8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم از مرحوم آية الله مستجابی را دیدم...
🔺 یک دفعه به خودم آمدم:
راستی چه شد و چه غفلتی کردیم که ورزش پهلوانیِ زورخانه که توجه به جان و روح انسان داشت،
جای خود را به بدن سازی و پرورش اندامی داد که توجهش به جسم و ظاهر انسان است!؟
تفاوت از جان تا جسم مثل تفاوت از انسان تا حیوان...!
البته با همت و برنامه ریزی بلندمدت، می شود ورق را باز گرداند...
هدایت شده از مدرسه علمیه قرآنی شهید آیت الله مدرس(ره)
🌸مدرسه علمیه شهید مدرس(ره)، از دانش آموزان پسر مقاطع تحصیلی هشتم و نهم، متقاضی ورود به حوزه علمیه، می پذیرد.
🌸مزایا:
- قرآن محوری
- بهره مندی از اساتید مجرب
- اردوهای علمی-زیارتی
- برنامه های ورزشی-تفریحی
- خوابگاه جهت طلاب
پیش ثبت نام: https://formafzar.com/form/6h9n3
ارتباط با ما: https://eitaa.com/H_M_Amuzesh
کانال اطلاع رسانی مدرسه شهید مدرس(ره) https://eitaa.com/M_E_Modares
نشانی:
قم، حد فاصل حرم و جمکران، بلوار پیامبر اعظم، مقابل عمود ۸۶
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاقبت برخی از آقازادههای نمایندگان رهبری!
♨️ فقط فرزند سیدحسن نصرالله رو ببینین؟!
🔻 #پیشنهاد_ویژه
و ارسال به همه گروهها
#انا_علی_العهد
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔸 دریافت نسخه با کیفیت
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
🔹دیدار مدیران مدارس حوزه علمیه استان اصفهان با حضرت آیت الله طباطبایی نژاد (دامت برکاته) تولیت مدرسه علمیه شهید آیت الله مدرس (ره)
📍شنبه ۳ اسفند
🔰کانال مدرسه علمیه شهید آیت الله مدرس
https://eitaa.com/M_E_Modares
هدایت شده از مدرسه علمیه قرآنی شهید آیت الله مدرس(ره)
برنامه امتحان های هفتگی نیمسال دوم:
پنجشنبه 11 بهمن: صرف 2 و نحو 4 و نحو 8 و فقه 2 و فقه 6 و فقه 12
پنجشنبه 2 اسفند: نحو 2 بخش اول و نحو 6 و بلاغت 2 و فقه 4 و اصول 4 و اصول 6
پنجشنبه 9 اسفند: نحو 2 بخش دوم و منطق 3 و نحو 10 و عقاید 6 و فقه 8 و فقه 10
پنجشنبه 16 اسفند: احکام 2 و منطق 4 و عقاید 4 و اصول 2 و عقاید 8 و علوم قرآنی
مدرسه علمیه قرآنی شهید آیت الله مدرس(ره)
برنامه امتحان های هفتگی نیمسال دوم: پنجشنبه 11 بهمن: صرف 2 و نحو 4 و نحو 8 و فقه 2 و فقه 6 و فقه 12
شرکت در امتحان هفتگی، جهت کلیه ی طلاب عزیزی که دروس مربوطه برایشان انتخاب شده، ضروری است؛ و عدم شرکت به منزله نمره صفر است، که در پایان ترم، باعث افت معدل فعالیت کلاسی می شود.
تمامی امتحانات هفتگی، ساعت ۷ صبح، در محل شبستان مدرسه، برگزار می گردد.
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله
روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته که آن را روایت کرده است:
داغون بودم، خسته و کلافه ...
ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچوقت حتی در خواب هم باور نمیکردم خبر شهادت سید را بشنوم.
۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوشسیما می نگریستم و با خود میگفتم:
خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعههایی که میگویند سید زنده است، راست باشد!
ولی دنیا به کام من نچرخید.
قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد.
چند روز پیش گفتند:
روز یکشنبه ۵ اسفند، تو و مسعود دهنمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا.
خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. میتوانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم.
هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا میدیدم که میگریم و بغض چندماهه میگشایم!
صبح یکشنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید.
(درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغربوعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفتوگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!)
جمعی شاید حدود صدنفر که خانوادههایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بیتوجه به همه، میان صفوف میدوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی میآوردند.
اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد. همهش با خودم میگفتم:
- حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار.
نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حالواحوال با حاضرین.
به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتابهای اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونههایی را که فرستادی، دیدم.
آقا، نگاهی محبتآمیز به من انداخت و با لبخندی زیبا فرمود:
- باز که چاق شدی ...
و زدیم زیر خنده.
ماندهام با این شکم ورقُلُمبیده چیکار کنم. کاشکی میشد قبل از دیدار، پیچهایش را باز کنم و گوشهای پنهان کنم که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده نشوم!
رو در رو که شدم با آقا، چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند:
- شما چطورید؟ چیکار میکنید؟
همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بیبازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند.
سر دلم باز شد. بغضم داشت میترکید. شروع کردم به نالیدن:
- آقا، خستهام، حالم خوب نیست، دارم کم میارم ...
آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت:
- چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ...
نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این آرامش قلب شما را به من هم بدهد ...
- همه چیز خوبه و همه کارها به روال خودش دارد پیش میرود. امیدت به خدا باشد ...
میخندید و میخندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم و ناخواسته میگفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را به من هم عطا کند ...
واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگیام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب میکردم، همچونخورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد.
دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم که این نعمت الهی بر سرمان میتابد.
یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳
#معاونت_تهذیب
🔰کانال مدرسه علمیه شهید آیت الله مدرس
https://eitaa.com/M_E_Modares
هدایت شده از مدرسه علمیه قرآنی شهید آیت الله مدرس(ره)
به اطلاع عموم طلاب واساتید محترم می رسانیم، تمامی دروس، برقرار می باشد.