‹ در جهان هرگز مشو مدیون احساس کسی،
تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی،
شیشه خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی...
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی! ›
گفتند در یك جمله او را توصیف کن؛
گفتم:
« در آسمانِ تاریك؛ میان همهيِ ستارگان؛ او ماهِ مَن است. »️
جانان
خود ندانم چه خطایی کردم که ز من رشتهٔ الفت بگسست
در دلش جایی اگر بود مرا
پس چرا دیده ز دیدارم بست
جانان
در دلش جایی اگر بود مرا پس چرا دیده ز دیدارم بست
هرکجا مینگرم بازم اوست
که به چشمان ترم خیره شده
جانان
هرکجا مینگرم بازم اوست که به چشمان ترم خیره شده
درد عشق است که با حسرت و سوز
بر دل پر شررم چیره شده