eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
533 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط ده روز دیگه مونده تا بیام هیئت از خودم پیشت گله کنم ارباب؛
بابای آقای امام رضا؛ تولدتون مبارك :)🎈
اول وقت نماز بخونیم خدا به وقت و زندگیمون برکت بده؛
امروز یه بچه‌ی چهار ساله به امام علی توهین کرد سر کلاسم؛ جوری له شدم و داغون شدم که اگر یه نفر خودمو زیر باد کتک می‌گرفت و تموم خانوادمو بهشون توهین می‌کرد هیچیم نمیشد!! با اینکه بچه بود؛ ولی چنان زخم زد به قلبم که جاش میسوزه از صبح تاحالا .. امامِ مظلومِ من :)
اون لحظه فقط چشمام پر از اشک بود و داشتم فکر می‌کردم چی باید جواب یه بچه‌ی چهارساله رو بدم؟ مدام داشتم می‌گفتم تو دلم خدایا کاش الان قلبم وایسه. ولی هیچ اتفاقی نمی افتاد؛ اون بچه توی چشمام زل زده بود و منم با چشمای پر از اشک همینجور نگاهمو ازش می دزدیدم..
یلحظه تموم وقایا و داستان های تاریخ اومد جلوی چشمم. از سیلی مادر و سقط بچه‌ی توی شکمش، تا دستای بسته‌ی حضرت پدر و بزور بردنش برای گرفتن بیعت. از وداع بابا لحظه‌ی تدفین جنازه‌ی مادر تو دل شب، تا اشک هایی که رفت تا دل چاه!! انگار اون بچه روضه خوند برام.. از خشم داشتم منفجر می‌شدم و در عین حال غم رو دلم اجازه نمی‌داد هیچ واکنشی نشون بدم.
می‌دونین تهش چی شد؟ هیچی بچه ها من سکوت کردم. نه حرفی زدم به اون بچه و نه حتی با چشمام بد نگاهش کردم.. وقتی این ماجرارو برای چند نفر تعریف کردم بهم گفتن باید بیرونش می‌کردی از کلاس یا حد اقل بهش می‌گفتی حق نداری اینجوری صحبت کنی. ولی من نگفتم هیچکدوم اینارو؛ آخه نتونستم!!
آخر کلاس بغلش کردم و سعی کردم خشممو با به آغوش کشیدنش کنترل کنم. خشمم کم شد؛ ولی قلبم از شدت زخمش میسوزه هنوز. مامانم بهم گفت: مجبور بودی؟ و دیدم که آره؛ مجبور بودم! بچه ها ما بخوایم یا نخوایم مجبوریم این زخم هارو تحمل کنیم. مجبوریم سکوت کنیم و مجبوریم توی دلمون از غم بمیریم! آخه بچه ها؛ سخته مسلمون بودن :) و خدا به همین سختیاشه که میگه کامل ترین دین اسلامه. بخاطر همین سختیاشه که میگه محبتِ علی انسان را نسوز می‌کند :)
بچه ها!! نشه جا بزنیم بخاطر این سختیاشا؛ شاعر میگه: هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند :) بچه ها؛ یه زمانی علی و بچه هاش به مظلومانه ترین حالت ممکن به دست شقی ترین انسان های زمانشون شهید شدن که بهمون بگن: مسلمون‌ بودن به این راحتیا نیست که بیای بگی من مسلمونم!! باید پای دینت وایسی؛ بخاطرش فحش بخوری؛ یه وقتایی از شب تا صبح بی‌خوابی بکشی از غم و توی تنهاییت بمیری. اصلا همیناس که تورو به اوج میکشونه.. خدا می‌دونه یه برنده چقدر توی خلوت هاش خودشو باخته بین آدما تا بلاخره رسیده به این جایگاه!!
بچه ها؛ بیاین برنده‌ بشیم توی مسلمون بودنمون :) اصلا بیاین فحش بخوریم بخاطر اعتقاداتمون ولی پاشون وایسیم؛ بیاین زیر مشت و لگد ها جون بدیم ولی پای اعتقاداتمون وایسیم.. بیاین جا نزنیم :))