eitaa logo
مُــﮪَــڼّــ̍ا|🇵🇸🇮🇷
492 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
67 فایل
❀﴾﷽﴿❀ و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ ! پاک بانوی مسلمان غرب تو را نشانه رفته است ؛ پس مراقب باش ! کپی آزاد . صلوات بفرست مومن . حرفی سخنی بود در خدمتیم: https://gkite.ir/es/9276402
مشاهده در ایتا
دانلود
کی گفته با یه گل بهار نمیشه؟ ما دیدیم که شد :) 🗣مهدخت 🇮🇷
هدایت شده از فرزند انقلاب | رسانه
. 🗳رفقا ما با رای خود هر ثانیه از عمر دشمن امام زمان کم خواهیم کرد 🗞 باید در انتخابات دقت کنیم به چه کسی رای میدم یک موقع نشه که متوجه بشیم، شدیم یار دشمن امام زمان . 💬رفیق همیشه باید خط تو خط ولایت باشه و اگر از ولایت دور بشی دیگه نباید برای عاقبت ، سعادتی رو در نظر بگیری تو نابودی به تمام معنا. : شیخ رضا واوسری .
برای موفقیت باید زیاد «نه» بگید اولین «نه‌» ها رو هم باید به خودتون بگید !✨
‏تیر خلاص بر در ۲۸ کشور جاسوس‌های موساد شناسایی شدند و اطلاعات ارزشمندی در زمینه های تاسیسات پنهان نظامی کارخانجات تسلیحات سازی صنایع استراتژیک غیر نظامی رابطین افسران موساد بدست آمده است که در زمان مقتضی علیه اسرائیل استفاده خواهد شد.
✨بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم ✨ تابستان سال 1386بود . در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم . حالت عجيبی بود ! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند . من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم . بعد از نماز مغرب ، وقتی به اطراف خود نگاه كردم ، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اينكه مسجد ، جزير هایی در ميان درياست! امام جماعت پيرمردی نورانی با عمامه های ســفيد بود . از جا برخاست و رو به سمت جمعيت شروع به صحبت كرد . از پيرمردی كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را ميشناسی ؟ جواب داد: حاج شيخ محمد حسين زاهد هستند . استاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدی . من كه از عظمت روحی و بزرگواری شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم . سكوت عجيبی بود . همه به ايشان نگاه ميكردند . ايشان ضمن بيان مطالبی در مورد عرفان و اخالق فرمودند: دوستان ، رفقا ، مردم ما را بزرگان عرفان و اخالق ميدانند و... اما رفقای عزيز ، بزرگان اخالق و عرفان عملی اينها هستن . بعد تصوير بزرگی را در دست گرفت . از جای خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم . تصوير ، چهره مردی با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوه ای بر تنش بود . خوب به عكس خيره شدم . كامل او را شناختم . من چهره او را بارها ديده بودم . شک نداشتم كه خودش است . ابراهيم بود ، ابراهيم هادی !! سخنان او برای من بسيار عجيب بود . شيخ حسين زاهد ، استاد عرفان و اخالق كه علمای بسياری در محضرش شاگردی كرده اند چنين سخنی ميگويد ؟! او ابراهيم را استاد اخالق عملی معرفی كرد ؟! در همين حال با خودم گفتم: شيخ حسين زاهد كه... او كه سالها قبل از دنيا رفته !! هيجان زده از خواب پريدم . ساعت سه بامداد روز بيستم مرداد 1386 مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم (ص) بود . اين خواب رويای صادقه ای بود که لرزه بر اندامم انداخت . كاغذی برداشتم و به سرعت آنچه را ديده و شنيده بودم نوشتم . ديگر خواب به چشمانم نمی‌آمد . در ذهن ، خاطراتی كه از ابراهيم هادی شنيده بودم مرور كردم .
مُــﮪَــڼّــ̍ا|🇵🇸🇮🇷
✨بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم ✨ #کتاب‌شهیدابراهیم‌هادی۱ #پارت‌یک تابستان سال 1386بود . در مسجد امين ا
فراموش نميكنم . آخرين شب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم . به همراه بچه های قديمی جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادی رفتيم . مراسم بخاطر فوت مادر اين شهيد بود . منزلشان پشــت مسجد ، داخل كوچه شهيد موافق قرار داشت . حاج حسين الله كرم در مورد شهيد هادی شروع به صحبت كرد . خاطرات ايشان عجيب بود . من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم ! آن شب لطف خدا شامل حال من شد . من كه جنگ را نديده بودم . من كه در زمان شهادت ايشان فقط هفت سال داشتم ، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا يكی از بندگان خالصش را بشناسم . اين صحبتها سالها ذهن مرا به خود مشغول كرد . باورم نميشد ، یک رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد ! عجيب تر آنكه خودش از خدا خواسته بود که گمنام بماند ؛ و با گذشت سال‌‌ ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبی هم از او نقل نگرديده ! و من در همه كلاس‌‌ های درس و برای همه بچه ها از او ميگفتم . هنوز تا اذان صبح فرصت باقی است . خواب از چشمانم پريده . خيلی دوست دارم بدانم چرا شيخ زاهد ، ابراهيم را الگوی اخلاق عملی معرفی كرده ؟ فردای آن روز بر سر مزار شيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم . با ديدن چهره او كاملا بر صدق رويائی كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم . ديگر شک نداشتم که عارفان را نه درکوه ها و نه در پستوخانه های خانقاه بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند . همان روز به سراغ يکی از رفقای شهيد هادی رفتم . آدرس و تلفن دوستان نزدیک شهيد را از او گرفتم . تصميم خودم را گرفتم . بايد بهتر و كاملتر از قبل ابراهيم را بشناسم . از خدا هم توفيق خواستم . شايد اين رسالتی است که حضرت حق برای شناخته شدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است . ...
به همان بَـ❆ـرف که بر گُنبـد تو بوسـه زده بی‌قرار است دلم؛ صـحن‌وسرا می‌خواهد..
🚨 ⚪️صدور حکم جهاد رهبری
اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ❤️
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ❤️
کسانی که پارسال رو تحریم می‌کردند امسال به خاطر شرکت ندادن فیلمشان در‌بخشی از این جشنواره ضجه می زنند! درخت انقلاب اسلامی به برکت خون شهدا و پشتیبانی ملت آنقدر‌ تنومند و قدرتمند هست که با قهر و آشتی چند کلاغ تکانی نخورد. امیدوارم عبرت بگیرند. _فربدابراهیمی
تو ایران عامریکا رو گرفته تو عامریکا حمله شدید کرده تو کاربران منتظر خبر موثقن و تو همه دارن میرقصن :)) (جنگ رسانه‌ای)
مُــﮪَــڼّــ̍ا|🇵🇸🇮🇷
#کتاب‌شهید‌ابراهیم‌هادی۱ #پارت‌دوم فراموش نميكنم . آخرين شب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم
زندگینامه✨ ابراهيم در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله‌ی شهید آیت‌الله سعیدی حوالی ميدان خراسان ديده به هستی گشود . او چهارمین فرزند خانواده بشمار میرفت . با این حال پدرش ، مشهدی محمد حسین به او علاقه‌ی خاصی داشت . او نيز منزلت پدر خويش را به درستی شناخته بود . پدری که با شغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد . ابراهيم نوجوان بود که طعم تلخ يتيمی را چشيد . از آنجا بود که همچون مردان بزرگ ، زندگی را به پيش برد . دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبيرستان را نيز در مدارس ابوريحان و کريم خان زند . سال ۱۳۵۵ توانست به دريافت ديپلم ادبی نائل شد . از همان سال های پايانی دبيرستان مطالعات غير درسی را نيز شروع كرد . حضور در هيئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظير عامه محمد تقی جعفری بسيار در رشد شخصيتی ابراهيم موثر بود ‌. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد . او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود . پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد . ابراهیم در آن دوران همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مزر و بوم مشغول شد . او اهل ورزش بود . با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد . در والیبال و کشتی بی نظیر بود . هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه می‌ایستاد . مردانگی او را میتوان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز و گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد . حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی میکند . در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان های کمیل و حنظله در کانال های فکه مقاومت کردند . اما تسلیم نشدند . سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب ، تنهای تنها با خدا همراه شد :) دیگر کسی او را ندید . او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند ، چرا که گمنامی صفت یاران محبوب خداست . خدا هم دعایش را مستجاب کرد . ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور :)) ...
به امید برد ایران🇮🇷❤️
خدایاشکرت❤️
🇮🇷ایران2 🇯🇵ژاپن1
آقا تبریکککککککک❤️
اشکِ غیرت🇮🇷
هدایت شده از مــاهـلۍ
واى سامورايى كوشته شد 😂😂
کاش میدانستم چگونه تو را آرزو کنم.