14030918 سوریه.mp3
10.68M
🗣 سخنان حجة الاسلام محسن عباسی ولدی
تحولات اخیر سوریه
✅ گوش کنید و منتشر کنید.
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
با این دو چیز، خدا شما را رها نمیکند!
🔸اگر همه اسباب ظاهری هم از شما قطع شود، خدا ملائکه را به کمک شما میفرستد. اگر غافلگیر شدید و دشمن دفعتاً به شما شبیخون زد، خدا به دو شرط فرشتگان را به کمک شما میفرستد:
▪️۱) إِن تَصْبِرُواْ؛ یکی اینکه صبر و مقاومت داشته باشید.
▪️۲) وَتَتَّقُواْ؛ یکی هم تقوا و اطاعت خدا.
شما اگر این دو چیز را داشتید، مطمئن باشید که خدا شما را رها نمیکند.
🔸اگر همه اسباب مادی هم کم بیاید، خدا فرشتگان را از آسمان نازل میکند: «یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِینَ؛ خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، كه نشانههايى با خود دارند، مدد خواهد داد!»(آل عمران، آیه125) کاری که نمونهاش را در جنگ بدر و در جنگ سیوسه روزه لبنان کرد.
🔸ما چه کار کنیم تا بتوانیم از این منبع قدرت بینهایت استفاده کنیم؟ ایمان، تقوا، صبر و استقامت.
▪️اول اینکه باور کنیم که اینها حقیقت دارد و خیالبافی نیست.
▪️دوم اینکه بنا را بر اطاعت خدا بگذاریم؛ اگر بگوید به راست، راست برویم. طوری نشود که او بگوید به راست و ما به چپ برویم! نمونههایی از کسانی که راهنما را به راست میزنند و بعد به چپ میروند را سراغ دارید. نمونههایش را در طول این سیوچند سال دیدهایم. کلاه سر خدا نمیرود. به راست؛ راست. اگر گفتید به راستیم باید راست باشید؛ به خدا نمیشود کلک زد.
🔺 بیانات آیت الله مصباح یزدی(قدس سره) در تاریخ ۱۳۹۲/۰۷/۱۱
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
خاطرهای از آیت الله مصباح یزدی قدّس سرّه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1️⃣ اوایل انقلاب، به نظرم سال 59 بود، امامرضواناللهعلیه دستور فرمودند حوزه در بازسازى دانشگاهها همكارى كند تا دروس و مسائل ضد اسلام از دانشگاهها حذف و دانشگاه بعد از انقلاب دانشگاه اسلامى شود. به دنبال این دستور، دفترى به نام دفتر همكارى حوزه و دانشگاه تشكیل شد كه الآن هم هنوز باقى است و فعالیتهایى دارد. آن زمان بنده از طرف جامعه محترم مدرسین، مسئول راهاندازى این دفتر بودم تا تعدادی از استادان حوزه و دانشگاه بنشینند و بر سر مسائل علوم انسانى كه كمیابیش در كتابهاى دانشگاهى مطرح است با هم بحث و تحقیق كنند و به یك چیزهاى شستهرفتهای برسند كه مبناى كتابهاى درسى دانشگاهى قرار بگیرد.
چند گروه تشكیل شد که یکی از آنها گروه حقوق بود. قرار شد خدمت چند نفر از استادان دانشگاه در رشته حقوق برویم و از آنها دعوت كنیم که با چند نفر از فضلای حوزه علمیه قم نشستهایى داشته باشند و بحث کنند تا مسائلى كه جاى ابهام دارد حل شود. چند نفر از دوستان ما كه از اساتید شما هستند گروه حقوقِ دفتر همكارى حوزه و دانشگاه را تشكیل دادند و قرار شد چند نفر از استادان دانشگاه را هم دعوت كنیم تا با هم جلسات مشترك داشته باشند.
شاهد بحث اینجاست. در بین استادان دانشگاهى كه آن روز در رشته حقوق، تدریس مىكردند ما یك نفر را انتخاب كردیم كه سالها در حوزه علمیه قم درس خوانده بود، آن زمان -زمان شاه- هم هنوز معمم بود و به بیت یكى از مراجع وقت هم انتساب داشت؛ درواقع داماد ایشان بود. خدمت ایشان رفتیم و عرض كردیم كه قرار است یك چنین كار مشتركى بین حوزه و دانشگاه انجام بگیرد، شما که هم حوزوى هستید و هم دانشگاهى در این زمینه همكارى داشته باشید. ما چند نفر حوزوى خدمت شما مىآییم، شما هم با چند نفر از استادان دانشگاه همكارى كنید تا همكارى حوزه و دانشگاه در این سطح تحقق پیدا كند.
گروههاى دیگرى نظیر روانشناسى، علوم تربیتى، فلسفه، اقتصاد و... تشکیل شده بود. یكی از این گروهها هم حقوق بود. در فرمایشى كه این آقا آن روز به بنده فرمودند دقت بفرمایید. این جلسه وقتى دانشگاهها تعطیل بود در دانشگاه شهید بهشتى و در حضور یک جمع برگزار شد. اگر شما به آنچه من میگویم شك دارید به افراد حاضر در آن جلسه بگویم بیایند جداجدا برای شما شهادت بدهند.
ادامه دارد...
👇👇👇
👆👆👆
2️⃣ ایشان شروع به صحبت كردند و چون من خیلى مؤدبانه صحبت كردم و متواضعانه از ایشان برای همكارى دعوت كردم ابتدا تشكر كردند. ایشان فرمودند من از حسن نظر شما و از اینكه حوزه هم به فكر دانشگاه افتاده و مىخواهد همكارى داشته باشد و... تشكر مىكنم. از این تعارفات رسمى. بعد فرمودند ولى شنیدهام كه هنوز در حوزه بعضى آخوندها هستند كه فكر مىكنند در این زمان هم مىشود آدمیزاد را مثل الاغ كتك زد! اشاره ایشان به اجراى حدود و تازیانه زدن بود. من شنیدهام هنوز هم در قم كسانى هستند كه فكر مىكنند این زمان هم باید آدمیزاد را تازیانه زد، نمىدانند زمان عوض شده و دیگر این خشونتها باید كنار گذاشت.
ایشان استاد دانشگاه، معمم و داماد یكى از مراجع هستند. سایر نسبتهایى كه با دیگران دارند را نمیگویم. به نظرم هنوز هم در قید حیات هستند، البته بازنشسته شدهاند.
ما به همدیگر نگاه كردیم که با چه کسی و درباره چه چیزی صحبت مىكنیم! دفتر همكارى حوزه و دانشگاه براى حذف مطالب غیراسلامى و ضدّاسلامى از برنامه دانشگاه تأسیس شده است و ما مىخواهیم از این آقا براى این كار كمك بگیریم! ایشان مىگوید شنیدهام هنوز هم آخوندها فكر مىكنند كه حدود را باید اجرا كرد، آن هم با این تعبیر كه هنوز هم آدمیزاد را باید مثل الاغ كتك زد!
هُمْ لِلْكُفْرِ یوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمانِ. پس اسلام یعنى چه؟! مسلمان بودن یعنى چه؟! مىگویند بله، ما قبول داریم که خدا هست، پیغمبر هست، قرآن را هم خدا بر پیغمبر نازل كرد و آن روزى هم كه نازل كرد این احكام، احکام خوبى بود و باید به آنها عمل میشد اما دیگر به درد این زمان نمىخورد.
ادامه...
👇👇👇
👆👆👆
3️⃣ حالا سؤال؛ آیا حضرت موسى، پیغمبر بود یا نبود؟ بله، پیغمبر بود. آیا تورات از طرف خدا بر آن حضرت نازل شد؟ بله. آن احكامى كه خدا بر حضرت موسى نازل كرد درست بود و آن وقت باید اجرا میشد یا نه؟ بله، كسى انكار نمىكند که آن زمان باید اجرا میشد. اکنون چطور؟ نه، امروز نباید اجرا شود. پس فرق اسلام با دین یهود چیست؟! توراتى نازل شد که احكامى دارد و یك زمانى باید اجرا میشد، قرآنى هم نازل شد که احكامى دارد و یك زمانى باید اجرا میشد، هم زمان آن گذشته و هم زمان این، پس ما چه مىگوییم که اسلام دین همیشگى است و احكام آن باید اجرا شود؟! اینکه ما انقلاب كردیم تا احكام اسلام اجرا شود یعنى چه؟! البته ایشان به انقلاب مىخندید ولى حرفش این بود که تاریخمصرف احكام اسلام گذشته است!
براى من توضیح بدهید که این اسلام با یهودیت چه فرقى دارد؟! احكامى است که از طرف خدا نازل شده و در یك مدتى باید اجرا شود، بعد هم وقتش مىگذرد. پس چرا ما به جای حمایت از اسلام از یهودیت حمایت نكنیم؟! زمان هر دو گذشته است، چه فرق مىكند؟! صرف اینكه این مدتى بعد از آن بوده براى ما تفاوتى ایجاد نمیکند؛ ما نه باید به تورات عمل كنیم و نه به قرآن! پس ما چه مسلمانى هستیم؟! اصلاً مسلمانى یعنى چه؟!
هُمْ لِلْكُفْرِ یوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمانِ؛ این خطر پیش پاى من و شما هم هست، بههوش باشید! روزى نیاید که من هم اگر به زبان نمیآورم در دلم بگویم این حكم اسلام دیگر به درد امروز نمىخورد! این همان مرز كفر و ایمان است. این قدم اول است. ایمان سلمان و ابوذر پیشكش، من كجا، آن حرفها كجا؟! آن كه امام بگوید برو در تنور آتش! بگوییم چشم و برویم پیشكش ما، اما این اندازه را دیگر قبول داشته باشیم كه احكام اسلام متعلق به همه زمانهاست و بعد از این دینى نخواهد آمد. این احكام براى همیشه، حكم خداست و براى همیشه باید اجرا شود.
اگر ما امروز مشكلاتى داریم به خاطر این است كه ما به اسلام درست عمل نكردیم و شرایط جامعه ما براى بعضى از احكام اسلام آمادگى ندارد، نه اینکه حكم اسلام عوض شده است. اینکه این اشتباه از كجا ناشى شد و ما از چه زمانی به این دام افتادیم که بهتدریج از اسلام حقیقى فاصله بگیریم بماند ولى بههرحال ما فاصله گرفتهایم و جامعه ما آن جامعه خداپسندى كه امامزمانپسند باشد نیست.
1385/06/25
منبع: https://B2n.ir/s84747
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
وعده تخلفناپذیر الهی:
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعتراض استاد فقه و اصول حوزه علمیه بر نگرش صدرایی در بحث معاد جسمانی
درنگی در سخنان یکی از اساتید فقه و اصول درباره معاد جسمانی صدرایی (1)
✍️ مهدی عبداللهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آموزه معاد یکی از اعتقادات بنیادین دین اسلام است که قرآن کریم به صراحت بارها از آن سخن گفته است و اندیشمندان مختلف علوم اسلامی در خلال قرنها از ویژگیها و کیفیات آن بحث کرده اند. اغلب متفکران اسلامی معتقد به «معاد روحانی و جسمانی» هستند، اما در تبیین حقیقت جسمانیت بدن اخروی میان ایشان اختلافنظر وجود دارد.
این اختلافنظر ریشه در سه امر بنیادیتر دارد:
1) اختلاف دیدگاه اندیشمندان و مکاتب مختلف در مسائلی چون حقیقت انسان، نحوه تجرد نفس و چگونگی نسبت نفس با بدن؛
2) نحوه مواجهه با پرسشها و شبهات مربوط به معاد جسمانی؛
3) مفاد آیات قرآنی ناظر به معاد جسمانی.
روشن است که هر یک از این مباحث، نیازمند بحثهای تفصیلی است، اما آنچه در این مختصر میتوان بدان اشارت داشت، این است که عینیت شخصی جسم اخروی و دنیوی امری نیست که به راحتی بتوان از آن دفاع کرد، بلکه آن را با قطعیت به قرآن کریم نسبت داد.
بسیاری از فیلسوفان و متکلمان در عینیت جسم اخروی و دنیوی تردید دارند. یکی از مشکلات نظریه عینیت در کلام سنتی «شبهه آکل و مأکول» است. بر اساس این شبهه، اگر انسانی پس از مرگ و تبدیل اجزای بدنش به گیاه یا حیوان، غذای انسانی دیگر شود، آیا اجزای مأکول (خورده شده) در معاد، در بدن آکِل (فردی که اجزای بدن دیگری را خورده) باز میگردد یا در بدن مَأْکول؟ در هر صورت، بدن یکی از آن دو به صورت کامل در روز رستاخیز محشور نخواهد شد. این اشکال برخی از متکلمان مانند علامه حلی را بر آن داشت برای هر بدنی اجزای اصلی و غیراصلی قائل شوند. اجزای اصلی بدن هر شخص از ابتدا تا آخر عمر باقی میماند و به جزء اصلیِ بدنِ فرد دیگر تبدیل نمیشود. در معاد نیز تنها همین اجزای اصلی بازگردانده میشوند.
از سوی دیگر، در کنار آیاتی که ظهور در عینیت بدن اخروی با جسمانی دارند، برخی آیات مثلیت این دو بدن را مطرح میکنند:
نَحن قَدَّرۡنَا بَینكُمُ ٱلمَوۡتَ وَ مَا نَحن بِمَسبُوقِينَ عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ أَمثالَكُمۡ وَنُنشِئَكُمۡ فِي مَا لَاتَعلَمُونَ (الواقعه، 60-61)
أَوَ لَیسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخلُقَ مِثلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلخَلَّـاقُ ٱلعَلِيمُ (یس، 81)
بر این اساس، دیدگاه عینیت شخصی بدن اخروی با بدن دنیوی مسئلهای نیست که بتوان به راحتی از آن دفاع کرد، بلکه آن را با قطعیت به قرآن کریم و دین اسلام نسبت داد، چه رسد به اینکه دیدگاه طرفداران نظریه جسم مثالی را «مخالف نص قرآن» و «کلمات منحرف» بخوانیم.
معارف بلند عقیدتی نیز نهتنها همچون مسائل دو دانش فقه و اصول نیازمند واکاوی و دقتنظرند، بلکه صرف استظهار عرفی از متون دینی برای دستیابی به نظریه دینی کفایت نمیکند، اصول فقه برای فهم معارف توحید و معاد کافی نیست.
+ ادامه دارد...
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi