برنامه رادیویی سوفیا برگزار میکند:
✳️ بررسی جوانب مختلف مکتب فلسفی علامه طباطبایی
زمان: سه شنبه 1401/08/24 ساعت 22
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
📸 #عکس_نوشت | کتاب خواندن ما عبادت میشود
🔸در روایتی از امام جواد (ع) آمده که: «هر کس به گویندهای گوش فرادهد پس به تحقیق او را عبادت کرده است. پس اگر آن ناطق از طرف خدا سخن بگوید شنونده خدا را پرستیده و اگر آن ناطق از زبان ابلیس سخن گوید شنونده ابلیس را عبادت کرده است.»
🔹پس ما باید دقت کنیم که به سخن چه کسی گوش فرامیدهیم. خواندن #کتاب هم همین حکم را دارد؛ زیرا خواندن کتاب هم گوش دادن به یک سخن است. باید بدانیم که کتابی که میخواهیم بخوانیم از زبان چه کسی است؟ اگر نویسنده از طرف خداست و سخن حق میگوید خواندن ما عبادت میشود و اگر از طرف شیطان است گوش دادن و مطالعه ما شیطانپرستی میشود.
۹۳/۷/۲
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
🔰بیانات امام امت
💢 اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب که مثل رابطه با جویبار دائمی در جریان است و مرتب تازه ها را در اختیار انسان میگذارد چارهای ندارد.
📚کتاب خریدن باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود.
📚 مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی تجملاتی مثل این لوسترها و میزهای گوناگون مبلهای مختلف و پرده ها و از این قبیل چیزها به کتاب اهمیت بدهند.
📚 اول کتاب بخرند مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازمی که در خانه هست کتاب هم باید از این قبیل باشد.
📚اسلام پرچمدار کتاب خوانی است خلاصه باید با کتاب انس پیدا کنند اگر انس پیدا نکنند جامعه ایرانی به آن هدف و آرزویی که دارد که حق او هم هست نخواهد رسید.‼️
#یار_مهربان
#هفته_کتابخوانی_گرامیباد
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
May 11
نگاهی کوتاه به حیات فیلسوف بزرگ معاصر علامه سید محمدحسین طباطباییقدّس سرّه 1️⃣
علامه سید محمدحسین طباطبایی در سال ۱۲۸۱ش در خاندانی علمی در تبریز متولد شد. در خردسالی والدین خود را از دست داد، اما وصی پدر او را در نه سالگی به همراه تنها برادرش به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی مانند ادبیات عرب، کلام، فقه و اصول پرداخت و در مدت هفت سال متنهاى آموزشى مرسوم در حوزه علميه را فراگرفت، و بهتعبیر خودش، متنهاى درسی غير از فلسفه متعاليه و عرفان را به اتمام رساند.
دومین دوره حیات علمی علامه با مهاجرت به نجف اشرف آغاز گردید. وی در حوزه علمیه نجف دورههای عالی علوم اسلامی را نزد برجستهترین اساتید آن دوران گذراند. فقه و اصول را نزد اساتیدی چون آيت الله نائينى و آيت الله شيخ محمدحسين اصفهانى فراگرفت. دوره کامل ریاضیات عالی را نزد سید ابوالقاسم خوانساری گذراند. و در فلسفه اسلامى، از حكيم عصر خویش سيدحسين بادكوبهاى (1293-1358ق) كه از شاگردان میرزاهاشم اشکوری، ابوالحسن جلوه و ملاعلی مدرس زنوزی بود، بهرهمند شد و كتابهاى منظومه، اسفار و مشاعر، شفا، اثولوجيا، تمهيدالقواعد ابنتركه و اخلاق ابنمسكويه را از ایشان درس گرفت.
رساله در برهان، رساله در مغالطه، رساله در تحليل، رساله در تركيب، رساله در اعتباريات، و رساله در نبوات و منامات از آثارى است كه علامه هنگام تحصيل در نجف نگاشته است.
سومین دوره حیات علمی علامه از منظر خود وی دوران افول محسوب میشود. وی در سال 1314 به علت نابسامانى اقتصادى به ناچار به وطن خود بازگشته، مشغول کشاورزی گردید. او این دوران را که به اجبار تأمین معاش از تفکر و درس دور شده بود، «دوره خسارت روحی» بهشمار میآورد. اما سرانجام پس از تحمل بیش از ده سال «شکنجه درونی» در سال 1325 «از سر و سامان خود چشم پوشيده»، راهی شهر قم گردید و بار دیگر اشتغالات علمی را از سر گرفت.
رساله در اثبات ذات، رساله در اسماء و صفات، رساله در افعال، رساله در وسائط ميان خدا و انسان، رساله انسان قبلالدنيا، رساله انسان فىالدنيا، رساله انسان بعدالدنيا، رساله در ولايت و رساله در نبوت که در همگی آنها ميان عقل و نقل تطبيق شده است، از آثار علامه در دوران اقامت در تبريز هستند.
به تعبیر یکی از شاگردان علامه، سرّ اينكه علامه با وجود تألیف چندين رساله عميق فلسفى آن دوران را دوره غرامت بهحساب میآورد، اين است كه «آنچه جان بلند استاد مىطلبيد چون تفسير قيّم الميزان در آن منطقه ميسّر نبود و نيز آنچه را كه بلنداى روح لطيف معظم له مىخواست چون حوزه تدريس قم و تربيت اخترانى فروزان و تعليم و تهذيب ارواح مستعد و پذيرا در آن مرز و بوم ميسور نبود». «مطالب عميق و بلند فلسفه، جز در روحى به عمق دريا و جانى به ارتفاع گنبد مينا نمىگنجد و تا روح ظرفيت مسائل ژرف و عقلى را نداشته باشد، انسان حكيم نخواهد شد، و نشانه روح بلند اين است كه طبق وحى الهى «قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» افزونطلب است».
مهاجرت به قم در اواخر اسفند سال 1324 آغازگر دوران طلایی تلألؤ خورشید تابناک معارف قرآنی و فلسفی علامه بود؛ چنان که استخاره به قرآن کریم پیش از عزیمت به شهر علم و اجتهاد این آينده بسيار درخشان را بهطور شگفتانگيزى براى ايشان نويد داده بود: «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً» (کهف: 44) (آنجا ولايت مخصوص خداست كه بهترين ثواب و عاقبت نيكو از آنِ اوست.)
این اندیشمند الهی خطمشی علمی خویش در حوزه علمیه قم را بر نیازسنجی بنیان نهاد:
«هنگامی كه از تبریز به قم آمدم، مطالعهای در نیازهای جامعه اسلامی و مطالعهای در وضع حوزه قم كردم و پس از سنجیدن آنها به این نتیجه رسیدم كه این حوزه نیاز شدیدی به تفسیر قرآن دارد، تا مفاهیم والای اصیلترین متن اسلامی و عظیمترین امانت الهی را بهتر بشناسد و بهتر بشناساند. از سوی دیگر چون شبهات مادی رواج یافته بود، نیاز شدیدی به بحثهای عقلی و فلسفی وجود داشت، تا حوزه بتواند مبانی فكری و عقیدتی اسلام را با براهین عقلی اثبات و از موضع حق خود، دفاع نماید. از این رو وظیفه شرعی خود دانستم كه به یاری خدای متعال، در رفع این دو نیاز ضروری كوشش نمایم».
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
نگاهی کوتاه به حیات فیلسوف بزرگ معاصر علامه سید محمدحسین طباطباییقدّس سرّه 2️⃣
این تشخیص نیاز و تكلیفشناسی موجب اهتمام جدی علامه به مباحث قرآنی و عقلی گردید. از همان سال دروس تفسیر خود را آغاز كرد و آنچه را كه در آن جلسات می فرمود، مكتوب میساخت تا اینكه نخستین جلد تفسیر گرانسنگ المیزان در سال 1334 منتشر شد. و نگارش این تفسیر شگرف حدود 17 سال به طول انجامید که همراه «حالات عرفانی و تأثرات قلبی» علامه از معارف وحیانی بود. بهگفته فقیه بزرگ حضرت آیت الله خویی، علامه طباطبایی خود را در راه قرآن قربانی نمود. اما اثرى به وجود آورد كه او را زنده نگه میدارد؛ چرا که علامه صد سال پس از نگارش المیزان بهمراتب اهمیت بيشتری خواهد داشت.
در سوی دیگر، با تدریس شفای ابنسینا و اسفار ملاصدرا کمر همت به تربیت طالبان حکمت الهی بست، و با تدریس رسمی فلسفه در حوزه علمیه، اين علم گرانبها و ضرورى را از گوشه هاى انزوا و مخفیگاهها خارج ساخت تا آنجا بنا به نقل برخی از حاضران، در حلقه درس اسفارشان دویست سیصد شاگرد حضور مییافتند. اما تحقق این رسالت الهی، در سایه تحمل همه سختىها و نابخردىهاى كجانديشان بود.
افراد كوتهنظر از بعضى شهرها به مرجع عام آن زمان، مرحوم آيت اللّه بروجردى نامه نوشته، به برپایی درس رسمی فلسفه در حوزه علميّه قم اعتراض نمودند. در اثر اين فشار، آيت اللّه به علامه پيغام دادند كه ما با فلسفه مخالف نيستیم، و در اصفهان نزد جهانگيرخان قشقایی فلسفه خواندهایم، ولى در آن زمان، استاد شاگردان درس فلسفه را انتخاب مىكرد و به افراد فاقد استعداد اجازه شرکت در درس را نمىداد. اما درس شما عمومى است و افرادى شركت مىكنند كه استعداد درك همه مطالب را ندارند. از این رو، «اگر صلاح مىدانيد، درستان را محدود كنيد و كسانى شركت كنند كه قدرت درك پاسخ شبهات را داشته باشند».
علامه در نامه خود به آیت الله بروجردی، بر روی همان مسئله نیاز حوزهها دست نهاد که جامعه اسلامى ما نياز دارد كه اسلام را از منابع اصيل خودش بشناسد و بتواند از معارف اسلامى دفاع كند. این نخستین وظيفه روحانيت است، از این رو، باید در حوزه درسى داشته باشيم كه طلبه را آن چنان از لحاظ استدلال عقلى قوى كند كه بتواند عقايد اسلامى را اثبات كند و از مواضع اسلام دفاع نموده و شبهات را رد كند و اين جز از راه فلسفه ممکن نيست. اما درباره عمومی شدن درس فلسفه، بر تغییر زمانه تأکید کرد که در آن زمان که افرادى برای تعلیم فلسفه انتخاب مىشدند، شبهات اعتقادى تنها در كتابها و بحثهاى فلسفى مطرح مىشد، «اما امروز شبهات اعتقادى و الحادى نقل قهوهخانههاست. شبهات بين مردم پخش شده است و چون عام و فراگير است، بايد توان جوابگويى به آنها عموميت پيدا كند. ديگر نمىشود چند نفرى را انتخاب كرد و به آنها درس گفت و به اين وسيله به شبهاتى كه همه جا پخش شده [است] پاسخ گفت».
علامه در پایان نامه، افزون بر این که تدریس این دروس را بر خود واجب شرعی تشخیص داده است، بر اطاعت شرعی خود از حضرت آیت الله بروجردی نیز تأکید کرد. پس از این جریان نیز به احترام فرمايش ایشان درسش را تعطيل كرد، اما آيت اللّه بروجردى در پاسخ به نامه علامه، پيشكارشان را با این پیام خدمت علامه فرستادند كه «شما هر چه تشخيص مىدهيد، عمل كنيد». بدین ترتیب، علامه تدریس رسمی فلسفه را پس از چند روز تعطیلى از سر گرفت. مهمتر آن که، رفتار مخلصانه و مؤدبانه علامه پشتوانهای قوى شد تا ديگران به درسهاى ايشان اعتراض نكنند.
از جمله آثار علامه در آخرین دوره حیات علمی و فکری عبارتند از: تفسير الميزان، اصول فلسفه رئاليسم، حاشيه بر اسفار ملاصدرا، على و الفلسفة الالهيه، حاشيه كفاية الاصول، وحى يا شعور مرموز، دو رساله در ولايت و حكومت اسلامى، شیعه (مصاحبه هاى سال 1338 با پرفسور كربن)، رسالت تشيّع در دنياى امروز (مصاحبه هاى سالهای 1339 و 1340 با کربن)، شيعه در اسلام، قرآن در اسلام و سنن النبى.
حالات علامه در چندين سال آخر عمر بسيار عجيب بوده است، پيوسته متفكّر و در حال مراقبه شديد بودند. در سال آخر عمر اغلب حالت خواب و خَلسه بر ایشان غلبه داشت، و چون از خواب برمیخاستند، بیدرنگ وضو میگرفتند و رو به قبله چشم برهم گذارده می نشستند.
سرانجام پس از مدتی بیماری، در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام 1402ق مصادف با 24 آبان 1360ش لباس کهنه تن را خلع و به حیات جاودانی مخلع گردید. مرقد نورانیاش در مسجد بالاسر حرم مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها زیارتگاه اهل معرفت است.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
1401.mp3
8.2M
⬅️ بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سیزدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی
چهارشنبه 25 آبان 1401
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
✨ برگزاری همایش بزرگداشت «روز جهانی فلسفه» در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
💢 «مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» برگزار میکند:
🌟 بزرگداشت روز جهانی فلسفه با عنوان «فلسفه و اخلاق اجتماعی»
🗓روز دوشنبه ۳۰ آبانماه ۱۴۰۱
⏰ساعت ۱۳
سخنرانان:
🔅دکتر غلامرضا اعوانی،
🔅دکتر عسکر دیرباز،
🔅خانم دکتر جمیله علمالهدی،
🔅دکتر محمدجواد لاریجانی،
🔅دکتر احمدحسین شریفی،
🔅دکتر سیداحمد غفاری،
🔅دکتر حسین غفاری
🏡مکان: خیابان حضرت ولی عصر (عج) خیابان نوفل لوشاتو، کوچه آراکلیان، شماره ۴، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
🌐 لینک مشارکت مجازی:
https://lms.irip.ac.ir/login/index.php
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
⭐️ علت اصلی تقابل لیبرال دموکراسی غرب با جمهوری اسلامی در کلام رهبر فرزانه انقلاب
این را من خواهش میکنم توجّه کنید: از نظر جبههی استکبار، مشکل اینجا است؛ مشکل استکبار با جمهوری اسلامی این است که اگر جمهوری اسلامی، این نظام، پیشرفت بکند، رونق بگیرد، جلوه کند در دنیا، منطق لیبرالدموکراسی دنیای غرب باطل خواهد شد.
من اتّفاقاً این بحث را در اصفهان یک بار کردم؛ در بین جمعیّت عظیم در میدان بزرگ اصفهان، راجع به این [بحث] یک اشارهای کردم. با منطق لیبرالدموکراسی، غربیها توانستند حدود سه قرن همه دنیا را غارت کنند؛ یک جا گفتند اینجا آزادی نیست، وارد شدند؛ یک جا گفتند دموکراسی نیست، وارد شدند؛ به بهانه ایجاد دموکراسی و به بهانههایی مانند این، اموال آن کشور را، خزائن آن کشور را، منابع آن کشور را غارت کردند بردند؛ اروپای فقیر ثروتمند شد، به قیمت به گِل نشستن بسیاری از کشورهای ثروتمند مثل هند. هند را اینها بیچاره کردند؛ شما این کتاب نهرو ــ نگاهی به تاریخ جهان ــ را اگر بخوانید درست توجّه میکنید که چه اتّفاقی افتاده؛ و خیلی کشورهای دیگر؛ چین را، جاهای دیگر را [بیچاره کردند]. حالا ایران، استعمارِ مستقیمِ به آن صورت نشد، امّا اینجا هم هر چه توانستند کردند، با منطق لیبرالدموکراسی؛ یعنی گفتند آزادی و دموکراسی، آزادی و مردمی؛ با این عنوان، کشورها را تسخیر کردند؛ هم علیه آزادی، هم علیه مردمی بودن کشورها، هر چه توانستند کردند.
یک نمونهاش جلوی چشم شما همین افغانستان است. ۲۱ سال قبل از این آمدند افغانستان برای اینکه دولتی را که ادّعا میکردند مردمی نیست و آزادی در آن نیست، شکست بدهند؛ آمریکاییها آمدند بیست سال در افغانستان جنایت کردند، انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند، هر چه توانستند دزدیدند، بردند، خوردند، کشتند، نابود کردند، خانوادهها را از بین بردند، اخلاقها را خراب کردند، بعد از بیست سال همان حکومتی که علیه او وارد شده بودند آمد سرِ کار، افغانستان را دادند به او، با این فضاحت خارج شدند! این یک نمونهای است که امروز جلوی چشم شما جوانها است.
سیصد سال، اوّل اروپاییها، بعد هم آمریکاییها، با منطق لیبرالدموکراسی حرکت کردند. حالا اگر یک حکومتی و یک نظامی در دنیا به وجود بیاید که منطق لیبرالدموکراسی را رد کند و با یک منطق واقعی به مردم کشورش هویّت بدهد، آنها را زنده کند، آنها را بیدار کند، آنها را قوی کند و در مقابل لیبرالدموکراسی بِایستد، این، منطقِ لیبرالدموکراسی را ابطال میکند؛ و این، جمهوری اسلامی است. لیبرالدموکراسی بر پایه نفیِ دین بنا شده بود، و جمهوری اسلامی بر پایه دین بنا شده؛ آنها ادّعای مردمی بودن کردند، و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه یک نظام مردمی است.
البتّه پیدا است که در تبلیغاتشان و در تلویزیونهایشان انکار میکنند، امّا قبول دارند، خودشان میدانند. این هم که میبینید اینجا یک عدّهای میگویند آزادی نیست، مردمی نیست، و مانند این حرفها، به دهن آنها نگاه میکنند؛ وَالّا دلیلِ بودنِ آزادی این است که خود اینها دارند همین حرفها را علیه نظام میزنند، و کسی هم به آنها کار ندارد. دلیل مردمی بودن این است که از بعد از رحلت امام تا امروز، این دولتهایی که سر کار آمدند، هیچ دو دولتی از لحاظ فکری شبیه هم نبودند. یک دولت آمده، دولت بعدی با یک تفکّر دیگری سرِ کار آمده؛ خب پیدا است که آزادی فکری است. مردم آزادند، انتخاب میکنند؛ یک وقت این را انتخاب میکنند، یک وقت آن را انتخاب میکنند.
پس مشکل غرب و استکبار با جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی دارد پیشرفت میکند، دارد رونق میگیرد، و این پیشرفت را همه دنیا دارند میبینند و به آن اعتراف میکنند، و این برای غرب غیرقابل تحمّل است؛ این را حاضر نیست تحمّل کند؛ مشکل اینجا است. مشکل اینجا است که ایران دارد پیشرفت میکند. اگر ما پیشرفت نمیکردیم، اگر ما حضور قدرتمند در منطقه از خودمان نشان نمیدادیم، اگر ما در مقابل آمریکا و استکبار صدایمان میلرزید، حاضر بودیم زورگویی آنها و قلدری آنها را قبول بکنیم، این فشارها کمتر میشد. البتّه میآمدند تسلّط پیدا میکردند، امّا دیگر تحریم و این فشارها و این چالشهای این جوری کم میشد. هر وقت صدای قدرتمندیِ جمهوریِ اسلامی بلندتر بوده ــ چون در این سالها اوضاع مختلف بوده؛ خودتان میدانید ــ تلاش دشمن برای پنجه زدن به جمهوری اسلامی بیشتر بوده.
🗣 سخنرانی در جمع مردم اصفهان، 1401/08/28
#لیبرال_دموکراسی
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
🔴 ضرورت مقابله جدی با دشمن خارجی و اقدام قانونی با امتدادهای داخلی
رهبر انقلاب در اجتماع مردم اصفهان فرمودند:
دشمن تلاش دارد تا علاوه بر مردم و جوانان حتی مسئولان نیز امید خود را از دست بدهند
و
متاسفانه دشمن یک امتداد داخلی هم دارد
که آنها هم تلاش دارند با استفاده از روزنامه ها و فضای مجازی القای یأس و ناامیدی کنند.
#امام_خامنه_ای
۱۴۰۱/۸/۲۸
⏪ نکته:
ناگفته روشن است که استقامت و دوام نظام مقدس جمهوری اسلامی نیازمند مقابله حکیمانه و استوار با تمامی عوامل تضعیف کننده آن است.
از این رو، افزون بر اقدامات حقوقی توسط وزارت امور خارجه و تنبیه های نظامی مناسب در مقابل دشمنان خارجی، دستگاههای امنیتی و قضایی نیز باید با تمامی دنباله روهای داخلی دشمن در هر منصب و کسوتی که هستند، بدون مماشات برخورد قانونی کنند.
هم آوازی یاوه سرایان با دشمنان قسم خورده نظام نباید بی هزینه باشد.
#پایان_ مماشات
#سلبریتی
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
هدایت شده از M.Abd
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️
مخالفت با فلسفه بحث امروز و دیروز نیست، قرنهاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف #علوم_عقلی معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است.
♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم #مرتضی_انصاری قدس سره است:
«از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال #شیخ_انصاری، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است.
استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل میفرمودند که شیخ در جلسهای به ما توصیه میکردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید»
و آن گاه شیخ فرمودند:
من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم #ملااحمد_نراقی میرسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخصی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را دادند. من به آن آدرس رفتم و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دراویش را داشت. وقتی که چشمش به من افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستادند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرمودند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرمودهاند، یک دوره #مثنوی ملای روم را میگویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم میگویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.»
📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158
✍️ مهدی عبدالهی
👉 🆔 @MAbdullahi