eitaa logo
مدرسه علمیه قرآنی شهید آیت الله مدرس(ره)
441 دنبال‌کننده
735 عکس
215 ویدیو
24 فایل
📍آدرس قم،بلوار پیامبر اعظم(ص)،عمود ۸۶ مدرسه علمیه شهید آیت الله مدرس(ره) 📬کدپستی:3747110273 🆔کاربر: @jamande68 📞شماره تماس: 33808164-025
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲۲) 🌀 چرا به ما گفته اند یادآوری نعمت ها داشته باشیم؟ 🔻 : 🔸...«وَ إِنّى إِنَّمَا أَبتَلِيهِ لِما هُوَ خَيْرٌ لَهُ» ابتلائاتی که به او میدهم خیر اوست؛ چون محبت به او دارم خدای متعال به او بغض ندارد که بخواهد به او بدی بکند، ابتلائات او در زندگی، انواع ابتلائات، همه برای او خیر است، و «أزوی عَنهُ لما هُوَ خَيْرٌ لَهُ»، «أزوی» یعنی دور نگه میدارم، از او منع میکنم، چیزهایی را به او نمی دهم، این هم خیر است «وَ اَنَا اَعلَمُ ما يَصلُحُ عَلَيهِ عَبدى» من بهتر می دانم که چه چیزی به صلاح اوست. «فَليَصبر عَلى بَلائی» با این مقدمه نتیجه می شود که در بلایا و ابتلائات زندگی بندۀ مؤمن باید صبر کند، «وَ ليَشكُر نَعمائی» نعمت ها را هم شکر بکند. 🔹این یادآوری نعمت ها به جهت تسلّی است. ما وقتی یک چیزی را فاقد هستیم یا از دست می دهیم حواسمان متمرکز به همین می شود که این از دست ما رفت، و غصه می خوریم، در حالی که اگر از آن چیز بالخصوص، صرف نظر کنیم، به هزاران نعمتی که ما لطف شده، و عطا شده نگاه کنیم تسلّی پیدا می کنیم. یک چیز از ما گرفته شد، همه اش به این نباید نگاه کرد، باید نگاه کرد به آن چیزهایی که به ما داده شده است، «وَ ليَشكُر» بنابراین برای این است که تسلای دل مؤمن باشد، به خاطر آن چیزی که از او بازداشته شده است، منع شده است. 🔸یک معنا هم این است که همین چیزی را که ما او را از آن بازداشتیم، همین بلایی که به او دادیم این هم نعمت است، چون بر طبق مصلحت اوست، این را به خاطر مصلحت او از او منع کردیم، یا این بلا را به او متوجه کردیم؛ این هم خودش یک نعمت است. «وَ ليَشكُر نَعمائی» می تواند اشاره به این باشد که همین نعمت را هم شکر کند، «وَ ليَرضَ بِقَضائی» خشنود باشد به حکم من، قضاى من. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش سوم: صبر؛ ص ۱۰۵
(۲۳) 🌀 در دوگانه های زندگی مانند فقر و غنا، مریضی و سلامتی؛ تکلیف ما چیست؟ 🔻 : 🔸«عَن أَبي عَبدِ اللهِ الصَّادِقِ جَعفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَن جَدِّهِ عَلَيهِمُ السَّلامُ وَالصَّلاةُ قالَ: ضَحِكَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ يَومٍ حَتَّىٰ بَدَت نَواجِذُهُ». یک روز خدمت حضرت نشسته بودیم، بی مقدمه تبسم کردند، خندیدند، به طوری که نَواجِذ، دندان های دو طرف ثنایای ایشان دیده شد. یعنی حضرت یک تبسم کاملی کردند، بعد فرمودند:«ثُمَّ قالَ اَلا تَسألوني مِمَّ ضَحِکتُ؟» سؤال نمی کنید از من چه شد که خندیدم و تبسم کردم؟ نمی خواهید بدانید؟ «قالوا بَلی یا رَسولَ اللهِ» :گفتند: چرا می خواهیم بدانيم. «قالَ عَجِبتُ لِلمَرءِ المُسلِمِ أَنَّهُ لَيسَ مِن قَضاءٍ يَقضيهِ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ إِلَّا كانَ خَيْراً لَهُ فى عاقِبَةِ اَمرِهِ» فرمودند: وضعیت مؤمن این طور است که هر حادثه ای برایش پیش بیاید، برای عاقبتش خیر است. وقتی کسی مؤمن باللّه شد و شرایط عملیِ ایمان را به جا آورد، هر حادثه ای برایش پیش بیاید، برایش خیر است. اگر فرض بفرمایید این حادثه فقر باشد، برای او خیر است، پیش خدای متعال اجر دارد. اگر این حادثه غنا باشد، باز برای او خیر است؛ برای خاطر اینکه از این غنا به خاطر ایمانش برای تقرب الی الله استفاده می کند. اگر جاه و مقام باشد، برای او خیر است؛ برای خاطر اینکه بر این جاه و مقام خدا را شکر می کند و از آن برای خیر مردم استفاده می کند. اگر خُمول(گمنامی و بی نشانی) و غربت و انزوا باشد، بازهم برای او خیر است؛ برای خاطر اینکه در این انزوا خدا را عبادت می کند. مرض برای او پیش بیاید، برای او خیر است؛ برای خاطر اینکه گناهانی که مرتکب شده -همه ما احتیاج به مغفرت الهی داریم -به خاطر این بیماری ها و به خاطر این گرفتاری ها گناهان بخشیده می شود. اگر صحت و سلامت هم خدا به او بدهد باز برایش خیر است؛ یعنی طبیعتِ مؤمن این طور است که وقتی حادثه ای برای او پیش بیاید چه آن حادثه در چشمِ اهل دنیا حادثۀ خوبی باشد و چه در چشم اهل دنیا حادثه بدی باشد، علی ای حال این حادثه برای او خوب است، چون در هر دو طرف شکر می کند، صبر می کند، از امکانات برای تقرب الی الله استفاده می کند. 🔹خب این حقیقتی است که پیغمبر اکرم فرمودند؛ حقیقتی است که باید به آن توجه داشت، لکن در این حقیقت درسهایی هم هست. شاید عمده این درسها این باشد که بخواهند به ما بگویند اگر حالاتی از حالات دوگانه های دنیایی مثل فقر و غنا مرض و صحت برای شما پیش آمد، تکلیفتان را بدانید! اگر غنا برایتان پیش آمد، بدانید که چه کار باید بکنید. اگر فقر برایتان پیش آمد بدانید چه کار باید بکنید تا برایتان خیر باشد؛ والا اگر فرض کنیم مؤمنی تکلیف خودش را نداند وقتی فقر برایش پیش می آید بنا کند به اظهار ناراحتی و شکایت از خدا و از خلق! این کار اجرش را ضایع می کند. مصیبتی پیش بیاید جزع می کند بی صبری نشان می دهد اجرش را ضایع می کند. در واقع درس است به ما که بدانید این حوادثی که پیش می آید، اینها اقتضائاتی است برای اینکه خاتمه کار شما خیر باشد، اینها اقتضاست، علت تامه برای آن نتایج نیست؛ می توان از اینها برای آن نتایج استفاده کرد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش سوم: صبر؛ ص ۱۲۳ و ۱۲۴
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙حجت الاسلام راجی: 🤲دعای قنوت مقام معظم رهبری در نوجوانی: «اللّٰهُمَ اجعَلْنِی مُجَدِّدَ دِینِکَ وَ مُحْیِیَ شَرِیعَتِکَ»
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 عالمی که از چشم خدا می‌افتد 📌 شاید یکی از واجبات هر طلبه و فاضل حوزوی مشاهده شرح این حدیث اخلاقی توسط مقام معظم رهبری باشد. خیلی خیلی مهم است. پناه بر خدای متعال اگر طلبه ای غرق در این امور شود. بهترین فرصتی که باید فکر و التجاء برای حفظ و ایستادگی و استقامت بر داشته باشیم همین ماه مبارک رمضان است. یکی از اساتید عزیز در مراسم عمامه گزاری نکته مهمی فرمودند که: در عالَم طلبگی مدام تجدید بیعت با صاحب الزمان(عج) داشته باشیم و نگذاریم طلبگی برایمان عادی شود. 📌 مقام معظم رهبری در جای دیگر برای اینکه حوزه با برکتی داشته باشیم چنین فرمودند: طلبه ها را نصیحت کنید. طلبه ها را به تفکر، تأمل، ذکر موت و پرهیز از درس خواندن و تلاش کردن برای رسیدن به مقامات عالی برای جلب توجه مردم به سمت خود، هدایت کنید. طلبه‌ها درس بخوانند لله، فی الله و بالله؛ این آن وقت می‌شود حوزه‌ با برکت. (۱۳۸۹/۰۲/۰۸) 🤲 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
(۲۴) 🌀 "صبر تمام نمی شود" یعنی چه؟ و چه نتیجه ای دارد؟ 🔻 : 🔸اگر صبر را _که صبر به همان معنای پایداری و ایستادگی و استقامت و عقب گرد نکردن است_ وصل کنیم به آن پایگاه ذکر الهی، به آن منبع لایزال، این صبر دیگر تمام نمی شود، صبر که تمام نشد معنایش این است که این سیر انسان به سوی همه قله ها هیچ وقفه ای پیدا نخواهد کرد. این قله ها که می گوییم قله های دنیا و آخرت هر دو است، قلهٔ علم، قله ثروت، قله اقتدار سیاسی، قلهٔ معنویت، قلهٔ تهذیب اخلاق، قلهٔ قلهٔ عروج به سمت عرش عالی انسانیت. هیچ کدام از اینها دیگر توقف پیدا نخواهد کرد؛ چون وقفه ها در حرکت ما ناشی از بی صبری است. 🔹دو لشکر مادی وقتی در مقابل هم صف آرایی می کنند آن کسی که زودتر صبرش تمام بشود شکست می خورد. آن کسی که دیرتر صبر و مقاومتش تمام بشود پیروز خواهد شد؛ چون با لحظه ای مواجه خواهد شد که طرف مقابل صبر خودش را از دست داده. این مثالِ خیلی ظاهر و بارز عینی اش است؛ در همه میدانها همین طور است. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش سوم: صبر؛ ص ۱۳۳ 📌 پایان بخش سوم:
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 گاهی یک سخنرانی از روحانی ساده در مجلس ختم کل زندگی شخص را عوض می کند! 💎 طلاب رفتن منبر را ساده نگیرند اگر با اخلاص و مطالعه باشد حتما موثر است... ✨ وقتی سخنرانی یک روحانی در مجلس ختم طلافروش یزدی را دگرگون می‌کند!
(۲۵) 📌 آغاز بخش چهارم: 🌀 ما معنای شکر را درست نمی فهمیم... 🔻 : 🔸ما عادت کردیم که وقتی می خواهیم خدا را شکر بکنیم، یا دست را بالا کنیم یا سر را به سجده بگذاریم و کلمۀ «شكراً للّه» یا «خدایا شکرت» یا «شکر بر نعمت هایت ای خدا» یا «الحمدللّه» بر زبان جاری کنیم بدون اینکه روح این سخن و روح این شکرانه در کلام ما، در روح ما، در دل ما، در عمل ما، وجود داشته باشد. 🔹ما معنای شکر را درست نمی فهمیم و تا حالا هرچه که خدا را شکر کردیم آن مقداری که به زبان بوده است یا به صورت اعضا و جوارح که خودمان را به سجده انداختیم به نظر من، اینها یا شکر نیست یا اگر هست شکر خیلی ناقصی است. 🔸هر نعمتی از سوی پروردگار عالم برای بنده، شکری را واجب می کند؛ زیرا نعمت های الهی نعمت های ابتدایی است، کسی از خدا طلبی ندارد «يا مُبتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبلَ استحقاقها» همه چیز متعلق به اوست، نیروی ما هم متعلق به اوست، جسم و جان ما هم متعلق به اوست، نعمتی که خدای متعال می دهد تفضلی از طرف پروردگار عالم است و شکر آن بر بنده لازم است، البته وقتی من و شما توفیق شکرگزاری پیدا کردیم خود این توفیق الهی هم یک نعمت دیگر است که آن هم به نوبۀ خود شکری دارد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش چهارم: شکر؛ ص ۱۳۷
(۲۶) 🌀 شُکر، معجونی با سه جزء... 🔻 : 🔸شکر را اگر بخواهیم به صورت معجونی معرفی کنیم این معجون سه جزء دارد: 1⃣ شکر جزء اول شناختن نعمت است که انسان نعمت را بشناسد...البته احصای نعمتهای الهی برای هیچ کس ممکن نیست. «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللهِ لا تحصوها»، کثرت نِعَم الهی به قدری است که از میزان درک و ظرفیت فهم ما بیرون است اگر انسان بخواهد شکر این نعمتها را بکند، همه عمر را هم که مشغول باشد باز کم می آورد. 2⃣ جزء دوم شناختن مُنعم است که انسان بداند که این نعمت از سوی کیست، آن کسی که این نعمت را به ما داده او کیست؟ قرآن این طور میفرماید که «ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ الله» هر حادثه نیکو که به شما می رسد از خداست... این را باید انسان بداند که اگر نداند نمی تواند شکر کند. 3⃣ عنصر سوم این است که انسان آن نعمت را در همان راهی به کار بیندازد که مُنعم از او خواسته است. خدا این نعمتها را داده ما چه کار کنیم؟ اولاً نعمتها را برای چه کسی خلق کرد؟ آیا نعمتها را بی خودی خلق کرده که از بین بروند؟ نه. آیا نعمت ها را برای حيوانات خلق کرده؟ باز هم نه...برای چه کسی آفریده؟ برای انسان. برای انسان آفریده که انسان چه کار کند؟ آیا برای انسان آفریده است تا انسان اینها را بخورد و مثل حیوان زندگی کند؟ ...اینکه خدای متعال نعمتِ دنیا را و روی زمین را و زیرِ زمین را برای انسان آفریده به یک منظور خاصی است از روی هدف خاصی است آن چیست؟... باید در راه تکامل و تعالی انسان به کار افتد این نعمت ها همه و همه باید حرکت کند تا اینکه انسانیت به تکامل [برسد]. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش چهارم: شکر؛ ص ۱۳۸ تا ۱۴۰
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، امشب در پیامی تلویزیونی اهمیت راهپیمایی امسال روز جهانی قدس را بیشتر از سال‌های قبل ارزیابی و تأکید کردند: «إن‌شاءالله راهپیمایی امسال، یکی از بهترین، پرشکوه‌ترین و باعزت‌ترین راهپیمایی‌های روز قدس خواهد بود.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 چالش انقلاب اسلامی این نیست که یک جریان سیاسی با یک جریان سیاسی دیگر دعوا دارند! چالش اساسی انقلاب عبارت است از اینکه: انقلاب اسلامی یک نظم جدیدی را برای بشریّت ارائه کرده. 💥 منطق انقلاب که منطق اسلام است، «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است و این، درست نقطه‌ی مقابل نظم حاکم بر جهان است، از بعد از پیدا شدن تمدّن جدید صنعتی و شیوع ابزارهای صنعتی و به تبع آن، شیوع فرهنگ سلطه در عالم. 🔰 : ◀️ اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فرو بکاهیم به چالشهای سیاسی و خطّی و جناحی و مقابله‌ی زید و عمرو با یکدیگر، این سهل‌نگری است، مسامحه است، اینها چالش انقلاب نیست. ◀️ چالش اساسی انقلاب عبارت است از اینکه انقلاب یک نظم جدیدی را برای بشریّت ارائه کرده. ◀️ یک مفهوم جهانی، یک حقیقت جهانی، یک حقیقت بشری به وسیله‌ی انقلاب پیام داده شد که هر کسی در دنیا آن را بشنود احساس میکند که به این پیام دلبسته است. آن پیام چیست؟ اگر بخواهیم آن پیام را در شکل اجتماعی و انسانی آن در یک جمله بیان بکنیم: مقابله‌ی با نظام سلطه است؛ این پیام انقلاب است. نظام سلطه، نظام تقسیم دنیا به ظالم و به مظلوم است؛ منطق انقلاب که منطق اسلام است، «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است... این، درست نقطه‌ی مقابل نظم حاکم بر جهان است از بعد از پیدا شدن تمدّن جدید صنعتی و شیوع ابزارهای صنعتی و به تبع آن، شیوع فرهنگ سلطه در عالم. هر دستگاهی در دنیا که وابسته‌ی به نظام سلطه باشد، با این پیام مخالف است. https://khl.ink/f/24033
(۲۷) 🌀 فلسفه و کاربرد پول را ندانستند/ پول در جامعه اگر متمرکز و متراکم بماند چه می شود؟ 🔻 : 🔸نعمت را اگر کسی در جهت عکسِ مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، آن نعمت را به کفر تبدیل کرده است! 🔹[برای] مثال پول در جامعه برای چیست؟ برای این است که مثل خونی در سرتاسر رگ ها و شریان های جامعه حرکت بکند. باید در تمام رگ ها و شریان های این جامعه بگردد، آنچه را که دارد، آنچه را که می تواند ثمر و فایده برای مردم داشته باشد، در این خانه، در آن خانه، پیش این ملت، پیش آن طبقه، پیش آن انسان معمولی، پیش آن انسان بالاتر یا پایین تر برود و آنچه را که ضرورت ها و نیازها و احتیاج های هر جمعیتی و هر گروهی و هر قشری و هر طبقه ای هست، این پول، به آنها بدهد، احتیاجاتشان مرتفع بشود، باز دور بزند همین طور در دست بقیه مردم. پول این طوری است. 🔸...پول هر جا که متمرکز شد این ثروت عمومی امت، هر جا که جمع شد، هرجا که روی هم متراکم شد، هرجا به صورت لخته ای درآمد و از گردش و جریان بازماند، همان جا فاسد کننده است. 🔹 پول احیاکننده است، اما وقتی جمع شد، همین احیاکننده مبدل می شود به میراننده، به از بین بَرنده، به خراب کننده؛ لذا شارع مقدس اسلام با تراکم ثروت پیش افراد مبارزه می کند، با اینکه یک نفر ثروتمند بشود به طوری که از بس زیاد دارد خون در وجود او و پول در زندگی او لخته بشود، با این مبارز است. 🔸اگر ثروت جایی انباشته نشود، مردم گرسنه نمی مانند. اگر حقوق مالی ادا بشود و به وظیفه پول و شأن پول و آنچه که خدا برای پول مقرر کرده عمل بشود، هرگز در دنیا فقیری باقی نخواهد ماند. اینکه می بینید در گوشه های عالم، در سراسر تاریخ طبقه ای از گرسنگی می میرند، طبقه ای اولیات و ضروریات زندگی را ندارند، این برای خاطر این است که در یک طبقه دیگر از همین ثروت، همین داده خدا و اعطای خدا به صورت بدی دارد استفاده می شود. قدر پول را ندانستند، علتش را، فلسفه اش را، فایده اش را، محدودۀ کارش را، کاربردش را نفهمیدند. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش چهارم: شکر؛ ص ۱۵۵ تا ۱۵۶