eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
142 عکس
48 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دراشتیاق صحن تو بال و پرم بود این دل کبوتربچه ای کنج حرم بود هرگز حواسم پرت این و آن نبوده همواره یادت هرکجا دوروبرم بود  ثبت  نذوراتت  شما کردم به دفتر نذر قدوبالای توچشم ترم بود  شمس الشموس عالمین یک جلوه ای کن بردامن عشقت همه خاکسترم بود  بغض غم عشق تورا درسینه دارم بر شانه ی گلدسته های تو سرم بود آیینه کاری رواقت را چو دیدم دیدم بهشتی راکه کنج این حرم بود کردی توآقا لطف خودشامل بحالم این بارهم زائربه صحنت مادرم بود ایوان زيبايت مرا از شک در آورد لبریز  عشق تو تمام  باورم بود   آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده  پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح  باید برای از تو سرودن وضو گرفت یک گوشه ای نشست و به لب ذکر هو گرفت با پای دل مسافر صحن عتیق شد آنجا ز دست ساقی کوثر سبو گرفت ایوان طلا و پنجره فولاد و گنبد است عکسی که قاب چشم من از روبرو گرفت چشمم که از فراق تو بی نور گشته بود وقتی که بر ضریح تو افتاد سو گرفت دادم سلام و از تو جوابی رسیده است دل لذتی عجیب از این گفتگو گرفت باز این گدای خسته و بی آبروی شهر از برکت زیارت تو آبرو گرفت دل از کنار پنجره ها پا نمی شود مثل کبوتری که به بام تو خو گرفت شمس الشموس عالم امکان جمال توست خورشید تا جمال تو را دید ، رو گرفت وقتی که گفته ای " وانا من شروطها " باید هزار نکته از آن ، مو به مو گرفت از هرچه بگذرم سخن دوست خوشتر است شعرم به سمت کرببلا سمت و سو گرفت تنگ غروب و تشنه لبی بین قتلگاه از عطر سیب لِه شده ، گودال بو گرفت یا ایها الرئوف براتم نمی دهی؟ از این غم فراق نجاتم نمی دهی؟ محمود مربوبی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
تقدیم به حضرت سلطان سریر ارتضا مولانا ابالحسن الرضا علیه السلام سلام حضرت جان،مهربان دوران ها سلام مأمن آرامش پریشان ها ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها نفس بریده ام و جان تازه می خواهم برای از تو سرودن اجازه می خواهم رسیده ای که بتابی به آسمان همه تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه مرام آینه ها را بده نشان همه دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو امید هر دل بی سرپناه یعنی تو همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست لباس خادم این نورخانه سنگین است خیال نوکری ات حسرت سلاطین است شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست صداقت دل بی ادعایمان اینجاست مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست پناه مردم دلخسته از ستم هایی تمام دلخوشی کشور عجم هایی اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است هنوز نام تو اسم شب خراسان است امید روشنمان ذکر یا رضا جان است درون سینه به مهرت،گناه سوزان است همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن نیامدم که تو را باز درد سر بدهم رسیده ام که در این آستانه سر بدهم کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم گرفتم از در این خانه اعتقادم را جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را به زخم بی کسی ام التیام می خواهم سلام داده،علیک السلام می خواهم ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم میان حصن حصینت دوام می خواهم نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم خرابم و به دعایت همیشه محتاجم حرم شنیده فقط بغض در صدایم را نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را کسی نداشته جز چشم تو هوایم را فقط تو باخبری بغض کربلایم را خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود دلم مسافر محروم اربعین نشود اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟ منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟ مرید عشق حسین غریب تان باشم؟ گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟ "بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد" https://eitaa.com/Madahankhomein
ترکیب بند ولادت امام رضا علیه السلام روزي كه نام عشق بازان را نوشتند اين قوم را مجنون ، تو را ليلا نوشتند آنگاه مُلكِ عاشقي تقسيم كردند اين سرزمين را مالِ تو آقا نوشتند زهرا به هر سويي ، سفيري را فرستاد نام تو را صد شكر سهم ما نوشتند ايران چه كم دارد ؟ ديار اهل بيت است يك سو علي ، يك سوي آن زهرا نوشتند اين سرزمين را از همان اول خريدند مديون خانوادة موسي نوشتند با حُبِّ تو هر شيعه اي « اثني عشر » شد يعني كنار نامتان « الا » نوشتند از بعد آنكه ضامن آهو شدي تو عشاق را آوارة صحرا نوشتند تا عكس تو در چشمهاي آهو افتاد در زير ابرويش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمي مشكل گشايي آقاي ما سلطان علي موسي الرضايي اشكي چكيد و باب صحبت با تو وا شد ناگاه ديدم صحن تو عرشِ خدا شد آنقدر وا كردي گره از كار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلاً نمي دانم زِ كِيْ بُردي دلم را اصلاً چگونه اين دلم جاي شما شد يك نيمه شب افتاد راهم در حريمت ديگر نمي دانم كه با حالم چه ها شد من اولين باري كه بوسيدم ضريحت از داغي آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا كنم آقا ... آقا آمد ندا برخيز حاجاتت روا شد پاي ضريحت عاشقي با گريه مي گفت در اين حرم امضا برات كربلا شد غير از تو من با هيچ كس كاري ندارم اصلاً بدون تو خريداري ندارم تا روبروي گنبد تو ايستادم دارو ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گريان راه افتادم به سويت يك لحظه ديدم بر درِ باب الجوادم اذن دخولم اشكهاي ديده ام شد صورت به خاك گرم صحن تو نهادم احساس كردم بين آغوش تو هستم مانند طفل گم شده از پا فتادم دلشوره هايم را خودت آرام كردي دستان پُر مهر تو تسكين الفؤادم كُلِّ زيارت نامه ام شد عشق بازي گفتم : غلامم ، نوكرم ، من خانه زادم گفتم كه يك دنيا برايت حرف دارم اما ببخشش اين جمله هاي بي سوادم بي قيمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالي بر سر راهت نشستم آقا منم من ، مرغ بي بال و پر تو با دست خالي آمدم در محضر تو از دل دعا كردم كه از عزت نيُفتي خالي نباشد از گدا دُورُ و بر تو سلطان گداي ريزه خور بسيار دارد نامم شده جزوِ سياهي لشكر تو روزي ما را از همان اول خدا داد دست تو دست كريمه خواهر تو دلشورة ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ايران ما زان روز شد واديِّ گريه كه آشنا گرديد با چشم تر تو در سينة ما كوهي از اندوه و غم ريخت « يابن شبيب » تو دلِ مارا بِهَم ريخت در پيشگاهت عشق را ابراز كردم من روضه را با نام تو آغاز كردم هديه به زهرا گريه كردن بر حسين است با تكيه بر گريه به عالم ناز كردم شبهاي جمعه تو خودت هم كربلايي من هم به سوي كربلا پرواز كردم آقا ببخشم روضه اي از تو شنيدم آقا ببخش گر روضه ات را باز كردم آخر چه شد ، جَدِّ غريبت آب دادند؟! يادِ لبانش سوز دل را ساز كردم آقا شنيدم يك نفر فرياد مي زد نيزه نزن بندِ زره را باز كردم با چند ضربه ؛راستي سر بُريدند؟ اين روضه را در سينه مثل راز كردم تا حرمت گيسوي زهرا را شكستند چكمه به پا بر سينة جدت نشستند با حوصله هر استخواني را شكستند نامردها چشمان بازش را نبستند https://eitaa.com/Madahankhomein
نَفَسم سوخته از فرط گناه آقاجان در گلو نیست مرا هیچ جز آه آقاجان مثل یک آهوی زخمی فراری از شهر دل تنگم به تو آورده پناه آقاجان هر چه از حال و هوای حرمت دور شدم دل سردر گمم افتاد به چاه آقاجان چاره خستگی ام جرعه ی سقاخانه ست بتکان خستگی ام را به نگاه آقاجان آسمان بسکه به پابوس ضریحت آید می زنم در حرمت بوسه به ماه آقاجان مرگ را ساده گرفتم اگر از عشق تو بود زائرت بوده ام و چشم به راه آقاجان https://eitaa.com/Madahankhomein
شاعر نورم و مضمونم اگر جان دارد طبع من ریشه در آفاق خراسان دارد قلمم میل به مداحی سلطان دارد شعر آزادگی ام بیت فراوان دارد فیض تأیید تو چون شامل این دل گردد شاعر سوخته هم وزن به دعبل گردد کودک طبع مرا صحن تو میدان داده مثل هر روز ضریح تو فراخوان داده باز آغوش به آهوی گریزان داده دل به واگویه ی بارانی مهمان داده زیر چتر کرمت حال گدایان خوب است با تو حال همه ی مردم ایران خوب است هم نفس شد نفست با نفس زائر ها کوچه ی عاطفه ات پر شده از عابر ها عاشق عطر عبایت همه ی شاعر ها نظرت روی به دل هاست نه بر ظاهر ها مثل خورشید درخشنگی ات دائمي است مرهبا عشق كه بخشندگی ات دائمی است کس نفهمید دلم را تو فقط فهمیدی زخم پنهان ز طبیبان مرا هم دیدی من به قهر آمده بودم به حرم خندیدی تا لبم وا به شکایت نشده بخشیدی دور بودیم به ما فیض حرم بخشیدی قبله ی هفتم حق را به عجم بخشیدی دلم از دور چو موجی که تلاطم دارد هر قدم سمت حرم با تو تکلم دارد زائر سوخته دل حق تقدم دارد هر سلام من امیدی به علیکم دارد ما به این درگه امید امید آوردیم رو سفیدیم اگر موی سفید آوردیم بنویسید گنهکار خوش آمد اینجا هر کسی هست گرفتار بیاید اینجا مهربانی به خدا سقف ندارد اینجا شمس سلطان خراسان زده مسند اینجا هر که آید به حرم اهل نظر می گردد هر که باشد متحول شده بر می گردد از نشابور گذشتی و قدمگاه زدی از خراسان به نجف کرببلا راه زدی خانه در روشنی هر دل آگاه زدی سکه با نام علیً ولی الله زدی از ضریحت همه دم برگ شفا میریزد از لب زائرتان عطر دعا میریزد تا ابد روشنی نام تو ممتد شده است مهربانی تو در شهر سرآمد شده است هر که نشناخت تو را حال دلش بد شده است مشهد از دولتی چشم تو مشهد شده است گرچه که قدر تو نشناخته همسایه ی تو خانه در عرش خدا ساخته همسایه ی تو کاش رفتار تو در جامعه الگو بشود شهر از پیروی راه تو خوشبو بشود تیرگی از دل هر طاقچه جارو بشود دوره ی الفت صیاد و آهو بشود کاش در حوزه همه عالم عامل بودند همه ی مردم این ناحیه یک دل بودند من که از کودکی از عشق پریشان بودم عاشق خلوتی صحن رضاجان بودم ساکن سادگی کوچه ی نوغان بودم صبح و شب رو به حرم مرغ غزل خوان بودم فیض همسایگی ات طبع مرا بلبل کرد طبع من در وسط بست طبرسی گل کرد https://eitaa.com/Madahankhomein
تقدیم به آقای مهربانی ها حضرت انیس النفوس علی ابن موسی الرضا علیه السلام ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا داریم زیر سایه ات ارامش بهشت بی معنی است در حرمت خواهش بهشت آقای من سلام غریب غریب ها درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها لبخند توست پاسخ امن یجیب ها ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم در شهر با دعای تو باران گرفته است مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است هر دل شکسته راه خراسان گرفته است دلمرده بود زائرتان جان گرفته است اینجا گدای ساده پر آوازه می شود با هر زیارتی نفسش تازه می شود اینجا شکسته بالی زائر سعادت است هر قطره اشک واسطه ی استجابت است عاشق تر آنكه خواهش جانش شفاعت است سرمایه ی قیامت ما این زیارت است با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه در زیر آسمان تو داریم سر پناه یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام حالا که روسیاه جهان تباهی ام از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام اذن ورود،اشک زلال است در حرم رؤیای ناامید، محال است در حرم با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام از لطف هم جواری تان آسمانی ام مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام طی گشته پای آینه هایت جوانی ام این اشک های داغ که فریاد بی صداست با گونه های پنجره فولادت اشناست زائر شدم دوباره جلال امام را از من گرفته اشک مجال کلام را آقا ببخش سادگی این سلام را می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را عمریست از هوای هیاهو بریده ایم از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم https://eitaa.com/Madahankhomein
ای حرمت امن ترین تکیه گاه صحن تو مأوای منِ بی پناه تارم و خورشید جهان منی تو همه امید جهان منی ای کرمت آخر بخشندگی نام تو در اوج درخشندگی سائلم و دست به دامان تو چشم من و لطف فراوان تو درد همه با کرمت خوب شد حال دلم در حرمت خوب شد یک نظرت زندگی ام را بس است هر که گدایت نشود بی کس است رو نزنم غیر تو بر هیچ کس نیست مرا غیر تو فریاد رس من به پناهندگی ات آمدم بر درِ باز آمده ام در زدم از سر ما کم نشود سایه ات مهر تو سرمایه ی همسایه ات خنده بزن تا که بخندد خدا گر تو پسندی بپسندد خدا از لب زوار تو ریزد دعا پنجره فولاد تو دارالشفا دست تو بخشنده ی بی منت است هر چه که از دوست رسد رحمت است نام تو دلگرمی بیچاره ها بسته به چشمان تو نقاره ها حضرت سلطان به پناه آمدم سوخته دل، روی سیاه آمدم دست تهی چشم پر آب آمدم خسته و با حال خراب آمدم https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5827891963470285969.mp3
1.32M
رضا علیه السلام ◇◇◇◇◇◇ا◇◇◇◇◇◇◇ بند اول: توی آسمونا پر شده از ستاره بارونه رحمت خدا داره میباره عیدیمو میگیرم از مرتضا که امشب عروس فاطمه یه گل پسر میاره شده بازم وقت شادی و شیدایی چه شب زیبایی ٬٬ چه شب رویایی شمس عالمتابی تو گهواره خوابه بی بی نجمه داره میخونه لالایی امام رضا / ورد رو لبهامی امام رضا/ مرهم دردامی امام رضا/ به همه مینازم‌ امام رضا/ که شما آقامی بند دوم : آقا مهربونه آقا مهمون نوازه چون گدای خونش از همه بی نیازه تو حریمش دیگه شاه و گدا نداره این برای نوکر بهترین امتیازه قلب هر عاشقی با عشقش مانوسه دل من امشب تو حسرت پابوسه حالا که قسمتم نشد برم مشهد آرزومه برم زیارت مخصوصه امام رضا / همه ی دنیامی امام رضا/ مونس غمهامی امام رضا/ به همه مینازم‌ امام رضا/ که شما آقامی بند سوم: علی موسی الرضا رئوف و مهربونه گنبد طلاییش قبله عاشقونه چه صفا داره اطراف حریم آقا پره عطر نبات و عطر زعفرونه نظر لطفش به قلب من افتاده عشق من ورودیه باب الجواده اگه کربلا میخوای باید بدونی که براتت پای پنجره فولاده کرب و بلا دیدنش رویامه کرب و بلا علت اشکامه کرب و بلا توی کل عالم کرب و بلا ملجا و ماوامه ↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭ ■شاعر:مرتضی کربلایی https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220605-WA0033.opus
118.3K
سروده ولادت امام رضاع ‏ماه ذی القعده آمده یاران رحمت ببارد همچنان باران غنچه گلی واشد زینت دنیا شد ز مقدم این گل مدینه زیبا شد خوش آمدی امام رضا(۲) شهر مدینه گشته چون گلشن موسی بن‌جعفر چشمتان روشن روشن جهان از این نور جلی گشته زینت این عالم سوم علی گشته خوش آمدی امام رضا گلی از بستان رسول الله امام هشتمین رسید از راه مدینه پر نور است در شادی و شور است مادر او نجمه شادان و مسرور است خوش آمدی امام رضا هشتمین خورشید ولاآمد ای عاشقان امام رضا آمد هدیه داده حق بر موسی جعفر در کرم ودر جود رضا بود محشر خوش آمدی امام رضا نجمه بوسدرخ چوماه او دل برده از پدر نگاه او پدر زند لبخند بر صورت فرزند دل برده از مادر این کودک دلبند خوش آمدی امام رضا پیچیده در همه جهان بویش دلهای عاشقان بود سویش از کرم یزدان‌ کرده رضا احسان کنار خوان او عالم بود مهمان خوش آمدی امام رضا صحن و ایوان او بهشت ماست ولایت او در سرشت ماست صحنش بود جنت بر همه ی امت مهرو ولای او داده به ما عزت خوش آمدی امام رضا هستی مولا پشت و پناه من امشب بود بر تو نگاه من سائل تو هستم دل به شما بستم امشب زلطف خود مولا بگیر دستم خوش آمدی امام رضا... https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220605-WA0015.
1.99M
🌾🌾ا🌾🌾 ازتوی گرد و غبارو شن و خاک میون کویر بی اب و علف ضربه ی باد شدید که میکوبید کلاغ قصه مونو به هر طرف 🌪🌪🌪 شلاقای سخت اون طوفان و سنگ امونش رو واقعا بریده بود بین این مخمصه ها حادثه ها امیدی به زنده موندنش نبود نیمه جون یه گوشه ای افتاده بود دست و پا میزد ولی رمق نداشت باتوکل به خدا چشماشو بست سرشو اروم روی زمین گذاشت یه دفه معجزه شد شفاگرفت باچشاش یه چیزای عجیبی دید مثل اینکه قصه ها عوض شد و کلاغه رفت و به خونه شون رسید دید همه جای زمین چراغونه میون دسته ای از کبوتراس اب و دونه همه چیز فراونه اون بالا یه گنبد زرد طلاس باخودش میگفت چی شداینجا کجاس این همون بهشته معروفه خداس کفتراگفتن دیگه غصه نخور اینجاگنبد غریب الغرباس اره من همون کلاغ روسیام که بایک نگاه کبوترت شدم روسیاهم ولی بانگاه تو عمریه گدای این درت شدم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/Madahankhomein