🔰🔰مباحثی پیرامون وجود مقدس حضرت بقیةالله ( عج ) [ ۱ ]
✅ میلاد نور
📌📌 مرحوم شیخ صدوق، در کتاب ارزشمند خویش، از «حکیمه» دخت گرانقدر امام جواد علیه السلام آورده است که: یازدهمین امام نور حضرت عسکری علیه السلام پیام رسانی بسوی من گسیل داشت و مرا به خانه خویش فرا خواند.
📌📌 هنگامی که وارد شدم فرمود: «عمه جان! افطار امشب را نزد ما باش چرا که امشب، شب مبارک پانزدهم شعبان است و در چنین شبی خداوند، جهان را به نور وجود حجت خویش، نورباران خواهد ساخت.»
🔶🔸 در روایت دیگری آمده است که فرمود: «در چنین شبی، حضرت مهدی علیه السلام دیده به جهان خواهد گشود. همو که خداوند، زمین را پس از مردنش به دست او و با ظهور او زنده و پرطراوت خواهد ساخت.»
🔷🔹 پرسیدم: «سرورم! مادر او کیست؟»
🔶🔸 فرمود: «نرجس، بانوی بانوان»
🔷🔹 گفتم: «فدایت گردم! من در او هیچ نشان و اثری از آنچه نوید می دهید نمی بینم.»
🔶🔸 فرمود: « همین که به شما می گویم اتفاق خواهد افتاد . »
🔷🔹 پس از این گفتگو به خانه «نرجس» آمدم.
🔶🔸 آن وجود گرانمایه به عنوان تجلیل و احترام از من، آمد تا کفشهای مرا درآرود و مرا تکریم کند که در پاسخ احترام او گفتم: «از این پس، شما سرور من و سرور خاندانم خواهید بود.»
🔷🔹 او از سخن من شگفت زده شد و گفت: «عمه جان! چگونه ممکن است در حالی که شما دختر امام، خواهر امام و عمه امام هستید و خود بانویی ارزشمند و پرواپیشه و بادرایت و من خدمتگزار شما هستم.»
✅ حضرت عسکری علیه السلام گفتگوی ما را شنید و فرمود: «عمه جان! خداوند به شما پاداش نیک عنایت فرماید.»
1⃣
⬇️⬇️⬇️
#نیمه_شعبان
⬆️⬆️⬆️
📌📌 آن سپیده دم پرخاطره
🔴 من، با بانوی بانوان به گفتگو نشستم و به او گفتم: «دخترم! همین امشب خداوند پسری گرانمایه به تو ارزانی خواهد داشت، پسری که سرور دنیا و آخرت خواهد بود.»
🔶🔸 «نرجس» با شنیدن این نوید، غرق در حیاء و آزرم گردید و در گوشه ای نشست و من به نماز ایستادم و پس از نماز افطار کردم و برای استراحت به رختخواب رفتم. درست نیمه شب گذشته بود که برای نماز نافله شب بپاخاستم. نماز را خواندم، دیدم «نرجس» خواب است و حادثه ای رخ نداده است، به تعقیبات نماز نشستم و بار دیگر خوابیدم و بیدار شدم اما دیدم او هنوز در خواب است.
🔷🔹 پس از آن بود که او برای نماز نافله شب بپاخاست و نماز را در اوج ایمان و اخلاص بجا آورد و با شور و شوق وصف ناپذیری به نیایش نشست.
🔴 دیگر از تحقق وعده و نوید حضرت عسکری علیه السلام دچار تردید می شدم که آن حضرت از اطاق خویش مرا مخاطب ساخت و فرمود: «عمه جان! شتاب[ مکن ] که تحقق وعده الهی نزدیک است.»
🔴 در روایت دیگری این مطلب بدین صورت آمده است که:
📌📌 «بناگاه دیدم سوسن [ نرجس ] هراسان از جای برخواست، وضو ساخت و به نماز نافله شب ایستاد. آخرین رکعت نماز را می خواند که احساس کردم سپیده صبح در راه است، اما از ولادت نور خبری نیست.
🔴 بار دیگر این اندیشه در ذهنم پدید آمد که شب رو به پایان است و سپیده سحر در راه، پس چرا وعده الهی تحقق نیافت که ندای حضرت عسکری علیه السلام طنین افکند و فرمود: «عمه جان! تردید به دل راه مده!.»
🔶🔸 من از آن حضرت و تردیدی که در دلم پدید آمد شرمنده شدم ودر اوج شرمندگی پس از نظاره افق به اطاق باز می گشتم که دیدم «نرجس» نماز را به پایان برده و به خود می پیچد. جلو درب اطاق به او رسیدم که می خواست از اطاق خارج گردد، پرسیدم: «آیا از آنچه در انتظارش بودم، چیزی حس نمی کنی؟»
🔷🔹 پاسخ داد: «چرا عمه جان!...»
🔶🔸 گفتم «خدا یار و نگاهدارت باد! خود را مهیا ساز و بر او اعتماد نما و نگران مباش که لحظات تحقق آن وعده مبارک فرا رسیده است.»
2⃣
⬇️⬇️⬇️
#نیمه_شعبان
⬆️⬆️⬆️
🔰🔰 و آنگاه [ رختخوابی در وسط اطاق پهن کردم و ] آن بانو [ را ] بر آن نشاندم و بسان یک مددکار آگاه و دلسوزی که زنان در شرایط ولادت فرزندانشان بدان نیازمندند به یاری او کمر همت بستم. او دست مرا گرفت و فشار داد و از شدت درد، ناله زد وبر خود پیچید.»
🔴 ✅ حضرت عسکری علیه السلام از اطاق خویش دستور داد که برایش سوره مبارکه «قدر» را تلاوت کنم.
🔶🔸 به دستور امام علیه السلام شروع کردم:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا انزلناه فی لیله القدر، و ما ادریک ما لیله القدر....
یعنی: ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم! و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟!...
📌📌 🔴 و شگفتا که دیدم کودک دیده به جهان نگشوده به همراه من به تلاوت قرآن پرداخت و سوره مبارکه «قدر» را با من تا آخرین واژه، تلاوت کرد.
🔴 از شنیدن نوای دل انگیز قرآن او، هراسان شدم که حضرت عسکری علیه السلام مرا ندا داد و فرمود: «عمه جان! آیا از قدرت الهی شگفت زده شده ای؟ اوست که ما را در خردسالی به بیان دانش و حکمت توانا ساخته و به سخن می آورد و در بزرگسالی ما را در روی زمین حجت خویش قرار می دهد چه جای شگفتی است؟!»
📌📌 هنوز سخن حضرت عسکری علیه السلام به پایان نرسیده بود که «نرجس»از نظرم ناپدید گردید و گویی حجابی میان من و او، فرو افکنده شد و ما را از هم جدا ساخت.
✅ در روایت دیگری آمده است که: «سپس لحظاتی چند، حالت وصف ناپذیری برایم پیش آمد به گونه ای که گویی دستگاه دریافت وجودم از کار افتاده است ونمی دانم چه می گذرد. به خود آمدم و فریاد زنان به سرعت، به طرف اطاق حضرت عسکری علیه السلام [ دویدم ] ، اما پیش از آنکه چیزی بگویم فرمود: «عمه جان! بازگرد که او را در همانجا خواهی یافت که از برابر دیدگانت ناپدید شد.»
✅ به اطاق «نرجس» بازگشتم دیدم پرده ای که ما را از هم جدا ساخته بود، برطرف شده است. چشمم به آن بانو افتاد و دیدم چهراه اش غرق در نور است به گونه ای که دیدگانم را خیره ساخت و در همین لحظات کودک گرانمایه ای را دیدم که در حال سجده است و خدای را ستایش می کند.
📌📌 بر بازوی راست او این آیه شریفه نوشته شده است که:
🔶🔸 «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.» .
📌📌 و در سجده خویش می فرمود:
🔶🔸 «اشهد ان لا اله اله الله، وحده لاشریک له و ان جدی محمدا رسول الله و أن أبی أمیرالمؤمنین ولی الله...»
📌📌 آنگاه امامان نور را پس از امیر مؤمنان علیه السلام یکی بعد از دیگری تا نام مبارک پدر گرانقدرش حضرت عسکری علیه السلام برشمرد سپس فرمود:
«بار خدایا! آنچه را به من وعده فرمودی تحقق بخش و کار بزرگم را در پرتو قدرتت تدبیر فرما و گامهایم را در قیام پرشکوه و آسمانیم برای برانداختن بیداد و ستم، و استقرار کامل عدالت و مهر در سراسر گیتی استوار ساز و به دست من، زمین را از عدل و داد لبریز گردان!»
3⃣
⬇️⬇️⬇️
#نیمه_شعبان
⬆️⬆️⬆️
🔴 پس از آن سر از سجده برداشت و به تلاوت این آیه مبارکه پرداخت:
📌📌 «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولوا العلم، قائما بالقسط لا اله اله هو العزیز الحکیم، ان الدین عند الله الاسلام...» .
📌 یعنی: خدا گواهی داد و فرشتگان و دانشمندان نیز، که هیچ خدایی برپای دارنده ی عدل، جز او نیست، خدایی جز او نیست که پیروزمند و فرزانه است. بی تردید دین در نزد خدا تنها اسلام است.
🔶🔸 پس از تلاوت آیه شریفه عطسه کرد و فرمود:
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله، زعمت الظلمه أن حجه الله داحضه لو أذن لنا فی الکلام لزال الشک.»
یعنی: سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدای بر محمد و خاندانش باد!
بیدادگران چنین پنداشته اند که: حجت خدا از میان رفته است، اما اگر خدا به من فرمان ظهور دهد، آنگاه تردیدها و تردیدافکنی ها از میان خواهد رفت.
🔰🔰 پسرم سخن بگو
✅ [ حکیمه خاتون می گوید ] آن کودک گرانمایه را برگرفتم و با شور و اشتیاق، در دامان خود نشاندم. دیدم پاک و پاکیزه است.
✅ در این هنگام، حضرت عسکری علیه السلام مرا ندا داد که: «عمه جان! پسرم را بیاور!»
📌📌 آن وجود گرامی را به پیشگاه پدرش بردم و آن حضرت او را به سبک مخصوص روی دست گرفت و زبان مبارک خویش را بردهان او گذاشت. آنگاه با دست خویش، سر و چشم و گوش او را به سبکی خاص، اندکی فشرد وفرمود: «پسرم! سخن بگو.»
📌📌 در روایت دیگری آمده است که فرمود: «هان ای حجت خدا! و ای ذخیره انبیاء! و ای آخرین اوصیاء! سخن بگو! هان ای جانشین همه پرواپیشگان! سخن بگو!»آن نوزاد مبارک، نخست به یکتایی خدا و رسالت پیام آورش گواهی داد و ضمن درود فرستادن بر پیامبر، نام امامان نور را، یکی پس از دیگری برشمرد تا به نام پدر بزرگوارش رسید و آنگاه پس از پناه بردن به خدا از شر شیطان این آیه شریفه را تلاوت کرد:
📌📌 «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین، و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.» .
یعنی: ما برآنیم که پایمال شدگان روی زمین را نعمتی گران ارزانی داریم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم وآنان را در آن سرزمین اقتدار بخشیم و به فرعون و هامان و سپاهیانشان، چیزی را که از آن سخت می ترسیدند، نشان دهیم. پس از تلاوت قرآن، حضرت عسکری علیه السلام او را به من داد و فرمود:
📌📌 «یاعمه! ردیه الی أمه کی تقر عینها و لا تحزن و لتعلم أن وعد الله حق ولکن أکثر الناس لا یعلمون»
📌 یعنی: ای عمه جان! او را به مادرش بازگردان تا دیدگانش به دیدار او روشن گردد و اندوهگین نباشد و بداند که وعده خدا حق است، ولی بیشتر مردم نمی دانند.
🔴 کودک گرانمایه را به مادرش بازگرداندم که دیگر فجر صادق دمیده بود و نور در کران تا کران افق، پدیدار شده و سینه آسمان را می شکافت و من از حضرت عسکری علیه السلام و مادر آن کودک گرانمایه، خداحافظی نمودم و به خانه خویش بازگشتم.»
📚 منبع : امام مهدی ( عج ) از تولد تا بعد از ظهور ؛ علامه سید محمد کاظم قزوینی ؛ با تلخیص و تصرف و اضافه ؛ و حذف منابع
ghbook.ir
🔴 ادامه دارد ان شاءالله ....
#نیمه_شعبان
🔴 حزب اللهی را از ارزش نیاندازید
🔹 عدّهای سعی نکنند کلمه حزباللهی را از ارزش بیندازند. #حزبالله این مملکت را نجات داده است. حزبالله در جنگ تحمیلی آن کارها را کرده است. حزبالله، ارتش را حفظ کرده است. اگر حزباللهیهای ارتش نبودند، ارتش در همان کودتای پایگاه شهید نوژه، یکی از بدترین تجربههای خودش را میگذراند. حزبالله را بزرگ بشمارید!
امام خامنهای ۷۵/۱/۲۸
___________
#حبلالمتین
@MJ_Agahi
آرمان جان!
تو پای کار بودنت را نشان دادی و امام زمان (عج) نشانت کرد...
زمانی تو برای سلام به فرمانده عازم گردهمایی عشاق شدی، حالا سلام فرمانده تو را الگوی خود میداند...
___________
#حبلالمتین
@MJ_Agahi
⚠️ بکارگیری عبارت «حملات بیولوژیک» بجای مسمویتهای سریالی توسط روزنامه هممیهن
🔻هرکجا پروژهای برای خیانت به کشور تعریف شود، شک نکن که اصلاحطلبان یک پای ثابت آن هستند.
#افساد_طلبان
#پاندمی_ساختگی
___________
#حبلالمتین
@MJ_Agahi
2.6M
📣 توضیحات دکتر علی کرمی در مورد #مسمومیت ها در مدارس دخترانه
🗓پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
🙏لطفاً جهت آگاهی مردم عزیز ایران و شکستن جنگ رسانه ای دشمن برای ایجاد رعب و وحشت میان مردم این پست را نشر دهید.
#انتشار_حداکثری
استوری دختر میرحسین موسوی که در حال زمینه چینی جهت متهم کردن نظام در مرگ احتمالی آتی پدرش، است!
جماعتی که حتی به مرگ یک توله پلنگ رحم نکردند، از جنازه میرحسین میگذرند!؟
#پروژه_پیروز_سازی
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اینقدر این هفته همه روی پیروز و مسمومیت دانش آموزان مانور دادن که این موفقیت های بزرگ دیده نشد...
#ایران_عزیزم❤️❤️
___________
#حبلالمتین
@MJ_Agahi
🔰پاسخ بایدن به مسمومیت کودکان در آمریکا
و عصبانیت ضدانقلاب از انتشار این خبر 😁
___________
#حبلالمتین
@MJ_Agahi