💯✅اعترافی که نباید عادی از کنارش گذشت!
🔹وقتی حسن روحانی با خونسردی میگوید «با اوباما بسته بودیم اول برجام اجرا شود، بعد برویم سراغ موشکها و بالستیک»، در واقع دارد پرده از یک حقیقت هولناک برمیدارد؛ حقیقتی که سالها با انکار، توجیه و برچسبزنی به منتقدان پنهان شد.
🔹معنای روشن این جمله چیست؟
یعنی امنیت ملی، قدرت بازدارندگی و خون شهدایی که این توان موشکی را ساختند، در نگاه دولت وقت یک «مرحله بعد» بود؛ موضوعی قابل معامله، قابل تعلیق و وابسته به رضایت آمریکا.
🔹سالها به مردم گفتند برجام فقط هستهای است، به موشکها کاری ندارد. منتقدان را «کاسب تحریم»، «بیسواد» و «افراطی» نامیدند. امروز اما خود معمار برجام اعتراف میکند که پشت درهای بسته، درباره موشکها هم «قرار و مدار» گذاشته شده بود.
🔹گر برجام موفق میشد، گام بعدی چه بود؟
محدودسازی؟ توقف؟ مذاکره بر سر توان دفاعی؟
و اگر آمریکا بدعهدی نمیکرد، آیا موشک هم باید مثل سانتریفیوژ قربانی «اعتماد» میشد؟
🔹این فقط یک جمله نیست؛ سندی است از نگاه خطرناک جریانی که امنیت کشور را نه از لانچر موشک، بلکه از میز مذاکره با دشمن تعریف می کند. جریانی که تصور میکند با لبخند اوباما و ترامپ میشود سایه جنگ را برداشت، غافل از اینکه خلع سلاح تدریجی، خودش دعوت رسمی به تهدید است.
🔹امروز دیگر وقت تطهیر نیست.
این اعتراف را باید دید، شنید و ثبت کرد؛ تا تاریخ بداند چه کسانی حاضر بودند ستونهای امنیت ایران را قسطبندی شده تحویل دشمن بدهند، فقط برای اینکه پروژه سیاسیشان پیش برود.
🔹موشکها «موضوع بعدی» نبودند؛
خط قرمز امنیت ملی بودند.
خط قرمزی که بعضیها آماده بودند از رویش عبور کنند.