زمینه؛ اَبکی للحسین و آل الحسین.mp3
1.63M
#زمینه #حضرت_مسلم_علیهالسلام
🔹أبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین🔹
سفیر حسینم اما، اسیر دیار غمها
طعنه میزنن به مسلم، آدمای بیسروپا
میگن مرد گریه نمیکنه، میگن مرد ناله نمیزنه
آهای مردم خدا میدونه، چه آتیشی تو دل منه
اگه گریه میکنم، برای حسین و بچههاشه
میباره چشای من، برا گلای یاسی که باهاشه
گریه میکنم برا حرم
گریه میکنم برا حسین
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
بیکسیه لشکر من، بیپناهی یاور من
میدونم آخر رسیده، لحظههای آخر من
شهادت افتخار منه، شهادت آرزوی منه
دلم اما یه جای دیگهست، اگه بغض تو گلوی منه
اگه بغضه تو گلوم، برای آقایی بیسپاهه
اگه آهه رو لبم، برا کاروانیه که تو راهه
بیکس و غریب بشه آخه
توی این دیار چرا حسین؟
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
روی لب من سلامه، شاید آخرین کلامه
با لبایی خشک و خونین، دلم به یاد آقامه
نصیبِ مهمون کوفیا، نمیشه غیر داغ عطش
لبم خشکه ولی عوضش، نگاهم بارونیه همهش
زیر لب همهش میگم، نکنه خدایا زیر دینم
اگه ابریه چشام، نگران ششماهۀ حسینم
با اسماعیلش همین روزا
راهی میشه از منا حسین
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_مسلم_ع_روضه
مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش
ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می کنند همه در برابرش
حیرت برند اهل فضیلت به رتبه اش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش
مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش
نایب مناب یوسف زهرا که عرشیان
حسرت برند بر شرف خادم درش
اوّل شهید هاشمیان کز جلال و قدر
در شهر کوفه مهدی زهراست زائرش
از سنگ کمتر است به پیش قدوم او
گیرم به خاک ره بفشانند گوهرش
عشق حسین شیرۀ جان گشت در بدن
از لحظه ای که شیر به او داد مادرش
هم خود فدایی ره فرزند فاطمه
هم شد شهید پنج پسر سه برادرش
تقدیم کرد پنج پسر در طریق دوست
حتّی به همره اُسرا رفت دخترش
تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش
این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز محشر مسجد کوفه است سنگرش
بالای دار رفت و همه سربدارها
گلبوسه می زنند به قبر مطهّرش
زیبد روند خیل شهیدان به پیشباز
افتد اگر عبور ز صحرای محشرش
ذیحجّه گشت مفتخر از حجّ سرخ او
از حجّ کعبه گشت عطا حجّ برترش
پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زان دسته های نی که عدو ریخت بر سرش
لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش
خونش در آب ریخت و لب تشنه داد جان
در اتّحاد با لب عطشان به رهبرش
لب تشنه داد جان و عجب نیست وقت مرگ
ریزد به کام ختم رسل آب کوثرش
بالای دار و دار ندا داد بر همه
کاین میثم است و یوسف زهراست حیدرش
سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش
یک میهمان و این همه زخمش ز میزبان
بالله نبود هیچکس اینگونه باورش
هرگز گمان نبود که آن خوب تر ز جان
در کوچه ها کشیده شود جسم اطهرش
نام حسین بر لب او بود و بود و بود
تا آنکه ریخت خون شریفش ز حنجرش
این است آن شهید که دیوارهای شهر
گلبوسه ها زدند به روی منوّرش
این است آن غریب که او را پناه داد
یک پیرزن شبانه به بیت محقّرش
این است آن قتیل که بر زندگان دهد
روح حیات از نفس روح پرورش
«میثم» قصیده ای که سرودی به وصف او
فیضی بود ز لطف خداوند اکبرش
غلامرضا سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه؛ اَبکی للحسین و آل الحسین.mp3
1.63M
#زمینه #حضرت_مسلم_علیهالسلام
🔹أبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین🔹
سفیر حسینم اما، اسیر دیار غمها
طعنه میزنن به مسلم، آدمای بیسروپا
میگن مرد گریه نمیکنه، میگن مرد ناله نمیزنه
آهای مردم خدا میدونه، چه آتیشی تو دل منه
اگه گریه میکنم، برای حسین و بچههاشه
میباره چشای من، برا گلای یاسی که باهاشه
گریه میکنم برا حرم
گریه میکنم برا حسین
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
بیکسیه لشکر من، بیپناهی یاور من
میدونم آخر رسیده، لحظههای آخر من
شهادت افتخار منه، شهادت آرزوی منه
دلم اما یه جای دیگهست، اگه بغض تو گلوی منه
اگه بغضه تو گلوم، برای آقایی بیسپاهه
اگه آهه رو لبم، برا کاروانیه که تو راهه
بیکس و غریب بشه آخه
توی این دیار چرا حسین؟
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
روی لب من سلامه، شاید آخرین کلامه
با لبایی خشک و خونین، دلم به یاد آقامه
نصیبِ مهمون کوفیا، نمیشه غیر داغ عطش
لبم خشکه ولی عوضش، نگاهم بارونیه همهش
زیر لب همهش میگم، نکنه خدایا زیر دینم
اگه ابریه چشام، نگران ششماهۀ حسینم
با اسماعیلش همین روزا
راهی میشه از منا حسین
کاشکی به آقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
«اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
احوالات اولین شهید راه برحقِ، امام حسین ع «حضرت مسلم بن عقیل»با نگاه متفاوت به زندگی این سردارِ با بصیرت و جان بر کف نهضت عاشورا
""""""""""""""""""""""""ا"""""""""""""""""""""
قلم گریان شود کاغذ شود تر
کشد شاعر ز دل آه مُکرر
سرودن از امیر عشق سخت است
ز سردار و سفیر عشق سخت است
چو مأموریتش ابلاغ گردید
دلش یک لحظه همچون بیدلرزید
دو چشمش را به رخسار حسین دوخت
دلش بر شاه دین آندم بسی سوخت
دو دست خود نهاد بر روی سینه
بگفتا الوداع ، شهر مدینه
سپس رخصت گرفت آن پیک پر غم
بشد راهی به سوی کوفه آندم
رسد تا شهر کوفه آن دلاور
ببود در بحر افکار او شناور
مسیر او مسیر ماسوا بود
به فکر نصرتِ دین خدا بود
به کوفه چون رسید وقت اذان بود
زِ فرطِ خستگی او نیمه جان بود
زدند حلقه به دورش پیر و برنا
زدند بر پای دعوت نامه امضا
ولی افسوس پیمان را شکستند
سر خوان عُبید الله نشستند
همه امضایشان را پس گرفتند
برای دیگری. نامه نوشتند
بشد مسلم به شهر کوفه بی کس
میان قوم بد کردار و ناکس
چه سان گویم چه آمد بر سر او
بجز هانی نشد کس یاور او
ببستند تا دو دستش را به زنجیر
کشید آن سر بدار آهِ نفس گیر
ز بس او را زدند تا نیمه جان شد
بقول آذری ها باغری قان شد
ولی ذکر لب او یا حسین بود
دل او چون همیشه با حسین بود
خلاصه سینهٔ او را دریدند
فقط جانم حسین از او شنیدند
بر آشفت الغرض آن تخم شیطان
خروشید بر سفیر شاه خوبان
بگفتا با غضب بر مسلم آندم
مزن دم از حسین ای مرد پر غم
همان دم حضرت مسلم نوا کرد
ز دل نام "حسین" را او صدا کرد
بزد آتش به قصر و کاخ بیداد
به راه دین حق مردانه جان داد
وِرا از بام قصر و بُرج زرین
بر آویخت دشمن بی شرم و بی دین
دو سه روز در هوای گرم و سوزان
بماند بالای بام ، آن جسم بی جان
نگاه او نگاهِ ماسوا بود
چون او از عالم و آدم جدا بود
دلش هر لحظه پیش شاهِ دین بود
برای روز فردا او غَمین بود
به سوی شهر مکه او نظر داشت
ز حالِ زادهٔ زهرا خبر داشت
همش می گفت حسین ایکاش بماند
به دشت کربلا هرگز نیاید
ازل فاخر تو تجدید وضو کن
سپس از جان و دل یک آرزو کن
طلب کن حق مدد کارِ تو باشد
انیس و مونس و یار تو باشد
بخواه از او بصیرت پیشه باشی
فهیم و صاحب اندیشه باشی
"" "" ""
شاعر: مسلم فرتوت(فاخر)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🎥 #انیمیشن واقعه کربلا🌹
😔«ناسور» راوی جراحتی است که از شهادت مظلومانه امام حسین (ع) و یارانش در دل همه آزادی خواهان جهان ایجاد شده است🖤😢
✅این انیمیشن جذاب قسمت بندی شده جهت پخش در برنامه های فرهنگی توصیه میشود.
👋جهت دانلود رایگان این انیمیشن به لینک های زیر مراجعه فرمایید🙏
🎥تماشای قسمت اول انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/T5Nfm
🎥 تماشای قسمت دوم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/5xEGR
🎥تماشای قسمت سوم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/g3pR1
🎥تماشای قسمت چهارم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/FGgJr
🎥تماشای قسمت پنجم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/XQgzR
🎥تماشای قسمت ششم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/UgroE
🎥تماشای قسمت هفتم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/pGjU8
🎥تماشای قسمت هشتم انیمشن ناسور👇
https://www.aparat.com/v/HYc95
عاشقان اباعبدالله
@Maddahankhomein
#امام_حسین_ع ❤
در زندگی دار و ندار من حسین است
تنها دلیل اعتبار من حسین است
هر کس بنازد بر کسی در این زمانه
ای اهل عالم! افتخار من حسین است
لبیک می گویم به او از عمق سینه
تا زنده ام ذکر و شعار من حسین است
من تا ابد هستم غلام حلقه گوشش
سلطان صاحب اقتدار من حسین است
هرگز غمی در دل ندارم در دو دنیا
وقتی کلید قفل کار من حسین است
در لحظه ی مرگم هراسی در دلم نیست
جان میدهم راحت که یار من حسین است
امروز می گویم، شما فردا ببینید...
شعر رویِ سنگ مزار من حسین است!!
محشر که بر هر کس بوَد روز مکافات
از دام غم راه فرار من حسین است
#هادی_همتی (دلسوخته)
@Maddahankhomein
#شب_های_جمعه_زیارتی_ارباب
سلامی از افق مشهدالرضا به دلدارم
به آنکه بی نیت افتاده دست او کارم
سلامی از افق مشهدالرضا به کرب و بلا
به رنگ سبز بهشت و به بوی افطارم
سلام از آنکه به ابن الشبیب می گوید
بخوان فقط ز حسین و بگو از آن یارم
سلام سبز بهاری سلام فروردین
از آنکه هر چه که دارم از او فقط دارم
به سوی قدس غریب از دیار قدسی طوس
سپس به مرقد سالارم و علمدارم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم
قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم
و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم
شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم
دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت
دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم
مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود
که ما برای عزای تو انتخاب شدیم
میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و
کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم
شبیه چشم تو و مشک خالی عباس
دوباره گریه کن کودک رباب شدیم
رحمانی نوازنی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم
هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم
گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد
لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم
سینه زنیم و یکسره معراج می رویم
سرمست،بین میکده گرم عبادتیم
"ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم"
بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم
لطف حسین بوده که درهم خریده است
لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم
با "یاحسین" مرده ی مان زنده می شود
چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم!
ما را علی برای حسینش بزرگ کرد
از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم
زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم
در بین روضه ها همه تحت عنایتیم
منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم
ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم
در روز حشر که همه از هم فراری اند
ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم
بزم شراب و می به خدا جایمان نبود
مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم
دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟
نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم
علی سپهری
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
علی اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein