دوست داشتن تو❣
بی اجازه زیباست ❣
تو هم نخواهی ❣
من باز هم دوستت دارم 😍😘💕❣💕
#─═हई╬⭐ساعتْ💚شنے⭐╬ईह═─
✨مــتـ💌ـن هـاےخـ♥ـاص✨
🌱j✨o✨i✨n🌱
🍁⃤I'm going to answer my message in less than a second, but I have to wait for hours :)
من همونیم که یه ثانیه نگذشته پیامتو جواب میدم ولی باید ساعتها منتظر جواب بمونم :)
✨مــتـ💌ـن هـاےخـ♥ـاص✨
گ
پدر کوه غم ولبهای خندان
کجا دیدی کند غم را نمایان
پدر دریا پدر موج خروشان
پدر سدّیست برای یاوه گویان
پدر حامی پدر حافظ فرزند
پدر باشد چونان کوه دماوند
پدر چون شمع بسوزد آرام آرام
برای رشد فرزند گشته اتمام
پسر در آینه بنگر پدر را
پدر پیر شد جوان کرده پسر را
بهشت باشد به زیر پای مادر
پدر راضی شود گردد میسّر
پدر علم وپسر دروازه اش باد
الهی تو مَبر من را ز او یاد
ببوسم من دو دست وهم دو پایت
بروی دیدگانم باشه جایت...
•••🍃🌸JOiN👇🏻
من میدانم خدا خیلی وقتها
جاشو با مادرها عوض میکند.#پـــدررر❢ #مـــاااادر ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @Madarpedar ❥•••
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
مادر عزیزم عشق یعنی وجود تو ❤️
تولدت مبارک ❤️🌸
اصلا باید همه کانال مارو داشته باشن برای مناسبتها😍😍
فوروارد کنید برای دوستاتون❤️
#پروفایل❢خاص❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @Axe_Porofil 💌
✨﷽✨
✅عشق مادر
✍در يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي پسرش شنا مي کرد. مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فريادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود. تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد، مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت مي کشيد ولي عشق مادر آنقدر زياد بود که نمي گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود ، صداي فرياد مادر را شنيد، به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراري داد.
پسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا کند. پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود. خبرنگاري که با کودک مصاحبه مي کرد از او خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت ،" اين زخمها را دوست دارم ، اينها خراشهاي عشق مادرم هستند."
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________
🍂🌸🍂
هدایت شده از 🌹 رساله تمام مراجع🌹
الهــــــی🌟
اے صاحب همه جهان
اے مهربانترین، اے عظیم
براے هرلحظه از زندگیمان
ڪه با عطر حضور تو
برڪت یافته است
سپاسگزاریم🙏
وبه امیدخودت
شب را نیز چون روز
درپناه امن تو آغاز مےکنیم
💥 #شبـتان_آرام
هدایت شده از ایده های بانوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا⭐️
امروزمان گذشت
فردایمان را⭐️
با گذشتت شیرین کن
ما به مهربانیت محتاجیم
رهایمان نكن ⭐️
شبتون خـوش ⭐️
لحظه هایتان سرشار از آرامش⭐️