زدند و موضع می گرفتند و اعمال قدرت می کردند! بنی صدر در مقابل دیگر قوا و نهادها، خیلی ادعای قلدری داشت و شاخ و شانه می کشید؛ اما در واقع، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با ریاست مسعود رجوی، همه کاره او و دفتر وی بودند و جای رئیس جمهور فضا سازی می کردند. شهید رجایی، دوران کوتاهی رئیس جمهور بود و پس از وی، آیت الله خامنه ای رئیس جمهور شد که تعامل مستقیم و بی واسطه با مردم داشت. مرحوم هاشمی نیز، خود با افکار عمومی تعامل داشت؛ هر چند که به مرور، برخی دولتمردان اطراف وی با تشکیل حزب، نقطه ثقل دومی را هم بر ساختند. پس از آن، حزب کارگزاران در کنار حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب)، نفوذ پر قدرتی در دولت خاتمی پیدا کردند و بنابراین، به گفتمان سازی مستقل در کنار خاتمی پرداختند. هر جاها هم که خاتمی نتوانست یا نخواست پا به پای تندروی های بی حد و مرز آنها حرکت کند، او را به پیاده نمودن از قطار اصلاحات تعدید نمودند. آقای احمدی نژاد در ابتدا با عبور از احزاب و تاکید بر هویت مستقل سر کار آمد، اما در دولت دوم، بشدت تحت تاثیر برخی اطرافیان به ویژه اسفندیار رحیم مشایی قرار گرفت و نسبت به وی کاملا منفعل بود. همین هم، دولت موفق او را در سال های پایانی، تبدیل به دولتی ناموفق کرد. آقای روحانی، خود را فراتر از احزاب ائتلافی و حامی می دید و حتی مرحوم هاشمی، از برخورد از موضع بالای روحانی گله داشت؛ با این وجود، برخی اصلاح طلبان، روحانی و دولت او را نامزد و دولت و رحم اجاره ای خود نامیدند. شهید رئیسی (ره) در زمره روسای جمهوری بود که کاملا استقلال رای داشت و با وجود تعامل سازنده با احزاب و محافل و شخصیت های مختلف، شخصیت مستقل خود را حفظ کرد و شخصا، بیشترین تعامل مستقیم با مردم و صاحب نظران را داشت. آقای پزشکیان به عنوان نهمین رئیس جمهور، کدام رویکرد را در پیش می گیرد؟ مستقل از احزاب و محافل حامی، و بالا دست آنان، یا زیر دست و تابع آنها؟ قرار است مستقیما با مردم تعامل کند، یا باب و واسطه داشته باشد؟! بیش از ده روز از انتخاب آقای پزشکیان می گذرد. روز اول پس از انتخاب، اعلام شد که او کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران خواهد داشت، اما ساعتی بعد، برنامه لغو شد که تا امروز هم ادامه دارد. پزشکیان در این قریب دو هفته، هیچ تعامل رسانه ای مستقیمی با مردم نداشته و امثال آقای ظریف و آذری جهرمی، جای او با مردم حرف زده و در واقع به جای باب و واسطه رئیس جمهور منتخب ظاهر شده اند! این در حالی است که مردم و کارشناسان از شص آقای پزشکیان و نه دیگران توقع دارند که بگوید درباره برنامه و اولویت های حاکم بر دولت جدید چگونه فکر می کند و بر مبنای آن برنامه، ترکیب دولت را چگونه می چیند و کار را تا کجا پیش برده است؟ در حالی که طرف غربی حتی از گفتن تبریک خشک و خالی به آقای پزشکیان دریغ کرد و مقامات بی سر و پای آمریکایی، انتخابات ایران را زیر سوال بردند، منطقی این است که دولت به مسیرهای دیگری در داخل و خارج (به جای تکرار فرصت سوزی چند ساله روحانی) بیاندیشد و این همه، نیازمند تحرک مستقیم و دو چندان آقای پزشکیان در سر و شکل دادن به دولت و برنامه ها و اولویت آن است. این مهم، قطعا از امثال ظریف بر نمی آید و واسپاری مسئولیت به آنان، نقض غرض است. ..... ....
او (موسوی) یک «فراماسون» است!-1   1- شاید در نگاه اول باور نکنید که اقدام اخیر مهندس موسوی در حمایت آشکار از اسرائیل و داعش نه تعجب آور بود و نه غیر منتظره! ولی اسناد و شواهدی که در ادامه خواهد آمد به وضوح نشان می دهد، حرکت اخیر مهندس موسوی ماموریتی بوده است که به عنوان یک عضو تشکیلات مخوف فراماسونری بر عهده داشته است! تعجب نکنید! پای شعار و گزافه گویی در میان نیست. ابتدا به شواهد و نمونه هایی که در چند بند جداگانه ارائه می شود نگاهی بیندازید! و قضاوت را به بعد از مطالعه موارد یاد شده موکول کنید. بخوانید! 2- اوایل دهه 80 ، یعنی چند سال قبل از فتنه 88 و پیش از آن که چهره واقعی موسوی به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 افشا شود و در حالی که به عنوان چهره ای مقبول در میان مردم و جریانات سیاسی شناخته می شد، دو تن از کارشناسان بر جسته امنیتی که به چیره دستی و توانمندی شهره بودند و آن روزها یکی از پرونده های جاسوسی موساد را در دست بررسی داشتند، در حلقه بسیار محدودی اعلام کردند که مهندس موسوی «ماسون» است! و در مقابل تعجب توام با ناباوری یکی از حاضران، گفتند؛ «احتمالا در آینده ای نزدیک او را در پروژه ای علیه نظام به کار خواهند گرفت»!... 3- اواخر بهمن ماه سال 1387 آقای خاتمی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ثبت نام کرد و تمامی گروه ها و احزاب اصلاح طلب با صدور بیانیه ها و انجام سخنرانی ها و مصاحبه ها و نوشتن ده ها مقاله و یادداشت از نامزدی ایشان حمایت کردند. همان روزها طی یادداشتی در کیهان اعلام کردیم که آقای خاتمی نامزد واقعی جبهه اصلاحات نیست! آن یادداشت با اعتراض گسترده مدعیان اصلاحات رو به رو شد و با طعنه می پرسیدند «این دیگر کدام بخش از غیب گویی کیهان است» ؟!... اما دیری نگذشت که آقای خاتمی از نامزدی استعفا داد و مهندس موسوی اعلام نامزدی کرد و با استقبال همه جانبه جبهه اصلاحات رو به رو شد. 4- همان روزها خبرنگار نشریه آمریکایی «نیویورکر The New Yorker» به کیهان آمد و گفت قبل از هر چیز برای پاسخ این سوال آمده ام که وقتی تمامی گروه های اصلاح طلب از نامزدی آقای خاتمی حمایت می کردند، شما از کجا می دانستید که او نامزد واقعی اصلاح طلبان نیست؟! به ایشان گفته شد، با توجه به نشست موسوم به «آینده ایران» در دانشگاه استنفورد به این نتیجه رسیده بودیم. در آن نشست که شماری از مقامات آمریکایی (و چند ایرانی که نامشان فاش نشده است) حضور داشتند خانم «گیل لاپیداس» پشت تریبون می رود و خطاب به حاضران می گوید «می دانم از حضور من تعجب می کنید، چرا که تخصص و ماموریت من در زمینه سال های منجر به فروپاشی شوروی است» و توضیح می دهد «ما (؟) به این نتیجه رسیده ایم که وضعیت ایران امروز، شبیه شوروی سابق در دوران گورباچف است. گورباچف هم مثل خاتمی اصلاح طلب بود ولی می خواست هم «پاپ» باشد و هم «لوتر» و این نقش دوگانه امکان پذیر نبود... گورباچف می خواست اصلاحات را همراه با حفظ ارزش ها دنبال کند و این برنامه امکان پیاده شدن نداشت بنابراین برای شوروی سابق ضروری بود که شخصی مانند «یلتسین» به میدان بیاید که فقط «لوتر» باشد و نه «پاپ» تا بتواند علیه کلیسا- بخوانید ارزش های دینی و اخلاقی- قیام کند... در ایران نیز باید خاتمی دست از ارزش های دینی بردارد و در غیر این صورت جای خود را به یک یلتسین ایرانی بدهد...»! خبرنگار پرسید: آیا می دانستید که گزینه اصلی آقای موسوی است؟ پاسخ ما این بود که نمی دانستیم موسوی گزینه اصلی است ولی می دانستیم هرکه باشد، گزینه نشان شده آمریکا و اسرائیل است!! 5- گفتنی است (و پیشانی شکر بر زمین سائیدنی نیز هست) که همان روزها رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام از این طرح پرده برداشته و می فرمایند: «یک طرح همه جانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد. این طرح، طرح باز سازی شده ای است از آنچه که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. به نظر خودشان می خواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند» و در ادامه تصریح می کنند: «اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اول شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارم شان این است که ایران یکپارچه، شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجم شان این است که نقش بی بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست»! 💢ادامه دارد 🇮🇷
در مساله قفقاز همیشه تاکید کردم که باید ببینیم ریشه های این تنش به کجا بر می گردد و ارزیابی و فهم ما دقیقا از ماهیت و عاقبت این تنش ها چیست و ما چه امکانات و شرایطی برای مدیریت برنامه محور آذربایجان_ترکیه_اسرائیل داریم مهم فهم راهبردی تصمیم گیران ایرانی و دستگاه تحلیلی آنها نسبت به مسائل قفقاز هست،به هر حال در نهایت آن ها تصمیم گیری خواهند کرد. طرف آذربایجانی بر ایجاد کریدور جعلی زنگزور اصرار دارد و از آن یک خوانش راهبردی و تاریخی و اقتصادی دارد کریدور باکو_تفلیس_جیهان در محور شمالی قفقاز، در کنار مسیر ادعایی زنگزور و اتصال خلیج فارس به ترکیه و اروپا از طریق عراق به عنوان یک مجموعه باید به آن توجه شود و همین امر نشان می دهد موضوع درباره رقابت های ژئو استراتژیکی و تریلیون ها دلار سرمایه و مدیریت بازار انرژی و ترانزیت بین قدرت های بزرگ شرقی و غربی است در چنین شرایطی امتیاز ایران(برخی اسم آن را ابتکار گذاشته اند که اشتباه است) راه گذر ایرانی برای اتصال باکو به نخجوان از خاک ایران با موافقت موقت طرف آذربایجانی روبه رو شد موضوعی که ارمنستان از آن تلقی منفعتی پیدا کرد یعنی اگر قرار بر این باشد که ایران از منافع این کریدور استفاده کند ارمنستان برای این موضوع ارجحیت دارد. خوانش ایروان از امتیاز ایران، زنگزور ایرانی است و آن را استاندارد دوگانه طرف ایرانی در ماجرای قفقاز ارزیابی می کند موضوعی که ارمنستان را بر این داشت همراهی بیشتری با طرف آذربایجانی داشته باشد و طرف ارمنی را مجاب کرد حضور قدرت های غربی را در منطقه گسترش دهد راهگذر ایرانی مزیت راهبردی نسبت به کریدور زنگزور ندارد،این چیزی است که باکو به آن می اندیشد و بیش از پیش بر راه اندازی زنگزور(چه با زور و چه با توافق با طرف ارمنی) مصمم هست و به آن بازگشت خواهد داشت به عبارت دیگر امتیاز مجدد ایران به آذربایجان که در سی سال گذشته مسبوق به سابقه بود و مثل همیشه به صورت یک طرفه انجام شد محاسبات راهبردی آن ها را تغییر نداد اینکه گفتم ما در قفقاز دقیقا بدنبال چه چیزی هستیم برای بیان این مطلب بود که اگر هدف سرپوش گذاشتن چالش واقعی در کوتاه مدت است خب بنظر می رسد بر اساس این تحلیل درست عمل کردند اما این مدل در فهم راهبردی چیزی جز امتیاز دادن نیست ذهنیت طرف مقابل از رفتار ایران، وادادگی،انفعال و... است و آن ها را مصمم خواهد کرد اگر هدف، مهار غلبه روانی محور آذربایجان_ترکیه_اسرائیل در مسائل قفقاز بود تا محاسبات آن ها بر اساس ایران مصمم و قاطع برای مخالفت با تغییرات ژئوپولتیکی در جنوب ارمنستان شکل بگیرد خب ما باید به سراغ گزینه هایی نظیر منطقه حائل،اجاره سیونیک ارمنستان و موضوعاتی نظیر ورود ایران در قالب حافظان صلح در بخش های خطر پذیر ارمنستان و... می رفتیم جامعه تحلیلی کشور بخوبی می داند که ما در شرایط خلق ابتکار و مدل سازی در عرصه های امنیتی و راهبردی در مسائل منطقه ای نیستیم و رویکردهای سلبی(یا من بازی یا بازی خراب) جایگاه محسوسی در سیاست های راهبردی ما در موضوعات مختلف پیدا کرده است که عمدتا بخاطر فاصله فکری و ذهنی تصمیم گیران ما با سطح جهانی مدل سازی و افق سازی است (بازی سازی و تنوع سازی حلقه انتخاب یک دایره تحلیلی دقیقی است که همه قدرت ها برای توسعه جایگاه جهانی خود به آن توجه می کنند و سرمایه گذاری می کنند دستگاه تحلیلی ما به این تحول ریشه ای نیاز اساسی دارد.) در مساله قفقاز هم مهم است که ما دقیقا از دوگانه های تحلیلی رایج(صلح و جنگ)خارج شویم و افق جدید و راه جدیدی را برای ورود به مسائل خلق کنیم این می‌شود بازی سازی و خلق ابتکار(البته اگر بتوانیم) ابوقاسم ...... .....
🔴 آقای پزشکیان هیات میری برو، روضه میخونی بخون اما به اون میثم شرفی یاد بده که وقتی داشت آبنبات چوبیش رو لیس میزد سردار همدانی در حال دفاع از حریم ولایت و دفاع از حرم اهل بیت در سوریه بود! 🔹قطعا ارزش این فداکاری ها رو در مجالس امام حسین(ع) آموخته اید...