eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
354 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
132 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻خیال‌بافی‌ِ جناب قالی‌باف: حاج‌قاسمِ لیبرال 🖊 مهدی جمشیدی ۱. واقعیّت این است پاره‌ای از نخبگان انقلابی به جانب «اسلام رحمانی» شتافته‌اند؛ همان اسلامی که به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، نشأت‌گرفتۀ از «معارف لیبرالیستی» است. اسلام رحمانی، تعبیر برآمده از خطّ فکریِ روشنفکریِ سکولار است که در جریان اصلاحات، صورت عینی یافت. چندی پس از اینان، جریان اعتدال‌گرا نیز چون احساس کرد که این رویکرد، «رأی‌ساز» و «مقبولیّت‌آفرین» است، همین منطق را در پیش گرفت. دراین‌میان، برخی گروه‌ها و نیروهای فکری و سیاسی در جریان انقلاب نیز که با وجود ظواهرِ موجّه، سودای قدرت داشتند و می‌خواستند خویش را برآیندِ آرمانیِ ذائقۀ عمومی نشان دهند، به همین ورطه فروافتادند و به «سایه‌نشینانِ انگارۀ اسلامِ رحمانی» تبدیل شدند. بیش از همه، قالی‌باف و یاران و مشاورانش این جهت‌گیری را برگزیدند. ۲. اینک به‌روشنی می‌دانیم که قالی‌باف، یک نیروی سیاسیِ «موقعیّت‌زده» و «اقتضامدار» است و وفاداری ایدئولوژیکش در لحظه‌های حسّاس، شکننده است. کافی‌ست احساس کند که افکار عمومی یا بخشی از آن، متمایل به سویی است؛ دراین‌حال، او سر از پا نخواهد شناخت و بی‌محاسبه و شتابزده، خواهد کوشید که خود را هم‌داستان با آن «تمایل اجتماعی» نشان بدهد. این تمایل، ممکن است «برجام» باشد، یا «کنار نهادنِ طرح تنظیم‌گری فضای مجازی» یا «بی‌عملی نسبت به حجاب». بی‌جهت نبود که آیت‌الله خامنه‌ای در آخرین دیدار خویش با مجلس، تعبیر «تعارض منافع» را به‌کار برد. ۳. این‌بار، او و دیگران از «حاج‌قاسم» برای روایت «اسلامِ رحمانی» بهره گرفته‌اند و در جهت «چهره‌پردازیِ لیبرال» از حاج‌قاسم کوشیده‌اند. امّا واقعیّت تفکّر حاج‌قاسم، آن چند جملۀ بریده‌شده از صدر و ذیلش نیست. اجازه دهید فارغ از این مطامع سیاسی و غرض‌ورزانه، تأمّل کنیم که حاج‌قاسم چه گفته است. یک ضلع از منطق او این است که جریان انقلابی و حزب‌اللهی، هرگز نباید دچار «بریدگی از توده‌ها» و «گسستگی از خُرده‌فرهنگ‌های متفاوت» شود، بلکه باید بکوشد با آنها «ارتباط» برقرار کند تا در اثر این ارتباط، سخن انقلاب را به آنها منتقل کند: «باید با مردم گفتگو کنیم... نباید فقط به قشر مذهبیِ نزدیکِ خودمان بسنده کنیم... باید مردم را حفظ کنیم... اینان مردم ما هستند... همه مثل هم نیستند... نباید مردم را از دین برانیم... اگر بگوییم فلانی باحجاب و فلانی بی‌حجاب است دیگر چه کسی را می‌خواهیم حفظ کنیم... آن دختر بدحجاب هم دختر ما و جزو جامعۀ ماست... باید به آنها توجّه کنیم و با آنها رابطۀ صمیمی برقرار کنیم... رابطۀ حزب‌اللهی با کسی‌که دینش ضعیف‌تر است موضوعیّت دارد... این‌که فقط رابطۀ حزب‌اللهی با حزب‌اللهی را در پیش بگیریم خطاست... باید برای جذب‌کردن به میان مردم برویم.» این گفته‌های او به معنی آن است که نیروهای فکری و فرهنگیِ جبهۀ انقلاب نباید «خویش‌بسنده» و «حصارنشین» باشند، بلکه به قصد «هدایت» و «روشنگری» و «جذب»، از جماعت‌های خویش بیرون بیایند و به سراغ «دیگری‌های فرهنگی» بروند. این دیگری‌ها، دچار «ضعف در دین‌داری» هستند، امّا باید به آنها نزدیک شد و منطق انقلاب را به آنها عرضه کرد. روشن است که در این بیان، هیچ اثری از اسلام رحمانی نیست؛ چراکه حاج‌قاسم، «نسبی‌اندیشانه» قضاوت نمی‌کنند و نمی‌گوید باید این بخش از جامعه را به حال خویش «رها» کرد، بلکه برعکس، دعوت به «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» می‌کند. ۴. حاج‌قاسم در جای دیگری می‌گوید: «نباید به‌عنوان مسئول و به بهانۀ رقابت‌های انتخاباتی، بر محفوظ‌ماندن دختر خودمان حریص باشیم، امّا بر ولنگاریِ جامعه، بی‌توجّه؛ چنان‌که کسی جرأت نکند در جامعه، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کند، بلکه مسئول باید همانند کشاورز، علف‌های هرز را هرس کند تا مزرعه از بین نرود.» حاج‌قاسم در اینجا نیز برخلاف منطقِ اسلامِ رحمانی: اوّلا، با تعبیر ولنگاریِ اجتماعی نشان می‌دهد که دچار «نسبی‌گرایی ارزشی» و فروکاهیدنِ ارزش‌ها‌ی شرعی به سلایق‌ فرهنگی نیست؛ ثانیاً، ارزش‌ها - و از جمله حجاب - را جزو «مسأله‌های اصلی» می‌شمارد که آشکارا به وضع دختران اشاره می‌کند و آن را مبنای قضاوت صریح خویش قرار می‌دهد؛ ثالثاً، به «مداخلۀ مستقیمِ حاکمیّتی» در زمینۀ ارزش‌ها باور دارد، چون می‌گوید کارگزاران نباید مجال بدهند که آسیب‌های اجتماعی – یا همان «علف‌های هرز» – جامعه را آلوده کنند. رابعاً، معتقد به مشروعیّت استفاده از «سازوکارهای سلبی» است؛ هرچند آن را مقدّم نمی‌شمارد. خامساً، بر این باور است که باید امکان «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» فراهم باشد و جامعه دچار «فردگرایی» و «خصوصی‌انگاریِ کنش‌های عمومی» نشود. بنابراین، روایت قالی‌باف از منطق حاج‌قاسم، آغشته به تحریف است.
📸 ۶۳ شهیدی که در اغتشاشات اخیر با جانشان امنیت آفریدند
⭕️ چرا مسئولان از حق قانونی بستن تنگه هرمز علیه جنایات کشورهای متخاصم استفاده نمی‌کنند؟! ✍️ حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان 🔹نشریه فرانسوی «‌شارلی ابدو‌» که چند سال پیش به ساحت مقدس رسول اکرم‌(ص) اهانت کرده بود [...] بار دیگر علیه مقدسات دینی و ملی مردم مسلمان ایران دست به اهانت‌های رذیلانه‌ای زده است. 🔹در یادداشت ۲۲ آذرماه از بستن تنگه هرمز به روی نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری کشورهای یاد‌شده به عنوان یکی از اهرم‌های قدرتمند و پشیمان‌کننده برای مقابله با جنایات آمریکا و اروپا یاد کرده بودیم. 🔹جمهوری اسلامی ایران با استناد به کنوانسیون‌های 1958 ژنو و 1982 جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراه‌های بین‌المللی و حق عبور کشتی‌هاست» حق دارد و می‌تواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه‌ هرمز را به روی تمامی کشتی‌های نفتکش و حتی کشتی‌های حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد 🔹اکنون این سؤال جدی و صد البته منطقی از مسئولان محترم کشورمان (نه فقط وزارت خارجه‌) مطرح است که چرا از این حق قانونی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله پشیمان‌کننده با جنایات کشورهای متخاصم استفاده نمی‌کنند؟! 🔹الف: در جریان جنگ تحمیلی هنگامی که خبر اعزام ناوهای آمریکا به خلیج‌فارس برای حمایت از صدام به حضرت امام(ره) رسید، فرمودند؛ اگر از من بپرسید، اولین ناوی که وارد شد را هدف قرار داده و غرق می‌کنم. 🔹ب: در تیرماه ۱۳۹۷ آقای روحانی رئیس‌جمهور وقت خطاب به غربی‌ها گفت «‌کسی که ‌اندکی سیاست بفهمد، نمی‌گوید جلوی صادرات نفت ایران را می‌گیریم. تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست‌». بعد از این اظهار نظر آقای روحانی، رهبر معظم انقلاب فرمودند «سخنان رئیس‌جمهور در سفر اخیر به اروپا مبنی بر اینکه « اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد» سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام است. وظیفه وزارت امور خارجه پیگیری جدی این‌گونه مواضع رئیس‌جمهور است‌». 🔹ج- در همان هنگام شهید بزرگوار سپهبد قاسم سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آقای روحانی نوشت:‌ «‌آنچه از فرمایشات حضرتعالی در رسانه‌ها منعکس شد، مبنی بر اینکه اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمی‌باشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی فرمودید، مایه مباهات و افتخار است‌... دست شما را برای ایراد این سخنان به‌موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد، در خدمت هستیم‌». 🔹اگرچه پیگیری ماجرا در بینش و منش آقای روحانی جایی نداشت اما استقبال حضرت آقا و شهید سلیمانی حاکی از آن بوده و هست که عملی کردن این دیدگاه نه فقط بلا‌مانع، بلکه ضروری است. 🔹اگر با اولین عملیات کینه‌توزانه حریف از ظرفیت و امکان قانونی یاد شده استفاده کرده بودیم و تنگه هرمز را به روی شناورهای نفتکش و تجاری دشمن بسته و در مواردی محموله‌های آن را به عنوان خسارت مصادره کرده بودیم، دشمن جنایتکار و خونریز جرأت ادامه جنایت‌های خود را نداشت./ کیهان
🚨سردار رادان فرمانده کل انتظامی شد
✅ دفاع از ترابی در مقابل دریده های ضد انقلاب ضرورت دارد. وزارت ورزش و جوانان اگر از بچه های انقلابی در این عرصه دفاع نکند فردا دیگر کمتر کسی در عرصه‌های ورزشی وارد میدان دفاع از انقلاب خواهد شد. اینکه همراه با فرد هتاک، فرد مورد هجمه را هم محکوم کنی عین حماقت است!
🛑در روزگاری که برخی مداحان مملکت ما وبعضی خواص چپ کردند یک جوان فوتبالیست از نظام اسلامی و رهبری دفاع میکند تا ابد مایه افتخار ما هستی❤ .... ....
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 برای حل مشکل مسکن چه راه‌حل واقعی و عملیاتی وجود دارد؟ 👤 🔹️ طبق آمار ارائه شده تقریبا به اندازه کل تسهیلات مسکنی که در سال به کل مردم ایران توسط بانک ها ارائه میشود ، بانک ها به کارکنان خود وام میدهند! ✅ چه کسی قرار است جلو این وضع را بگیرد؟ کارمندان بانک ها با وام های بی حساب و کتاب خدایی میکنند، بعضا تا سه برابر حقوقشان قسط وام برمیدارند و چند خانه میخرند و به لطف تورم فئودال شده اند. 💢جلوی وام های بی حساب و کتاب کارمندان بانک ها باید گرفته شود.
🔰پرده ضخیم جناح بازی و قبیله گرایی 👤 🔹 تا این زمان که در حال آماده سازی این یادداشت هستیم، هیچ یک از حامیان و دست اندرکاران دولت فعلی را سراغ نداریم که از موجود کشور اعلام رضایت کرده باشد اما در عین حال از طرف مخالفان دولت کنونی و دست اندرکاران دولت سابق نیز کسی را نیافته ایم که بتواند تحولات کشور را صریح و بی پرده انکار کند؛ 🔸 بررسی اجمالی فضای تبلیغاتی و رسانه ای کشور حکایت از آن دارد که اختلاف مذکور به نوبه خود منجر به شکل گیری دوگانه درخور توجهی بین رسانه ها شده است و بی توجه به این دوگانه، نمیتوان ارزیابی دقیق و جامعی از تحولات کشور داشت؛ ✅ در یک قطب این دوگانه رسانه هایی قرار دارند که علیرغم پذیرش وضعیت ناخوشایند کشور، معتقدند روند و روال تحولات در جهت رفع مشکلات بوده و اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود در آینده ای نه چندان دور، مسائل و نابسامانی های به ارث رسیده از گذشته برطرف خواهد شد. 🔹 در قطب دیگر، رسانه هایی هستند که در نهایت رِندی، روند رویدادهای کشور را مسکوت گذاشته و تمام توان خود را بر پوششِ همراه با غلو و اغراق وضعیت کنونی معطوف کرده اند؛ در ادامه به برخی از مواردی که بیانگر رویکرد حاکم بر این رسانه ها است اشاره میکنیم؛ 🔸 روشن ترین مثال برای بررسی این دوگانه، مواجهه این رسانه ها با اندازه تورم میباشد؛ برخی رسانه ها بدون اشاره به کاهش چشمگیر تورم، مدام اندازه تورم موجود را مطرح کرده و آن را نشانه ضعف دولت قلمداد میکنند؛ حتی برخی تجاهل کرده و مدعی میشوند «دولت میگوید تورم کاهش داشته داشته ولی مردم(!) این حرف را نمیپذیرند و میگویند پس چرا همچنان گرانی هست؟!» اگرچه شاید عموم مردم از رابطه «کاهش تورم» و «تداوم گرانی» بی اطلاع باشند اما حقیقتا نمیتوان پذیرفت که گردانندگان این رسانه ها، تنها از روی عدم آگاهی این صحبت ها را ابراز کرده باشند! ✅ مورد دیگر، اندازه بیکاری است؛ بنابر آمار رسمی با احیای کارخانه های تعطیل و نیمه تعطیل در حدود یک سال گذشته،نه صد هزار نفر فرصت شغلی ایجاد شده است؛ اما متاسفانه برخی رسانه ها بدون اشاره ای هرچند گذرا به این روند، بر روی اندازه بیکاری -که البته ناگوار هم هست- متمرکز شده اند! 🔹 در دیگر موارد نظیر رشد نقدینگی، قیمت ارز و... نیز اوضاع بر همین منوال است و شرح هر کدام از آن ها به درازا میکشد. 💢 و بالاخره میتوان گفت تسویه حساب های سیاسی و باندبازی ها، پرده ضخیمی بر دیده انصاف برخی رسانه ها و اشخاص انداخته که نمیتوانند روند تحولات کشور و مین های خنثی شده را ببینند و اصرار دارند مین های باقی مانده بر زمین دولت را به رخ افکار عمومی بکشند!
جمعیت تقریبی اقوام ایرانی 🔺تقریبا هیچ آمار قطعی از جمعیت اقوام ایرانی وجود ندارد. در غیاب آمار قطعی، داده های فکت بوک سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره جمعیت کشورها، منبعی قابل اطمینان است. مطابق آمار سیا، فارس ها با 61 درصد بزرگترین گروه جمعیتی ایران هستند. پس از آنها، به ترتیب آذری ها، کردها و ترکیب لرها و بختیاری ها، با 16، 10 و 6 درصد، قرار دارند. عرب ها، بلوچ ها و ترکمن ها هم هر یک دو درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند. ▪️با مراجعه ای ساده به سایت مرکز آمار ایران و جمع و تفریق داده های سرشماری عمومی سال 1395، می توان به دقت بالای تخمین فوق پی برد. مثلا محاسبه جمعیت استانها و مناطق آذری و کرد نشین و اضافه کردن درصدی از جمعیت پایتخت و شهرهای اقماری به آنها، ما را به درصدی نزدیک به آمار سیا می رساند. ▪️در فهرست 9 شهر بالای یک میلیون نفر ایران، تبریز و کرمانشاه به عنوان بزرگترین کانون های جمعیتی ترک ها و کردها به ترتیب در رده های 6 و 9 قرار دارند.
💬به مامان چیزی نگو! ✅ @Rajanews
🔻کم‌‌حجاب‌ها در برابر وسوسۀ کشف حجاب 🖊 مهدی جمشیدی ۱. ضعف حجاب، یک "مشکل دیرینه" در جامعۀ ما هست که پس از چهل سال، همچنان حل نشده است. پس برآمده از گشت ارشاد نیست. در همان آغاز انقلاب هم بخشی از زنان، حاضر به رعایت حجاب نبودند و در نهایت، فشار حاکمیّت موجب التزام عملی این بخش از زنان شد. البتّه این التزام هم در دهه‌های بعد به‌تدریج رنگ باخت و ضعف حجاب، برجسته‌تر و بیشتر شد. این مشکل نه‌فقط حل نشده، بلکه "تشدید" هم شده و به کشف حجاب رسیده است. ما در درون یک "سیرِ فزاینده" قرار گرفتیم. ۲. این‌که کار فرهنگی دربارۀ حجاب، اصالت و تقدّم دارد، سخن درستی هست. و همچنین این‌که کار فرهنگیِ مستقیم دربارۀ حجاب، ناچیز و کم بوده است نیز سخن صوابی هست. جوهرۀ کار فرهنگی نیز، ایجاد یک "فکر" و "هویّت" و "معنا"ی تازه در ذهن کسانی هست که دچار ضعف در حجاب هستند. باید تعریفی همدلانه از حجاب در ذهن آنها ایجاد کرد. ۳. محل نزاع از طرف دشمن، تعریف شده است: "حجاب اختیاری". گفته‌اند که شما هر اندازه که می‌خواهید "کار فرهنگی" کنید، ولی "حاکمیّت" حقّ ندارد در حجاب مداخله کند و حجاب نباید "امر قانونی" باشد. امّا قانون‌زادیی از حجاب، یعنی سکولاریسم در جمهوری اسلامی. مسأله این است. مسأله، "از رسمیّت انداختن حجاب" است. اتّفاق تلخی که برای امثال من رخ می‌دهد این است که از یک حکم شرعی، دفاع می‌کنیم و می‌گوییم علاوه بر "جنبۀ اخلاقی"، باید "جنبۀ قانونی" نیز داشته باشد، امّا در مقابل کسانی از جبهۀ انقلاب، مدّعی می‌شوند که ما اهل تحکّم هستیم. ما از "قانونیّتِ حکم حجاب" دفاع کردیم. ۴. اگر در جامعۀ ما گسستگی وجود داشته باشد، ریشه در اختلاف بر سر «سبک زندگی» دارد. حال یا باید تکثّر نامشروع را به رسمیّت بشناسیم و احکام دین خدا و اجرای آنها را شکاف‌زا بدانیم، از قبیل اجرای حکم شرعی حجاب در عرصۀ عمومی - که فارغ از نوع مواجهه، برخی از مردم از اساس و به‌طور کلّی، مخالف آن هستند - یا باید جامعه را تربیت کنیم. یعنی یا رهاسازی یا کافرسازی؟! راه میانه در کار نیست؟! همۀ اینها کسانی هستند که به هیچ سخن و منطقی، متقاعد نمی‌شوند؟! ۵. رهبر انقلاب در پی "نگهداشتِ کم‌‌حجاب‌ها" در همین وضع کنونی و مانع‌شدن از عبور آنها به لایۀ "کشف حجاب" هست. قدم اوّل، جلوگیری از "انتقالی پوششی" از لایۀ کم‌‌حجابی به لایۀ کشف حجاب هست. نگهداشت این چند ده درصد "کم‌‌حجاب"، در حالی است که دشمن، قصد سوق‌دادن آنها به ورطۀ "کشف حجاب" را دارد. چه‌بسا برخی از اینها از نظر پوشش، آدم‌های مرزی باشند و وسوسه بشوند که کشف حجاب کنند. رهبر انقلاب می‌خواهد دست‌کم این خطّ قرمز، حفظ بشود. حفظ این خطّ و مرز هم وابسته به از آنِ خود کردن این لایه هست. ۶. منطق فرهنگیِ انقلاب، "پیوستاری" هست. در این منطق، چنانچه کم‌‌حجاب‌ها قدری ملاحظه کنند، "حدنصاب پوشش" را خواهند داشت. این یعنی در میان "مطلوب" و "حداقل"، یک طیف در نظر گرفته شده است. البتّه در مقایسه با قبل، حداقل‌ها و حدنصاب‌ها، "رقیق‌تر" هم شده‌اند. البتّه این از وضع، حاکی از کامیابیِ جریان انقلاب در پوشش نیست، چراکه مطلوب این بود که چادر، گسترش یابد، نه این‌که معیارها حداقلی‌تر شوند. ۷. مرجعیّت سلبریتی‌های ورزشی و هنری، مطابق با خطّ فرهنگیِ انقلاب نیست. باید "هرم ارزشیِ جامعه" تغییر کند. باید ذائقۀ فرهنگیِ جامعه را به سوی اهل فکر و معنا سوق بدهیم. غلبۀ ضعفا بر انتخاب‌های جامعه، روا نیست. مرجعیّت اجتماعی، حقّ علما و شهداست. باید "ساختارِ ذهنیِ جامعه" را از این نظر، بازسازی کرد، نه اینکه به هر بهانه، شبه‌استدلال روزنامه‌های زنجیره‌ایِ اصلاح‌طلب را با عنوان قطبی‌سازی جامعه تکرار کرد. ما به‌راستی با یک طبقۀ گردن‌کلفت و قلدر مواجه هستیم که حتّی تن به قانون هم نمی‌دهند و با دشمن، هم‌صدایی کردند. وضع کنونی، حاصل "عدم‌اعمال قدرت" است و رهاشدگی موجب شکل‌گیری لایه‌های قدرت شده است. اینها آدمک‌های تفریحات مردم هستند، نه زندگی واقعی. مخالفت یک عدّه به معنی شکاف اجتماعی نیست و تعبیر دوقطبی‌شدن، به دستاویزی برای شکستن مرزهای حقّ و باطل هست. از قضا باید این افراد پوشالی و بی‌هویّت و سست‌عنصر را تحقیر کرد؛ حدّ وجودی‌شان همین است. نباید توقع داشت که دربارۀ آنها، مباحثۀ استدلالی کنیم. آری، اگر ذیل عالَمِ تجدّد، نظرورزی کنیم باید همین چهره‌های بی‌مایه را سرآمدان جامعه و قهرمان و اسطوره بدانیم، امّا در تفکّر دینی، این‌چنین افرادی هیچ هستند. .... ....
🔴بن سلمان: از یمن خارج میشویم بشرط اینکه ایران و انصارالله به ما تضمین بدهند که به خاک ما حمله نکنند