هدایت شده از فرزند انقلاب | رسانه
.
🗳رفقا ما با رای خود هر ثانیه از عمر دشمن امام زمان کم خواهیم کرد
🗞 باید در انتخابات دقت کنیم به چه کسی رای میدم یک موقع نشه که متوجه بشیم، شدیم یار دشمن امام زمان .
💬رفیق همیشه باید خط تو خط ولایت باشه و اگر از ولایت دور بشی دیگه نباید برای عاقبت ، سعادتی رو در نظر بگیری تو نابودی به تمام معنا.
✍#نویسنده: شیخ رضا واوسری
.
برای موفقیت باید زیاد «نه» بگید
اولین «نه» ها رو هم
باید به خودتون بگید !✨
تیر خلاص #وزارت_اطلاعات بر #موساد
در ۲۸ کشور جاسوسهای موساد شناسایی شدند و اطلاعات ارزشمندی در زمینه های
تاسیسات پنهان نظامی
کارخانجات تسلیحات سازی
صنایع استراتژیک غیر نظامی
رابطین افسران موساد
بدست آمده است که در زمان مقتضی علیه اسرائیل استفاده خواهد شد.
#ایران_قوی
#سربازان_گمنام_امام_زمان_عج
هدایت شده از . مدافعانِچادࢪ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"حتما نگاه کنید!"
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتابشهیدابراهیمهادی۱
#پارتیک
تابستان سال 1386بود . در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم . حالت عجيبی بود ! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند . من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم . بعد از نماز مغرب ، وقتی به اطراف خود نگاه كردم ، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اينكه مسجد ، جزير هایی در ميان درياست! امام جماعت پيرمردی نورانی با عمامه های ســفيد بود . از جا برخاست و رو به سمت جمعيت شروع به صحبت كرد . از پيرمردی كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را ميشناسی ؟ جواب داد: حاج شيخ محمد حسين زاهد هستند . استاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدی . من كه از عظمت روحی و بزرگواری شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم . سكوت عجيبی بود . همه به ايشان نگاه ميكردند . ايشان ضمن بيان مطالبی در مورد عرفان و اخالق فرمودند: دوستان ، رفقا ، مردم ما را بزرگان عرفان و اخالق ميدانند و... اما رفقای عزيز ، بزرگان اخالق و عرفان عملی اينها هستن . بعد تصوير بزرگی را در دست گرفت . از جای خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم . تصوير ، چهره مردی با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوه ای بر تنش بود . خوب به عكس خيره شدم . كامل او را شناختم . من چهره او را بارها ديده بودم . شک نداشتم كه خودش است . ابراهيم بود ، ابراهيم هادی !! سخنان او برای من بسيار عجيب بود . شيخ حسين زاهد ، استاد عرفان و اخالق كه علمای بسياری در محضرش شاگردی كرده اند چنين سخنی ميگويد ؟! او ابراهيم را استاد اخالق عملی معرفی كرد ؟! در همين حال با خودم گفتم: شيخ حسين زاهد كه... او كه سالها قبل از دنيا رفته !! هيجان زده از خواب پريدم . ساعت سه بامداد روز بيستم مرداد 1386 مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم (ص) بود . اين خواب رويای صادقه ای بود که لرزه بر اندامم انداخت . كاغذی برداشتم و به سرعت آنچه را ديده و شنيده بودم نوشتم . ديگر خواب به چشمانم نمیآمد . در ذهن ، خاطراتی كه از ابراهيم هادی شنيده بودم مرور كردم .
مُــﮪَــڼّــ̍ا|🇵🇸🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتابشهیدابراهیمهادی۱ #پارتیک تابستان سال 1386بود . در مسجد امين ا
#کتابشهیدابراهیمهادی۱
#پارتدوم
فراموش نميكنم . آخرين شب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم . به همراه بچه های قديمی جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادی رفتيم . مراسم بخاطر فوت مادر اين شهيد بود . منزلشان پشــت مسجد ، داخل كوچه شهيد موافق قرار داشت . حاج حسين الله كرم در مورد شهيد هادی شروع به صحبت كرد . خاطرات ايشان عجيب بود . من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم !
آن شب لطف خدا شامل حال من شد . من كه جنگ را نديده بودم . من كه در زمان شهادت ايشان فقط هفت سال داشتم ، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا يكی از بندگان خالصش را بشناسم . اين صحبتها سالها ذهن مرا به خود مشغول كرد . باورم نميشد ، یک رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد ! عجيب تر آنكه خودش از خدا خواسته بود که گمنام بماند ؛ و با گذشت سال ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبی هم از او نقل نگرديده ! و من در همه كلاس های درس و برای همه بچه ها از او ميگفتم .
هنوز تا اذان صبح فرصت باقی است . خواب از چشمانم پريده . خيلی دوست دارم بدانم چرا شيخ زاهد ، ابراهيم را الگوی اخلاق عملی معرفی كرده ؟ فردای آن روز بر سر مزار شيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم . با ديدن چهره او كاملا بر صدق رويائی كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم . ديگر شک نداشتم که عارفان را نه درکوه ها و نه در پستوخانه های خانقاه بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند . همان روز به سراغ يکی از رفقای شهيد هادی رفتم . آدرس و تلفن دوستان نزدیک شهيد را از او گرفتم . تصميم خودم را گرفتم . بايد بهتر و كاملتر از قبل ابراهيم را بشناسم . از خدا هم توفيق خواستم . شايد اين رسالتی است که حضرت حق برای شناخته شدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است .
#ادامه_دارد ...
کسانی که پارسال #جشنواره_فیلم_فجر رو تحریم میکردند امسال به خاطر شرکت ندادن فیلمشان دربخشی از این جشنواره ضجه می زنند!
درخت انقلاب اسلامی به برکت خون شهدا و پشتیبانی ملت آنقدر تنومند و قدرتمند هست که با قهر و آشتی چند کلاغ تکانی نخورد. امیدوارم عبرت بگیرند.
_فربدابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین دیس کننده تاریخ😂
#دهه_فجر
#خمینیکبیر
تو #ایتا ایران عامریکا رو گرفته
تو #تلگرام عامریکا حمله شدید کرده
تو #توییتر کاربران منتظر خبر موثقن
و تو #اینستاگرام همه دارن میرقصن :))
(جنگ رسانهای)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+مطمئنه...
- از کجا میدونی مطمئن بود؟
مُــﮪَــڼّــ̍ا|🇵🇸🇮🇷
#کتابشهیدابراهیمهادی۱ #پارتدوم فراموش نميكنم . آخرين شب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم
#کتابشهیدابراهیمهادی۱
#پارتسوم
زندگینامه✨
ابراهيم در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محلهی شهید آیتالله سعیدی حوالی ميدان خراسان ديده به هستی گشود .
او چهارمین فرزند خانواده بشمار میرفت . با این حال پدرش ، مشهدی محمد حسین به او علاقهی خاصی داشت . او نيز منزلت پدر خويش را به درستی شناخته بود . پدری که با شغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد .
ابراهيم نوجوان بود که طعم تلخ يتيمی را چشيد . از آنجا بود که همچون مردان بزرگ ، زندگی را به پيش برد . دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبيرستان را نيز در مدارس ابوريحان و کريم خان زند . سال ۱۳۵۵ توانست به دريافت ديپلم ادبی نائل شد . از همان سال های پايانی دبيرستان مطالعات غير درسی را نيز شروع كرد . حضور در هيئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظير عامه محمد تقی جعفری بسيار در رشد شخصيتی ابراهيم موثر بود . در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد . او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود . پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد .
ابراهیم در آن دوران همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مزر و بوم مشغول شد . او اهل ورزش بود . با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد . در والیبال و کشتی بی نظیر بود . هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه میایستاد .
مردانگی او را میتوان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز و گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد . حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی میکند .
در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان های کمیل و حنظله در کانال های فکه مقاومت کردند . اما تسلیم نشدند .
سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب ، تنهای تنها با خدا همراه شد :) دیگر کسی او را ندید .
او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند ، چرا که گمنامی صفت یاران محبوب خداست . خدا هم دعایش را مستجاب کرد . ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور :))
#ادامه_دارد ...