eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
426 ویدیو
239 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
💖بسم الله الرحمن الرحیم💖 السلام 🟢 السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن 🌸 🟢 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان 🌺 🟢"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" 🌸 🟢 اللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌸 🟢 ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ 🌸 🟢« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» ای تغییردهنده ی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن. 🌺 🟢 اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌴خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن و خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن ✍️حضرت علی فرمودند: .🔰 1⃣اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى كُلِّ نِعْمَةٍ 2⃣ اَسْئَلُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ خَیْرٍ 3⃣ اَعُوذُ بِالِلَّهِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ  4⃣وَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ 📚بحارالانوار جلد۹۱ صفحه ۲۴۲ 🌸أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
❇️ زیارت امام حسن عسکری علیه‌السلام💠 در روز پنجشنبه ﷽ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. @Maddahankhomein
🌼 🌼 عاقبت نور تو پهنای جهان میگیرد جسم بی جان زمین از تو توان میگیرد سالها قلب من از دوریتان مرده ولی خبـری از تو بیـاید ضربان میگیـرد 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـرَج🌼 https://eitaa.com/Maddahankhomein
شکر خدا هنوز نمک گیر هیئتم شکر خدا که عبد سرای محبتم عمرم کنار سفرۀ احسان تو گذشت شکر خدا که ریزه خور خوان عترتم دارم هنوز رابطه ای با امام خود شکر خدا که خیمه نشینِ ولایتم گر نیستم شبیه علی بن مهزیار اما چنان اویس قرن در طریقتم اینگونه درک میکنم از قربِ منزَلَت..‌. دورم ز تو، ‌ولی به تو وصل است نیتم هر جا به لب، ترنًُمِ یالَیتَنی کنم فوزی عظیم از تو رسد، ای حقیقتم هر جا که می‌روی، دلِ من هست همرهَت این است همدلیِ من، ای با کرامتم گه می‌بری مرا وسط معرکه، ولی خود یاری ام کنی به تب و تابِ نصرتم خود زین فقیرِ بی سر و پا، کوه ساختی خود وقتِ امتحان بدهی استقامتم منکه بسوی تو قدمی برنداشتم تو دستِ من گرفتی و بردی به طاعتم ای دلبری که هیچ رهایم نکرده ای آیا هنوز هست امیدِ شهادتم؟ در هر محرم و صفر و فاطمیه نیز همدرد و همنوای تو و آل عصمتم با روضه های مادر تو خو گرفته ام همواره با مصائبتان غرقِ محنتم صحبت ز میخِ در،جگرم را دهد خراش حرفِ غلاف، مایۀ شرم و خجالتم می‌میرم از مصیبت سیلی، ولی ز درد برخیزم و جهاد کنم روز دعوتم روزیکه انتقام بگیری ز قاتلان با یک اشاره پای رکاب ولایتم حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح کیست مسلم؟پنج تن را نورعین مورد تایید مولایش حسین کیست مسلم؟ یاور خون خدا اوّلین پیغمبر خون خدا دست های بسته اش اعجاز کرد باب فتح کربلا را باز کرد با تن مجروح، پا تا سر گریست رو به مولایش دم آخر گریست ای سلام الله بر جان و تنت  اشک و خونم هر دو وقف دامنت  کیستم من؟ اولین قربانی‌ات  جان دو قربانی‌ام ارزانی ات دور کعبه یاد ما کن یا حسین  مسلمت را هم دعا کن یا حسین دوست دارم ای همه آیات نور  دست عباس تو را بوسم ز دور اولین سرباز میدانت منم  ذبح پیش از عید قربانت منم   فرقم از خون چشمۀ زمزم شده  حج ما هر دو شبیه هم شده حج من داغ دو طفل بی‌سر است  حج تو داغ علی اکبر است   حج من خون گلو افشاندن است  حج تو بر نیزه قرآن خواندن است حج من سردادن از بالای بام  حج تو از کربلا تا شهر شام   حج من در کوچه ‌ها گردیدن است حج تو در موج خون غلطیدن است   حج من در راه تو جان دادن است  حج تو از صدر زین افتادن است https://eitaa.com/Maddahankhomein
پنجم شوال روز ورود حضرت مسلم به کوفه •┈┈••✾•🌿ا🖤🌺🖤ا🌿•✾••┈┈• من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح‌الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدبـه‌خـون غلتیدۀ بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی‌تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ‌باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره‌کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر ‌آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب‌تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی •✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾• https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم مرثیه‌یِ حضرت مسلم علیه‌السلام هرکس فقط رو زد به او با آبرو شد جذبِ نگاهَش هرکه شد مجذوبِ هو شد اِعجازِ برقِ چشم‌هایِ نافذِ اوست در طُرفَةُ‌العِینی زُهیرَش زیر و رو شد چشمَم به رویِ خیر و خوبی وا نمی‌شد مِیْ در سَبو با اَمرشان آبِ وضو شد محشر می‌آید تا ببیند چشمِ نوکر خواهانِ هرچه بود دلبر...موبه‌مو...شد دارد مقامی برتر از علّامه‌یِ دَهر آنکه زِ دنیا طعنه خورد وُ کَلبِ او شد پیشِ خدا جوُنِ سیاهَش روسفید است بدبو که آمد در حَرَم خوش‌رنگ و بو شد تنهایِ کوفه کوچه و پس کوچه‌ها را با گریه طِی کرد و پریشانِ گلو شد کوفه میا هر که دَم از یاریِ ما زد تا حرفِ دنیا شد به‌کُلّی زیر و رو شد تیرِ سه‌شعبه می‌دَرَد زیرِ گلو را حُلقومِ طفلِ خیمه چون چشمِ عمو شد ویرانه‌هایِ کوفه جایِ نازدانه‌َست ندبه دَوایِ غصّه و دردِ مَگو شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
پنجم شوال ورودیه به کوفه آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم من گرفتار دراین کوچه اغیارشدم لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست.. استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد... اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد... ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد... سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد چکنم وای که نام توحسین روی لب است دل من مضطرب از آمدورفت زینب است دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد همه را بودکه با ناله روانی میکرد یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید... رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال حضرت مسلم بن عقیل ای فخر من دلشده از خاک در تو در غربت این شهر شدم دربدر تو از عشق تو سر می دهم این آخر عشق است این هدیه ی ناقابل من نذر سر تو ای کاش نسیمی برساند به تو پیغام از عاشق در لجه ی خون غوطه ور تو بازار پر از نیزه و شمشیر و سنان است ای کاش در این شهر نیفتد گذر تو دیگر به لب مرد و زن اینجا سخنی نیست غیر از سخن جایزه از بهر سر تو برگرد از این راه که ترسم بگذارند داغ علی اکبر تو بر جگر تو اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر تو عهدی که شکستند دوباره همه بستند این بار ولی عهد شکست کمر تو غوغاست برای زدن چشم ابوالفضل ایجا همه خارند به چشم قمر تو اینجا سخن از کعب نی و هیزم و سنگ است آه از دل چون برگ گل همسفر تو گاهی سخن از تشت زر و کنج تنور است اینجا چه بلاها که نیاید به سر تو برگرد میا کوفه که ترسم ز تو آخر زینب ببرد سوی مدینه خبر تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه؛ اَبکی للحسین و آل الحسین.mp3
1.63M
🔹أبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین🔹 سفیر حسینم اما، اسیر دیار غم‌ها طعنه می‌زنن به مسلم، آدمای بی‌سروپا می‌گن مرد گریه نمی‌کنه، می‌گن مرد ناله نمی‌زنه آهای مردم خدا می‌دونه، چه آتیشی تو دل منه اگه گریه می‌کنم، برای حسین و بچه‌هاشه می‌باره چشای من، برا گلای یاسی که باهاشه گریه می‌کنم برا حرم گریه می‌کنم برا حسین کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» بی‌کسیه لشکر من، بی‌پناهی یاور من می‌دونم آخر رسیده، لحظه‌های آخر من شهادت افتخار منه، شهادت آرزوی منه دلم اما یه جای دیگه‌ست، اگه بغض تو گلوی منه اگه بغضه تو گلوم، برای آقایی بی‌سپاهه اگه آهه رو لبم، برا کاروانیه که تو راهه بی‌کس و غریب بشه آخه توی این دیار چرا حسین؟ کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» روی لب من سلامه، شاید آخرین کلامه با لبایی خشک و خونین، دلم به یاد آقامه نصیبِ مهمون کوفیا، نمی‌شه غیر داغ عطش لبم خشکه ولی عوضش، نگاهم بارونیه همه‌ش زیر لب همه‌ش می‌گم، نکنه خدایا زیر دینم اگه ابریه چشام، نگران شش‌ماهۀ حسینم با اسماعیلش همین روزا راهی می‌شه از منا حسین کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» شاعر و نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا