13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 14 مرد باید فانی در اسلام باشد
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_پنج لبخند آمد روی لبهایم و گفتم:《 خدا برای پدر و مادرت نگهت داره.》چادرم ر
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شصت_شش
برای همین، موقعی که حرف انداخت و گفت دلش میخواهد برود جبهه، جا نخوردم. منتظر بودم. اولش کمی نگران شدم، ولی سعی کردم به خودم مسلط باشم. حاجی هم که مخالفت کرد و گفت:《 اونجا جای بچه نیست.》و محمد را پاک روانه کرد مسجد، فکر کردم بگردم دنبال راهی تا خدا و بندهاش را خوش بیاید.
حاج حبیب، نبودنش برای من عادی بود. پیش از آن هم، کم خانه میدیدمش؛ اما جنگ که شروع شد، برای من و بچهها حکم مهمان پنج شش روزه را پیدا کرده بود. یک پایش خانه که نه، توی شهر بود برای جمع کردن کمک و هماهنگ کردن نیروی کار و ابزار و این چیزها، یک پایش منطقه بود برای ساخت و ساز. میدانستم معطل کنم، حاجی میرود و این بچه که مثل یک گنجشک بال بال میزند، گوشهی قفس کز میکند و غصهاش میماند برای من. سفره شام را که جمع کردم، دوتا استکان چای ریختم و نشستم کنار حاج حبیب. نگاه و حواسش پی اخبار تلویزیون بود؛ آنقدر که وقتی صدایش زدم و چای تعارفش کردم، نشنید. استکان را گذاشتم جلویش و ساکت، چشم دوختم به صفحه سیاه و سفید تلویزیون. اخبار آن موقع چه بود؟ هر چیزی که مربوط به جنگ میشد. کمی که گذشت، دوباره حاجی را صدا زدم و اشاره کردم به چایی که داشت سرد میشد. حاج حبیب قند را گذاشت گوشهی لبش، همانطور که استکان را به طرف دهانش بالا میبرد و چشمش هنوز روی تصویر تلویزیون ثابت بود، سعی کرد بگوید دست شما درد نکنه خانم سادات. گفتم:《 حاجی! محمد دلش شکستها. بچهم دمغ شد حسابی.》حتی نگاهش را برنگرداند طرفم. گفت:《 اشرف سادات! اونجا خیلی با این چیزی که از تلویزیون میبینید و میشنوید، فرق داره. بچه رو ببرم، جنگه، غذای خوب و کافی نیست. جای خواب نیست. حموم و دستشویی کمه. مریضی داره. بیخوابی داره. دوری و دلتنگی داره. آدمی که دیروز رسوندیش تا یه جایی، امروز دیگه نیست. جنازهشو برمیگردونن عقب. تو گرما باید زیر آفتاب بدویی. تو سرما باید جلوی باد و باران بایستی. محمد مگه چند سالشه؟ اونجا چه کاری از دستش بر میاد؟ بمونه اینجا کمک حال شما، منم خیالم راحته، خدا هم راضیتره. موندنش اینجا کم فایده نداره. جوون بیکار و علافی نیست که. بره اونجا کاری نداره. جلوی دست و پای بقیه روهم میگیره. منم باید یه دلم به کارم باشه، یه چشمم دنبال محمد زیر آتیش که الان کجاست و چه میکنه.》
خودم را گذاشتم جای حاج حبیب و دیدم پُر بیراه نمیگوید. گذاشتم جای محمد و دیدم حاظرم به هر چیزی دست بیندازم تا به مراد دلم برسم. محمد آن روزها از ده تا جملهای که میگفت، نُه تایش از جبهه بود، از رفت و آمد بچههای مسجد و پایگاه. هر چیزی را به جنگ ربط میداد. پس دلم را به دریا زدم و تیر آخر را زدم. گفتم:《 حاجی! خب محمد رو با خودت ببر.》متعجب نگاهم کرد
#ادامه_دارد....
#شبتون_پر_از_یاد_خدا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی
💞@MF_khanevadeh
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
✳️ جلسات مخفى شبانه براى توطئه، از شيوه هاى كار منافقان خائن است
[سوره النساء (4): آيه 108]
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً (108)
(آنان خيانت خود را) از مردم پنهان مىكنند، ولى نمىتوانند از خداوند پنهان دارند، در حالى كه او آن گاه كه شبانه، سخنان غير خداپسندانه مىگويند (و توطئههاى پنهانى مىكنند) با آنان است و خداوند همواره به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
🌼🌲🌲آیه الله جوادی آملی : تفسير سوره حدید جلسه 3 (تدریس:مشهد مقدس)
فرمود اين خائنين ﴿يَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ﴾؛ از مردم خودشان را پنهان ميكنند كه مردم اينها را نبينند از مردم مخفي باشند؛ اما ﴿وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ﴾ اينها اگر از مردم كه مخفي بودند از خدا كه مخفي نيستند چرا؟ براي اينكه ﴿وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضي مِنَ الْقَوْلِ﴾ اينها كه شب بيتوته ميكنند، در شبنشينيها تصميمهاي باطل ميگيرند مگر نه آن است كه از مردم مخفي شدند ولي از خدا كه مخفي نشدند، زيرا خدا با اينها است در بيتوته اينها، در توطئه اينها، در سخناني كه در شبنشينيها دارند ﴿يَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضي مِنَ الْقَوْلِ﴾ در آن تبييت، در آن بيتوته كردن، در آن شبيخون زدنهاي فكري يا شبيخونزدنهاي عملي، عدهاي تصميم گرفتند كه با پيامبر عصرشان از راه شبيخون زدن به مبارزه برخيزند گفتند: ﴿لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ﴾؛ ما شبيخون ميزنيم آنها را از بين ميبريم، بعد به اولياي دم ميگوييم ما نميدانيم چه کسی اينها را كشت؟ اين تبييت تصميمهاي شبيخونزدن و شبنشينيها را قرآن كريم گوشزد كرد، فرمود در آن شبنشينيهاي اينها ؛ خدا با اينها است در آن تصميمهاي شبانه ﴿وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ﴾ در بيتوته و شبنشينيهايشان چيزهايي را ميگويند كه ﴿لا يَرْضي﴾ خدا: ﴿إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضي مِنَ الْقَوْلِ﴾ چون ﴿وَ كانَ اللّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطًا﴾.
•┈✾🍀✿🍃🌺﷽🌺🍃✿🍀✾┈•
#احڪ📚ـام نمــ📿ــاز
💢 جا به جا گفتن ذکر رکوع و سجده🛐
┘◄ پرسش :
❓اگر #ذکرهای_رکوع و #سجده را به جای یکدیگر بگوییم، اشکال دارد؟
✅ پاسخ :
✍️ در صورتی که سهواً باشد اشکال ندارد، همچنین اگر عمداً و به #قصد_مطلق_ذکر خداوند (عزوجل) بگوید، نماز صحیح است اما #ذکر_مخصوص_رکوع و یا سجده را نیز باید بگوید.
👤مقام معظم رهبری مدظله العالی
💞@MF_khanevadeh
به فرزندتان نگویید:
❌من برای تو همه کار کرده ام
فرزند شما با شنیدن این جمله پیش خودش فکر می کند که اگر پدر و مادرم برای من همه کار کرده اند، پس من چرا باید از دست آنها عصبانی باشم؟ حتما مشکل از من است.
در این شرایط او دیگر ناراحتی، عصبانیت، دردودل هایش و حتی اشتباهاتش را نیز برای شما بازگو نمی کند.
✅ به فرزندتان نشان دهید برای کمک به او همه کار میکنید اما بر سرش منت نگذارید
💞@MF_khanevadeh
#همسرداری
☘🌸☘🌸☘
در زمانی که با همسرتان گفتگو می کنید، می توانیدیک ارتباط چشمی را با نگاهی متبسم همراه کنید . در حین گفتگو ، ارتباط چشمی ( به خصوص ) برای زن خیلی مهم است . اودوست دارد وقتی با همسرش صحبت می کند یا همسرش با او به گفتگو می پردازد ، ارتباط چشمی مناسب ونافذی بین آن ها برقرار باشد . وقتی خیره می شوید ، ارتباط چشمی نافذ شما ماده ای به نام « فنیل اِ تیل آمین » را در بدن آزاد می کند . این ماده انتقال دهنده عصبی ـ شیمیایی است که به طرف مقابل مان احساس شیفتگی می دهد.
💞@MF_khanevadeh
آیا کلسیم موجود در پوست تخم مرغ قابلیت جذب خوراکی دارد؟
مطالعات انجام شده تأیید میکند که جذب کلسیم پوست تخممرغ به اندازه و حتی بیشتر از (۳۴.۸ الی ۶۸ % بسته به کیفیت پوست تخم مرغ) کربنات کلسیم خالص و مکملهای دارویی است.
✍ محققان این اثرات را به پروتئین های خاصی که در پوسته تخم مرغ یافت میشوند نسبت دادند.
💞@MF_khanevadeh
🍃🍂🍃🍂 ﷽ 🍂🍃🍂
✊ ای رهبر آزاده آماده ایم آماده 🧐
✊ لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است 🤔
✊ خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست 🤭
👈 این چند سال اخیر، حضرت آقا حدود ۵۰ بار روی فرزندآوری تأکید کردند و گفتند #جهاد هست.
🧔 حالا به حزباللهی ها که میگی هرکدوم یه بهانه میارن که :
1⃣ اعصابم نمی کشه 🤯
2⃣ خونم کوچیکه 🏡
3⃣ ضعیف شدم 🚶♂
4⃣ وضع مالیم بده 🖐
5⃣ وضع اقتصادی کشور خوب نیست ❌
6⃣ تقصیر مسئولینه ⛔️
7⃣ مثل اینکه از قیمتها خبر نداری 🚫
8⃣ و ......
✅ خب اگه همه چیز ایده آل بود 🌷🐣 که ایشان نمی گفتند:
👈 #جهاد_فرزندآوری❕❕
❤️💛 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 💚🧡
💞@MF_khanevadeh
✨💫✨💫✨💫
#یاد_بگیریم
✨#امام_خمینی طی این سالهای طولانی زندگی مشترک(62سال)هرگز از من نخواستند یک فنجان چای به ایشان بدهم.☕️
ایشان چای را خودشان اماده میکردند و به محض نوشیدن چای فنجانشان را می شستند.✨☕️
حتی برای ما هم چایی می ریختند😊
📚 مهر وقهر ص۲۷
#سیره_ستاره_ها
💞@MF_khanevadeh
24.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 15 ثواب ایجاد الفت بین زن و شوهر
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_شش برای همین، موقعی که حرف انداخت و گفت دلش میخواهد برود جبهه، جا نخوردم.
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شصت_هفت
ادامه دادم:《 حاجی! شما هر بار این همه آدم میبری واسه کارگری، خب محمد یکیش. بابا حداقلش اینه که یه لیوان آب دستتون میده. بله جثهش ریز و نحیفه. توانش هم شاید کم باشه، ولی دو تا لباس پاره میتونه واسهتون وصله بزنه. ظرفای غذاتون رو بشوره. بذار حالا که اصرار داره به رفتن، همراه خود شما باشه تا دل جفتمون قرار داشته باشه. اینطوری بهتره تا اینکه بیخبر خودسری کنه و بره!》حاج حبیب خودش را از تکوتا نینداخت و همچنان گفت:《 نه.》
خیلی برایش حرف زدم. گفتم:《 شما یه بار این بچه رو ببرید، اگه از پسش بر نیومد، برای خودش هم درس عبرت میشه و دیگه بهانهی رفتن نمیگیره. میشینه پای خیاطی خودش یه گوشه از کار منو هم میگیره.》سخت بود، ولی راضی شد. فردایش به محمد گفت:《 ساکت رو ببند که شب راه میافتیم. ولی یادت باشه که اونجا خیلی باید گوشِت به حرف بزرگترا باشه. قبول؟》بچهم بدون اما و اگر، گفت:《 قبول.》
محمد آن موقع حالی داشت که دلم میخواست فقط بنشینم و تماشایش کنم. ذوق عجیبی توی چشمهایش بود. باورش نمیشد توانسته به آرزویش برسد.
مقصدشان سومار بود. حاج حبیب میگفت باید بروند و چند تا تنور نانوایی درست کنند برای تدارکات. یک کامیون وسیله بنایی بار زدند و با چندتا از مردهای آشنا و فامیل حرکت کردند.
سرم دوباره به کارهای خودم گرم شد. کلاسهای آموزش نظامی و کمکهای اولیه رونق گرفته بود؛ حتی کلاسهای قرآن آنقدر شلوغ میشد که دو گروه شده بودند.
آن چند متر خانه، برکت پیدا کرده بود و دیگر هیچ کجایش متعلق به ما نبود. خودم را مشغول کار میکردم تا کمتر به محمد فکر کنم. من به هیچکدام از بچهها وابسته نبودم، ولی محمد رفیق و همصحبتم بود اصلاً عادت کرده بودم به رفتوآمد مشتریهایش که بیشتر، رفقایش بودند. بیشتر از آن، به تعریفهایی که از اخلاق و کارش میکردند. حظ میبردم. کارمان که بیشتر شد، از صِرافت فکر کردن به جای خالی محمد افتادم. نمیگویم چشم روی هم گذاشتم و گذشت، ولی بالاخره هر سفری عمری دارد.
محمد که یاالله گفت و از درِ خانه آمد داخل، دلم روشن شد. دخترها دویدند طرفش، من هم. صورت کوچکش سیاه شده بود. خستگی از چشمهایش میریخت. لاغر هم شده بود، اما به رویش نیاوردم. حاج حبیب هم کمی بعد رسید. سر راه رفته بود پیِ انجام کاری و محمد را قبلش رسانده بود خانه. محمد توی خودش بود. با چشم و ابرو از حاجی پرسیدم:《 اتفاقی افتاده؟》حاجی به بهانهای من را کنار کشید و گفت:《 چیزی نشده، حالا بعدا براتون میگم.》
شام آن شب را کمی مفصل درست کردم. مشغول پر کردن پیالههای ماست بودم که حاج حبیب از در آشپزخانه وارد شد. دیدم فرصت مناسب است، پی جوی حال محمد شدم.
#ادامه_دارد....
#شبتون_پر_از_یاد_خدا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی
💞@MF_khanevadeh
💠اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ
🔹بدانید که زندگی دنیا [یی که دارنده اش از ایمان و عمل تهی است،] فقط بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیتان به یکدیگر، و افزون خواهی در اموال و اولاد است، [چنین دنیایی] مانند بارانی است که محصول [سبز و خوش منظره اش] کشاورزان را به شگفتی آورد، سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی، سپس ریز ریز و خاشاک شود!! [که برای دنیاپرستان بی ایمان] در آخرت عذاب سختی است و [برای مؤمنان که دنیای خود را در راه اطاعت حق و خدمت به خلق به کار گرفتند] از سوی خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.
📗#سوره_حدید، آیه 20
#قرآن
•┈✾🍀✿🌺﷽🌺✿🍀✾┈•
#احڪ📚ـام مسجــ🕌ـد
💢 پخش اذان از مناره مساجد😇
┘◄ مساله :
✍️ پخش اذان به نحو متعارف برای اعلام داخل شدن وقت نماز به وسیله بلندگو از مساجد و مکان های دیگر اشکال ندارد ولی پخش آیات قرآن، دعا و غیر آن، در صورتی که موجب اذیت همسایگان شود، جایز نیست.
📙 رساله نماز و روزه، مسأله ۱۳۳
💞@MF_khanevadeh