بگذارید سر خستگی هایش را
بر شانه شما بگذارد؛
موهایش را نوازش کنید،
کنارش بنشینید
قربان صدقه اش بروید.
مادرتان را می گویم
گاهی هم شما برایش مادری کنید ...
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
۹ ماه در شکمش
۲ سال در دامنش
و یک عمر در زندگیاش
چیز دیگری ندارد برای اثبات محبتش!
بهشت که هیچ؛
همهی آن چه که هست را
باید زیر قدمهایش بدانی
"مادر"
#روز_مادر_مبارک ♥️🎊
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
🍁فدای سرت اگر آنچه میخواستی نشد .
اگر چرخ دنیا با چرخ تو نمیچرخد .
🍁تو چایت را بنوش ☕️
روی ایوان خانه مادربزرگت بنشین
و با او گپ بزن.
🍁برای پرنده ها دانه بریز و بعد، از دیدن نوک زدن آنها به دانه های گندم لذت ببر.
🍁میشود دقایقی را برای مادرت کنار بگذاری و چند لحظه را در آغوش او سپری کنی
میبینی که چقدر آرامش بخش است.
میشود از زندگی لذت برد .
میشود از ثانیه ها نهایت استفاده را کرد.
🍁مگر چقدر عمر میکنیم که بخواهیم آن را هم صرف سر و کله زدن با این و آن بکنیم و از شکل راه رفتن همراهمان تا آبی بودن رنگ آسمانو گردی زمین ایراد بگیریم...
🍁چه خوب میشد اگر میتوانستیم به زمین و زمان گیر ندهیم و سخت نگیریم.خوب میشد اگر زندگی میکردیم .
بیایید همه با هم زندگی کنیم 🍁
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
آغوش مادر تنها جاییست که وقتی بغض
داشت خفه ات می کرد بهش پناه میبری
و ایمان داری تا وقتی که آنجا هستی
دست هیچ غمی به تو نمیرسد.
❥┅═♡ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa♡═┅❥
₯↬➲ @MadarPedar ♡
🍃🌸🌸🍃
💕پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید:
مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت:
از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
مادر پاسخ داد:
بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی
❥┅═♡ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa♡═┅❥
₯↬➲ @MadarPedar ♡
خسته نباشی مادر 💋
چه کسی دستهای خسته ی تو رو میبوسد ؟
چه کسی بارِ سنگینِ زندگی را از شانه هایت بر میدارد؟
چه کسی شب به شب ،
اشکِ حسرت را از گونههایِ زنانه ات پاک میکند ؟
چه کسی قدرِ روزهایی را که جوانی نکردهای میداند؟
چه کسی غم پیریِ زود رس تو را میخورد ؟
کدام یک از ما
کدام یک از ما به اندازه ی کافی گفته ایم خسته نباشی ؟؟
ما را ببخش شیر زن
برایِ قدر دانی ,
کلامِ ما خالی تر از شبهایِ توست
عضویت در کانال مــــــــــادر👇👇
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
دو برادر بودند كه يكي از آنها معتاد و ديگري مردي متشخص و موفق بود !
براي همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يك خانواده و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟
از برادرِ معتاد، علت را پرسيدند. پاسخ داد:
علت اصلي شكست من، پدرم بوده است!
او هم يك معتاد بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام.
از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. در كمال ناباوري او گفت:
علت موفقيت من پدرم است !
من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را مي ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم.
طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد
➰〰 @MadarPedar 〰➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر عزیزم روز زن بر تو مبارک😍❤️
#تولدت_مبارک