رای میدهم چون .......
یکی زنده به گور شد
یکی قطعه قطعه
یکی ذبح شد
یکی اربا اربا ....
سهم من فقط انگشت جوهریست ...
#انتخابات۱۴۰۰
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعای زیبای حاج قاسم در روز عید فطر
🥀شادی روح شهدای صدراسلام تاکنون فاتحه وصلوات 🥀
⚘☘⚘☘
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۳۳ ❄هنوز حقوقشان وصل نشده بود .حقوق دانشجویی اش کم بود که خرج قسط شا
خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۳۴
🌺دو ساعت مانده بود به تحویل سال که باهم رفتن از کوچه شهید شهرستانی ماهی و سبزه خریدند.روحالله کیسه ماهی را داد دست زینب.زینب که حسابی از ماهی چندشش شده بود ،کیسه را با نوک انگشتانش گرفت.
_خیلی چندشم میشه، تازه بلد نیستم که پاکش بکنم.
_ یاد میگیری. تو شرایط سخت زندگی نکردی دیگه.
🌼ما که میریم اردو های آبی خاکی اینجوری نیست که برامون غذاهای شیک و باکلاس بیارند.
به ۵،۶ نفر آدم گنده یه دونه مرغ زنده میدن میگن غذاتون. خودمون باید سر ببریم ،پرهاشو بکنیم، بشوریم آتیش درست کنیم ،بپزیمش،این میشه ناهارمون .
🌷زینب به هر زحمتی بود به کمک روحالله ماهی را تمیز کرد و مشغول درست کردن آن شد.
سال تحویل شد به هم تبریک گفتن. روحالله از لای قرآن عیدی زینب را داد.
🌸قرار بود هفتم عید به همراه خانواده زینب بابلسر بروند. پدر روح الله مشهد بود قرار شد او هم از مشهد به آنجا برود.
🍀وقتی برای عید دیدنی به خانه رضا رفته بودند پیشنهاد داد همه با هم به خانه شهید رسول خلیلی بروند و عید را به پدر ومادرش تبریک بگویند.
🌾وارد خانه که شدن عکس بزرگ رسول چیزی بود که به چشم میآمد.از مادر رسول خواستن از پسرش بگوید.
🥀او هم از مردانگی اش گفت، از جهادی که در راه خدا انجام داده بود ،از اینکه با رضایت قلبی پسرش را راهی کرده بود و از وصیتنامه که رسول به کمک او نوشته بود.
⚘از خانه شهید خلیلی که بیرون آمدن زینب گفت:" روحالله هرسال بیایم خونشون. خیلی خوب بود."
بهترین مهمانی که در آن سال رفتن خانه شهید رسول خلیلی بود.
🍂هفتم عید شام خانه خاله زینب دعوت بودند.هنوز وسائل شام را پهن نکرده بودند که تلفن روحالله زنگ خورد.
زینب یک لحظه دید روح الله حرف نمیزند و رنگش پریده.
🏵خیلی ترسیدبه طرفش رفت و گفت:"چی شده روح الله؟" روح الله با صدای گرفته ای گفت:"عمه ام بود گفت بیا بابات تو راه برگشت از مشهد سکته ناقص کرده.دکتر گفته لخته خون تو سرش بوده. دارم میبرنش سمنان."
همه ناراحت شدند.
🍃آقای فروتن گفت :"نگران نباش من خودم میبرمت."
زینب با ناراحتی گفت:" منم باهات میام ."
روحالله سرش را بالا انداخت:" ما نمیدونم اونجا چطوره بذار برم ببینم چه خبره."
🌾مستقیم رفتن بیمارستان .وقتی پدرش روی تخت بیمارستان دید بغض گلویش را چنگ زد .
مثل پروانه دور ش میچرخید.
📌ادامه دارد...
🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
احمدینژاد: انتخابات به طبل توخالی تبدیل شده است!
«محمود احمدینژاد» پس از ثبتنام:
🔸در صورت رد صلاحیت از هم اکنون اعلام میکنم که انتخابات را تایید نمیکنم و در آن شرکت نخواهم کرد البته
[سوره الأنعام (6): آيات 65 تا 66]
قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ (65)
بگو: او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را به صورت گروههاى گوناگون با هم درگير كند، و طعم تلخ جنگ و خونريزى را توسط يكديگر به شما بچشاند.
🌟🌙پيام:
تفرقه و تشتّت در جامعه اسلامی ، همطراز عذابهاى الهى و در كنار عذاب آسمانى و زمينى قرار گرفته. «يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً»
تدوین : رجبعلی بازیاد
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
#روایت_تربیتی
💠 امام على عليه السلام:
♥️بالإحْسانِ تُمْلَكُ القُلوبُ؛
❣با نيكى كردن، دلها تصرّف مىشود.
📚 غررالحكم حدیث ۴۳۳۹
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
تا بوده و هست نور خواهد تابید
تا سلسله حضور خواهد تابید
خورشید مه آلوده عالم یک روز
از پنجره ظهور خواهد تابید...
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐
@markazfarhangekhanevade
🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐